خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

آرسام وقتی برگشت کجا باشه؟

  • پیش باران تو جنگل خون

    رای: 3 60.0%
  • تو اتاق خودش قبل سفرش

    رای: 1 20.0%
  • تو قصر خون آشام همه چیز خواب باشه

    رای: 1 20.0%

  • مجموع رای دهندگان
    5
  • نظرسنجی بسته .

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۹
سوم شخص ☆
شهر سوخته (نیمه شب)
روی صندلی سلطنتی اش نشسته بود و به سربازانش که تمرین میکردن نگاه میکرد. از درون خسته بود، احساس میکرد قرار نیست در آینده اتفاق خوبی بیفتد. با صدای الهه موسیقی نگاهش را از آنجا گرفت.
الهه موسیقی:
_ تو باید استراحت کنی دوست عزیزم.
آهی از اعماق وجود کشید و گفت:
_ نیازی به استراحت نیست، بگو ببینم اونا باور...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 37 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۰
لارسا ☆
کشور جادو (طلوع خورشید)⊙
پشت پنجره نشسته بودم و نگاهم به طلوع آفتاب ولی فکرم به دیشب بود . دیشب پادشاه برای من چیزی رو تعریف کرد که هرگز نوشته یا گفته نشده بود . بین تمام کسانی که خون اهریمن دارند چشم هفت رنگ وجود نداشت است و همیشه شش رنگ بوده . اگر بین افراد کسی چشمش یک رنگ باشد یعنی زمان اجرای نفرین اهریمن نزدیک است تا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 40 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۱
رکسانا ☆
خیلی وقت میشد که اونا رفته بودن . کیانوش که خوابیده بود و کیوان هنوز میخورد. فکر کنم تو عمرم اولین بار بود به سالن غذاخوری خوب نگاه میکرد . یه میز بزرگ مستطیلی با دوازده تا صندلی همشون از چوب بلوط و حکاکی شده . یکی از دیوار ها تمام پنجره بود رو به باغ و بقیه دیوار ها با پرده های سفید و آبی تزیین شده بودن ، فرش هم مثل یه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 39 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۲
ماهان ☆
بازار کشور برف (صبح) ⊙
وقتی تو شهر جنگلی بودیم نیمه های شب آرمان برگشت پیش ما ولی با یه بچه که نجاتش داده بود . اون بچه فقط تو بـ*ـغل من و باران و آرمان آروم میشد و ما کل شب رو بیدار بودیم تا اون بخوابه . بعد از کلی پیاده روی که یک روز از وقتمون رو گرفت به دروازه های کشور برف رسیدیم . با کلی رشوه دادن تونستیم وارد بشیم ، وارد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 36 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۳
شیوا ☆
با آرشام پشت بچه ها راه افتادیم . خورشید تا چند ساعت دیگه غروب میکرد و ما هنوز به مسافر خونه نرسیدیم .
آرشام:
_ من به اون دختر مشکوکم .
من :
_ من میشناسمش دلیلی برای شک نیست .
آرشام با تعجب نگاهم کرد و گفت :
_ میشناسیش ؟ کیه ؟
من :
_ به زودی میفهمی .
بقیه راه در سکوت گذشت . داخل مسافر خونه که شدیم یه گرمای لـ*ـذت بخشی پست...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 37 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۴
آرشام ☆
مسافر خانه کشور برف (صبح)⊙
صبح با صدای جیغ و داد دخترا از خواب بلند شدیم . آرمان با صدای خواب آلودی گفت:
_ یکی بره اون دخترا رو ساکت کنه.
ماهان:
_ پسر باهوش اگه انقدر که میگی آسونه خودت برو.
آرمان یه صدای عجیبی از خودش در آورد بعد دوباره خوابید. ماهان هم که اصلا توجهی به اطراف نکرد و خوابید . منم چون خون آشام بودم و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 39 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۵
باران ☆
نقشه رو بار دیگه نگاه کردم.
من:
_ فکر کنم به مشکل خوردیم.
ماهان که با دستمال عرقش رو پاک میکرد گفت:
_ چه مشکلی؟ اصلا ورودی این کشور لعنتی کجاست؟
بار دیگه نقشه رو نگاه کردم.
من:
_ جایی که ما هستیم با ستاره مشخص شده و جایی که میخوایم بریم با دایره و حالا هر دو شکل روی هم افتادن یعنی ما الان مرکز کشور خاک ایستادیم.
سرم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 39 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۶
باران ☆
با صدای فردی که احتمالا در رو باز کرده بود چشمام رو باز کردم.
سرباز:
_ کی هستی؟
من:
_ مسافرم و اتفاقی اینجا رو پیدا کردم اگه میشه کمکم کنید.
سرباز یه نگاه عجیب و مشکوک به من انداخت، چشمش که به نرگس کوچولو افتاد نوع نگاه کردنش عوض شد. دروازه رو بیشتر باز کرد و با لبخند گفت:
_ بفرمایید همکارم شما را به پیش پادشاه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 36 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۷
باران ☆
خودم رو گرم کردم. خیلی وقت بود از قدرت پرواز استفاده نکرده بودم. اول تمرکز کردم و تا خودم رو مثل یه پر سبک کنم. به صدای حرکت باد گوش دادم و با همون سرعت همراهش شدم. سرعتم نسبت به یه فضای بسته خیلی زیاد بود و باید تصمیماتم رو در لحظه میگرفتم.
پیچیدم به سمت راست ولی صدای نرگس از سمت چپ اومد. قبل از اینکه بتونم جهتم رو عوض...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 38 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲۸
باران☆
هیولا روی زمین نشسته بود و نرگس کوچولو روبروش داشت چهار دست و پا حرکت میکرد.
من:
_ نرگس!
هیولا سرش به سمت من برگشت و بلند شد. اومد روبروم ایستاد و نفسش رو تو صورتم فوت کرد.
من:
_ من از تو نمیترسم، نرگس رو به من برگردون.
هیولا:
_ فکر کردی من میزارم با این بچه از اینجا بری؟
با حرف زدنش دهنم باز موند.
زن:
_ چی به جای اون بچه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 36 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا