تکراری ترین صحنه در رمان ها

Asal_Zinati · 14/3/20

ماشالا همه خونه‌های دو طبقه دارن و از نرده ها سر می‌خوردند. :/

ارمین · 14/3/20

همه توی رمان های عاشقانه و حتی ترسناک میرن شمال لـ*ـب دریا میگم جای دیگه ای برای سفر وجود نداره دیگع نع؟

Asal_Zinati · 14/3/20

و جالب‌تر از همه...
همه چشما رنگی :/
فکر کنم ایران ما با ایران رمان‌ها، خیلی فرق داشته باشه
والا خیابون‌های اینجا، همه چشم قهوه‌ای یا مشکی اند.

ارمین · 14/3/20

همه دخترا رو ترسو و ریزه میزه کردن و همه پسرا رو قهرمان چهارشونه و مغرور و سرد

Narges_Alioghli · 14/3/20

چرا باید همیشه دو نفر با هم باشن و دهن به دهن بذارن؟
یعنی نمی‌شه با هم بد نباشن و بعد عاشق هم بشن؟

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

ارمین · 15/3/20

چرا همیشه ی دختر میره خونه ی پسر مغرور و پولدار براش کار میکنه بعد عاشق میشن؟

Asal_Zinati · 15/3/20

عجیبه که اکثر نویسنده‌ها، شخصیت دخترشون حاضر جواب و گستاخه
و به شدت بی‌ادب

Mohadeseh.f · 15/3/20

از دخترایی که تورمان غش می کنن تا پسره واسشون از نگرانی بمیره متنفرم!
اه اه یعنی چی؟
بلند شو جمع کن خودتو

elnaź вαnσσ · 15/3/20

اغا این رمانای تخیلی که دختره از زمین شب میخوابه صبح ی جا دیگس و یهو میشه اسطوره ملت و ادم خوبیه و قهرمان، خیلی مضخرف و تکرارین دیگه ،،بغدم حتما دختره باید چشم ابی و موطلایی باشه با لبای سرخ خدادادی..

مدیا · 15/3/20

وای متنفرم از اینکه دختره همش باید با آلارم گوشی بیدار شه بعد بعد ۲ دقیقه بفهمه امروز باید بره دانشگاه.
یا اینکه آخر همه رمانها چند سال بعد داره. ۶ سال بعد ۲ سال بعد.
یا وقتی یکی تصادف می‌کنه حتما باید بره تو کما. اگه نره تو کما رمان جذاب نمی‌شه. وای متنفرم.
یا اینکه ژانر کلکی هم خونه‌ای ازدواج اجباری... خیلی مسخرس.
یا اینکه دختره و پسره تو رمان طنز حتما باید انتقام بگیرن.
یا همه باید همون اول وا بدن سریع عاشق شن. سریع رمان تموم شه.
یا دختر خدمتکار ها یا یتیم ها یهو پولدار بشن یه زن و مردی از اون سر قصه میان می‌گن مادر و پدرت ما هستیم تو بیمارستان جا به جا شدی.
همه دخترا وقتی از نرده سر می‌خورن مامانشون باید جیغ بکشه تا بشین دختر و اینا.
یا مثلا آخه یه رمان بود طنز بود. دختره برای انتقام از پسره وقتی می‌ره توی حموم سر دوش رو وا می‌کنه تو دوش کره می‌زاره تا آب بشه بریزه تو سر پسره. آخه حلا یکی سر دوشش باز نشد چیکار کنه؟؟/:
و یه چیز دیگه رفتم جلوی آینه و به خودم نگاه کردم. آی آی این مزخرف ترین و بدترین چیز تو رماناس.
یا مثلا تو هر رمانی هر کی عاشق یکی باشه بعد باید یه دختره جلف بیاد اون دختره شخصیت اصلی رو اذیت کنه.
و این یکی حال منو بهم زد اسم شخصیت بد توی همه‌ی رمانا باید شمیم باشه. آخه مگه شمیم چیکار کرده؟؟ من توی ۳ یا ۴ تا رمان خوندم.
بعدی که خیلی فاجعه هستش همه باید برن خارج کشور.
و تو رمان تخیلی همه ابرا پشمکی خونه ها شکلاتی بعد یه جادوگر بد بیاد وسط.
و یه چیز دیگه همه دخترا توی رمان ها باید بنویسن وای فلانی رو نگاه انگار لباسش فقط یه تیکه پارچههستش. آخه به شما چه. |:
و یه چیز دیگه دخترا همه شیطون و مغرور و پسرا خشک و سرد و مغرور.
بعد همه پسرا حتما باید این دخترا رو کتک بزننا. اگه اینطوری نشه بده.
و یه چیز دیگه همه باید نفهمن چطوری عاشق شدن و بعد برن پیش یکی عشق چطوریی؟

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر فعال انجمن

اخراج شده

کاربر فعال انجمن

اخراج شده

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

اخراج شده

کاربر فعال انجمن

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

اخراج شده

اخراج شده

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین