- عضویت
- 5/10/19
- ارسال ها
- 55
- امتیاز واکنش
- 1,730
- امتیاز
- 153
- زمان حضور
- 20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۹
سوم شخص ☆
شهر سوخته (نیمه شب)
روی صندلی سلطنتی اش نشسته بود و به سربازانش که تمرین میکردن نگاه میکرد. از درون خسته بود، احساس میکرد قرار نیست در آینده اتفاق خوبی بیفتد. با صدای الهه موسیقی نگاهش را از آنجا گرفت.
الهه موسیقی:
_ تو باید استراحت کنی دوست عزیزم.
آهی از اعماق وجود کشید و گفت:
_ نیازی به استراحت نیست، بگو ببینم اونا باور...
سوم شخص ☆
شهر سوخته (نیمه شب)
روی صندلی سلطنتی اش نشسته بود و به سربازانش که تمرین میکردن نگاه میکرد. از درون خسته بود، احساس میکرد قرار نیست در آینده اتفاق خوبی بیفتد. با صدای الهه موسیقی نگاهش را از آنجا گرفت.
الهه موسیقی:
_ تو باید استراحت کنی دوست عزیزم.
آهی از اعماق وجود کشید و گفت:
_ نیازی به استراحت نیست، بگو ببینم اونا باور...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com