خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

آرسام وقتی برگشت کجا باشه؟

  • پیش باران تو جنگل خون

    رای: 3 60.0%
  • تو اتاق خودش قبل سفرش

    رای: 1 20.0%
  • تو قصر خون آشام همه چیز خواب باشه

    رای: 1 20.0%

  • مجموع رای دهندگان
    5
  • نظرسنجی بسته .

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
آرشام ☆
بعد از اینکه آلکام کلی نصیحت کرد ، ما حرکت کردیم . ساعت ۸ شب بود و ما یه مشت احمق داخل جنگل قدم میزدیم . ماهان برای خوندن نقشه یه فانوس درست کرد .
آرمان :« برادر عزیزم ! میشه بگی از کدوم کشوری ؟»
ماهان با تعجب گفت :« حالت خوبه ؟ خب از کشور خون آشام..»
_« و این رو هم میدونی که کشور خون آشام یکی از پیشرفته ترین کشور هاست؟»
ماهان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 40 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۰
آرسام ☆
بیشتر حواسم رو به اطراف بود تا هر حرکتی رو متوجه بشم . شیوا زیر لـ*ـب آوازی رو زمزمه می کرد .
شیوا :« کمکم کن دارم غرق میشم..
میخوام دوباره نفس بکشم..
بهم قول بده که این پایان راه نیست..
شکنجه شدم از شنیدن فریاد صداهایی که تو سرمه ..
شنیدن این صداها عذابم میده تا زمانی که بمیرم ..
اطرافیانم فکر میکنن من آدم شادی هستم ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 41 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۱
باران ☆
شیوا با گریه گفت :« اون ... اون سعی .. سعی داشت منو ... منو ببوسه..»
دنیا دور سرم میچرخید ، روی چیزی تمرکز نداشتم . آرسام متعجب بود و سعی میکرد چیزی بگه تا شاید گندش رو جمع کنه . داخل سرم فقط چند کلمه بود .مثل تنها.. کشتن ..
جسم سردی رو پشت کمرم حس کردم و دستم رو به عقب بردم و لمسش کردم . حرکاتم دست خودم نبود ، خنجر رو در...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 42 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۲
آرمان ☆
بعد از اینکه آرشام خوابید ، من و ماهان تصمیم گرفتیم آرسام رو همین جا دفن کنیم .که این تصمیم با جیغ و داد باران از فکر هممون پرید .
ماهان :« پس چیکارش کنیم ؟»
شیوا :« من با همون دفن کردن موافقم .»
باران :« شما حرف نزن ، دختره عوضی .»
شیوا عصبانی به باران نزدیک شد و یقه لباسش رو گرفت . همون جوری که دندوناش رو روی هم فشار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 40 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۳
لارسا ☆
قبیله چارلوت ⊙
مثل همیشه روی بلندترین درخت دهکده نشسته بودم و به آسمان که هر لحظه روشنتر میشد ، نگاه میکردم . این کار همیشگی من بود . مردم دهکده میگن دختر رئیس نباید این طوری رفتار کنه ، مثل دیوونه ها .
بعد از اینکه خورشید کامل خودش رو نشون داد ، با یه پرش روی زمین رفتم و جاده رو ادامه دادم چون به خونه ما میرسید .وسطای راه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 39 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۴
لارسا ☆
بعد از تموم شدن کتاب بلند شدم و برای تمرین به حیاط رفتم . ادامه ی داستان هرگز تو کتابها نیومد ، دختر شیلان کشور چارلوت رو پایه گذاری کرد . البته به یه سری دلایلی ما الان فقط یه قبیله کوچیک ۲۰ نفره هستیم . بقیه مردم در جنگ میان ما و الهه تصور کشته شدند مثل مادرم و خاله ام .
استادم که پدرم هم هست همیشه به من آموزش هایی رو که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 42 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۵
ماهان ☆
داشتم خواب شیرینی میدیدم که صدای جیغی باعث شد همه شیرینی ها از بین برن . با سختی بلند شدم و به باران و شیوا که جیغ میکشیدن نگاه کردم . برگشتم و به جایی که اشاره میکردن نگاه کردم . یه زن با موها مشکی و چشمای طوسی و یه ویولون دستش اونجا وایساده بود و به ما نگاه میکرد .
_« تو کی هستی؟»
زن :« من ؟ یعنی اسم الهه موسیقی به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 39 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۶
شیوا ☆
دیدنش منو میترسوند ، دیدن اینکه تمام کشورم نابود شده . هر قدم که بر میداشتم جسد های سوخته ی بیشتری میدیدم ، خونه های سوخته ، زنانی که برای نجات جون فرزندانشون جنگیده بودن و موفق نشده بودن .
دیگه صبر نکردم و به سمت قصر رفتم . قصر دیگه مثل گذشته سبز نبود ، حالا هر جا رو نگاه میکردی قرمز یا سوخته بود . جرئت رفتن به تالار بزرگ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 40 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۷
آرشام ☆
من راه مستقیم رو رفتم بعد کلی قدم زدن و دیدن جسد ، به قصر رسیدم البته از روی طرح هاش فهمیدم . وارد شدم و به صدا گوش دادم یه نفر داشت لالایی می خوند . به سمت صدا رفتن که به اتاقی رسیدم یه تـ*ـخت سلطنتی بود که پادشاه و ملکه نشسته بودن از روی لباساشون میشد فهمید . شیوا روبروی اونا نشسته و سرش روی پاهای ملکه بود.
شیوا با زبانی که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • تعجب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 39 نفر دیگر

Larsa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/19
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
1,730
امتیاز
153
زمان حضور
20 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۸
آرش ☆
کشور جادو ⊙
مرز کشور جادو برای استراحت ایستادیم . با آرشام ارتباط ذهنی داشتم و ما دعوامون شد و شاید تقصیر من باشه ...
با صدای لارسا که تو خواب ناله میکرد دفتر خاطراتم رو کنار گذاشتم و رفتم سمتش . تمام صورتش قرمز شده بود و دونه های درشت عرق رو میشد دید. آروم بازوش رو تکان دادم و گفتم :« لارسا پاشو .. داری کابوس میبینی.. پاشو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان سرزمین افسانه (جلد اول سفر پردردسر) | Larsa کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، YeGaNeH، Saghár✿ و 41 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا