خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 29 دقیقه
خوشبختی یعنی


چه دور ،


چه نزدیک ،


هنوز کسی باشد که


بی بهانه


دوستت داشته باشد…!









اصلا میدونی که
تنها بهانه زنده ماندن من
عاشقانه دوست داشتن توست ؟









قرارمان یک شب کنار اسکله ناز چشمانت
تو نگران بی قراری های دلم
من دلواپسِ بی تابی های پهلویت
حالا برای چند دقیقه ابراز دلتنگی
برای چند دقیقه ابراز بی قراری
و به اندازه ی یک دوستت دارم
مثل پیچک بپیچ به جانم که من تو را
بی قرار تر از هر بی قراری
بی قرارترم…


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T و BlueMσOη

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 29 دقیقه
پلک می‌زنی
جهانم زیر رو می‌شود!
موهایت را باز می‌کنی
طوفان می‌شود
می‌خندی..
بهار می‌آید!
دیوانه منم که خانه ام را
روی گسل خطرناک تن تو
ساخته‌ام..
عاشقانه دوستت دارم









به چشمانت که نگاه می کنم
تمام زندگی و آینده ام را درون آن ها می بینم
رویای من بودن تا ابد کنار توست
دوستت دارم مهربانم


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T و BlueMσOη

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 29 دقیقه
دستانت بهار است
زنده می کند مرا
هر کلام تو
شعر است که بر من می بارد
و نگاهت قشنگترین آواز جهان است
که مرا به خود می خواند عِشـ∞ـق من









بهار را گذاشته ام
پشت چین های دامنت
تو بیایی چای دارچین که هیچ
چای بهار نارنج هم آماده است
گفته بودم به معجزه ی عشق ایمان بیاور
من با همین چای و همین تو
یک دنیا را عاشق میکنم …


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T و BlueMσOη

BlueMσOη

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/6/20
ارسال ها
836
امتیاز واکنش
3,725
امتیاز
248
زمان حضور
15 روز 5 ساعت 16 دقیقه
عشق رويايی اون خامم کرد


شور ديوانگی اش رامم کرد


پای تا سر همه اميد شدم


شعله ور گشتم و خورشيد شدم


نرگس فتنه گرش دامم شد


عشق او منبع الهامم شد


نقش او بود همه اشعارم


خنده هايم نگهم گفتارم


خوب چون ديد گرفتار دلم


آفتی شد پی آزار دلم







ساحلم باش تا با تو” آرام بگیرم….

“رضا محبی راد”


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

BlueMσOη

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/6/20
ارسال ها
836
امتیاز واکنش
3,725
امتیاز
248
زمان حضور
15 روز 5 ساعت 16 دقیقه
ای صمیمی ای دوست...


گاه و بیگاه کنار پنجره ی خاطره ام می ایی

دیدنت حتی از دور آب بر آتش دل می پاشد

آنقدر تشنه ی دیدار توام

که به یک جرعه نگاه تو قناعت دارم

دل من لک زده است گرمی دست تو را محتاجم

ودل من به نگاهی از دور، طفلکی می سازد

ای قدیمی ای خوب...

تومرایادکنی یانکنی

من به یادت هستم...

من صمیمانه به یادت هستم

آرزویم همه سرسبزی توست

دائم ازخنده صورتت لبریز

دامنت پر گل باد...



دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

BlueMσOη

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/6/20
ارسال ها
836
امتیاز واکنش
3,725
امتیاز
248
زمان حضور
15 روز 5 ساعت 16 دقیقه
چه خبر از دل تو....؟

نفسش مثل نفسهاي دل کوچک من ميگيرد...؟

يا به يک خنده ي چشمان پر از ناز کسي ميميرد...؟

چه خبر از دل تو....؟

دل مغرور تو هم مثل دل عاشق من ميگيرد....؟

مثل روياي رسيدن به خدا....

همه شب تا به افق

دل من نيز به آزادگي قلب تو

پر ميگيرد...





اگه فاصله افتاده اگه من با خودم سردم
تو کاری با دلم کردی که فکرشم نمی کردم

چه آسون دل بریدی از دلی که پای تو گیره

که از این بدترم باشی واسه تو نفسش میره

نمی ترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه

همیشه لحظه ی آخر خدا نزدیکتر میشه

تو رو دست خودش دادم که از حالم خبر داره

که حتی از تو چشماشو یه لحظه بر نمی داره...





دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

BlueMσOη

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/6/20
ارسال ها
836
امتیاز واکنش
3,725
امتیاز
248
زمان حضور
15 روز 5 ساعت 16 دقیقه
همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند



بجز مداد سفید.............هیچ کس به او کار نمیداد



همه میگفتند تو به هیچ دردی نمیخوری........



یک شب که مداد رنگی ها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند.........



مداد سفید تا صبح کار کرد........ماه کشید.......ستاره کشید.........



و انقدر کشید که کوچک و کوچک تر شد...



صبح توی جعبه ی مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد...



دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

BlueMσOη

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/6/20
ارسال ها
836
امتیاز واکنش
3,725
امتیاز
248
زمان حضور
15 روز 5 ساعت 16 دقیقه
بخوام از تو بگذرم من با یادت چه کنم؟
تو رو از یاد ببرم با خاطراتت چه کنم؟
حتی از یاد ببرم تو و خاطراتت تو
بگو من با این دل خونه خرابم چه کنم؟


تو همونی که واسم یه روزی زندگی بودی
توی رویاهای من عشق همیشگی بودی


آره سهم من فقط از عاشقی یه حسرته
بی کسی عالمی داره واسه ما یه عادته


چه طور از یاد ببرم اون همه خاطراتمو
آخه با چه جرأتی به دل بگم نمون برو



دل دیگه خسته شده به حرف من گوش نمی ده

چشم به راه تو می مونه همیشه غرق امیده...


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

BlueMσOη

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/6/20
ارسال ها
836
امتیاز واکنش
3,725
امتیاز
248
زمان حضور
15 روز 5 ساعت 16 دقیقه
خداحــــافظ نگو وقتی، هنوز در گیــر چشماتم

خداحافــــظ نگو وقتی، تا هرجا باشی هـمراتم

تو اون گرمای خــــــورشیدی، که میری رو به خاموشی

نمــــی دونی چـــقدر سخـــته، شب ســـرده فرامــــــوشی



شـبی که کـــــوله بــارت رو، میــون گریـــه می بــستی

یه احساسی به من می گفت، هنوزم عاشــــقم هســـــتی

خداحـــافظ نگـــو وقتی، هـــنوز در گیـــر چشماتم

خــــداحافــظ نگو وقتی، تـــا هرجــا باشی همراتم

چرا حالــت پریـــشونه، چـــــرا مایوس و دلسردی

خداحــافظ نــگو وقتی، هـــنوزم میشـــــه برگردی


تو یــادت رفته اون روزا، یکی تنها کــست می شد

خداحــــافظ که می گفتی، خـــدا دلواپست می شد


خداحافظ نگو... ، هنوز درگير چشماتم



خداحافظ نگو وقتي، تا هرجا باشي همراتم



دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

BlueMσOη

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/6/20
ارسال ها
836
امتیاز واکنش
3,725
امتیاز
248
زمان حضور
15 روز 5 ساعت 16 دقیقه
هر چند از این زمانه.....دلم تنگ است

امروز بی بهانه دلم تنگ است


چشمت قرار بود بجوشد باز
باز ای که دلم تنگ است

مجنون قصه های تو خود را کشت
یعنی که عاشقانه دلم تنگ است

من، کوچه کوچه کوچه دلم تاریک...
من، خانه خانه خانه دلم تنگ است

باران ترانه های دلم را شست
باران...زبانم....ترانه...دلم تنگ است

در من تمشک لمسی نمی روید
زخمی بزن جوانه! دلم تنگ است

لبخند خاطرات مرا برگرد
برگرد...کودکانه دلم تنگ است

دیروز یک نشانه...دلم لرزید
امروز یک نشانه.... دلم تنگ است

سر را به شانه های که بسپارم!
آه! ای کدام شانه... دلم تنگ است



دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا