- عضویت
- 27/2/20
- ارسال ها
- 71
- امتیاز واکنش
- 846
- امتیاز
- 153
- سن
- 24
- زمان حضور
- 3 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
دستم رو از زیر چونه ام برداشتم و به طرفشون نگاه کردم...که معلم دست به سـ*ـینه داشت نگاهم می کرد و بقیه ی بچه ها ریز می خندیدند.
آقای شاهی گفت:
_ کجا تشریف داشتید؟ فکر نمی کنید الان باید توی کلاس باشید؟
حق به جانب گفتم:
_ من توی کلاسم مگه نمیبینید؟
و باز صدای خنده ی بچه ها بود که روی مخ می رفت!
آقای شاهی:
_ نه! جسمتون اینجاس ولی روحتون...
آقای شاهی گفت:
_ کجا تشریف داشتید؟ فکر نمی کنید الان باید توی کلاس باشید؟
حق به جانب گفتم:
_ من توی کلاسم مگه نمیبینید؟
و باز صدای خنده ی بچه ها بود که روی مخ می رفت!
آقای شاهی:
_ نه! جسمتون اینجاس ولی روحتون...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان نگار دل | Maedeh.h3t کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: