خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
خانما 460 نوع رنگ رو به راحتی از هم تشخیص میدن!
ولی نمیتونن مردا رو از همدیگه تشخیص بدن، میگن مردا همه‌شون مثل همه‌ن
▧▨▧▨
دوس داشتم شب که زنم خوابه چشماشو تاصبح نگاه کنم
بیدار شه بگه چرا نخوابیدی
بگم چشات نذاشت
ولی خب همیشه نصف شب بیدارم میکنه میگه شتر خروپف نکن
▧▨▧▨
‏98 درصد مردم معتقدند که
عصبانی نمیشن عصبانی نمیشن، ولی آخ اگر عصبانی بشن
▧▨▧▨
بعضیا انقد خوشگلن
که انگار از یه سیاره ی دیگه اومدن..
خب ...
دیگه کاری ندارین؟؟
سفینه اومده دنبالم
من دیگه باید برم...


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish و یکتا

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
قدیما به کسی که به پات می نشست میگفتن ” وفادار ”
الان میگن "سیریش"!
▧▨▧▨
خانمه اومده داروخونه میگه «از همون شربتی که قبلا به پسرم دادین می‌خوام.»
دکتر داروخانه پرسیده «اسمش چیه؟؟
جواب داده «امیرحسین»
یعنی داروخونه منفجر شد....
▧▨▧▨
دلخورم…
البته جيگرو قلوه هم اگه باشه ميخورم …
فکر کردي ناراحتم؟؟
نه بابا من کلا ادم شاديم…!!
▧▨▧▨
تو کوچه موتوریه اومد دختره رو اذیت کنه
دویدم رفتم کمک فرار کرد پسره
یکم آب دادم دختره خورد حالش که جا اومد گفت شما پسرا همتون آشغالین، و رفت


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish و یکتا

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
یه دوستی دارم باباش مدیر عامله!
عموشم مدیر عامله!!
خودشم مدیر عامله!
خیلی با کلاسن
یه داداش دو ساله داره اونم مدیر عامله!!
علی مدیر عامل
حسن مدیر عامل
محمد مدیر عامل.....
لامصب کل فامیلشون مدیر عاملن بعد ما فامیلیمون کارگره
▧▨▧▨
یه بار خواستم نه سیخ بسوزه نه کباب!
گوجه ها سوخت!!!
▧▨▧▨
میدونید چرا رشد ناخن از مو بیشتره؟؟؟
خودمم نمیدونم!!!!
تا ندونستی های دیگر خدا نگهدار...


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
دختره رفته قصابی گفته : آقا جگر دارید ؟
قصاب گفته جگر سفید یا سیاه؟
دختره گفته رنگای دیگه کی میارید ؟
میگن قصاب پشم گوسفند و انداخته رو خودش فقط میگه بع بع...
▧▨▧▨
دیشب برق رفت، بابام گفت پاشو یه شمع روشن کن
گفتم نمیخواد وجودت خودش نوره،
یهو دیدم یه دمپایی پرت کرد طرفم و گفت؛ لایک، خوشم اومد
▧▨▧▨
مرد با کنایه به زن گفت چرا زنها ،
در هر کاری کمتر از مردها موفق می شوند
زن در جواب گفت برای اینکه خانم ها ،
خودشان زن ندارند تا در کارها کمکشان کند
اخه چرا با این موجودات حاضر جواب بحث میکنید
▧▨▧▨
یه بارم بابام کنتور گاز رو دستکاری کرد،
روزی ١٣٠٠ تومن اداره گاز باید به ما پول میداد


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
یارو ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻏﺶ ﻏﺶ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ
ﻣﯿﮕﻦ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟
‏ﻣﯿﮕﻪ: رفتم مغازه اسگلشون کردم
‏میگن: چی کار کردی…؟
‏میگه: ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺨﺮﯾﺪﻡ
▧▨▧▨
امروز یه پشه یه ربع بی حرکت
نشسته بود رو میز ناهار خوری
منم سریع زدم لهش کردم!!
بعد از چن دقیقه یه پشه دیگه اومد بالا سرم گفت:
بی وجدان اون معلول بوود
لامصب داغون شدم با حرفش
▧▨▧▨
پسرها بعد 10 دقیقه به تفاهم میرسند که روز جمعه برای تفریح کجا برن
دخترها بعد 4 ساعت بحث ،تفریحشون لغو میشه چون الهه به نسترن گفت : خرس
▧▨▧▨
دنبال نیمه گمشدتون نگردید بعضی هام مثل ما لنگه به لنگه آفریده شدن!
یعنی همون بعضیام مثل من لنگه ندارن
▧▨▧▨
افسر :خانم شما با سرعت غير مجاز رانندگي ميکرديد
خواهش ميکنم بزاريد برم، من معلم هستم الان کلاسم دير ميشه
افسر :معلم؟ يه عمر منتظر اين روز بودم، حالا شروع کن هزار بار بنويس “من ديگه با سرعت غير مجاز رانندگي نميکنم"


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish و یکتا

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
دقت کردین
بعضی اوقات بچه های کلاس با میز و نیمکت یک اهنگهایی میسازن که بتهوون که سهله بابای بتهوونم نمی تونه اونا رو بسازه
▧▨▧▨
سر ناهار دستم خورد به بطری آب همش ریخت تو غذای بابام.
هر کی بود یه چک میخوابوند زیر گوش بچه‌ش.....
ولی بابام نزد....
بشقابشو با بشقابم عوض کرد....
▧▨▧▨
یه جوری میگین کوالا فقط میخوره و میخوابه انگار مثلا گوسفند ۵ صبح بیدار میشه یه چایی تلخ میخوره تا شب میره سر دکل نفت
▧▨▧▨
روال دعوا تو مدرسه تو دهه شصت به این شکل بود که
اول همو مث سگ میزدیم ، ناظم میومد جدامون می کرد
بعد تک تک هممونو مث سگ میزد ما ناظمه رو جدا می کردیم
بعد زنگ میزد بابامون میومد باباهه هم مث سگ میزدمون ناظمه جدامون می کرد
▧▨▧▨
بچگیا روزی که فهمیدم مادرم بعد از بردن من به مدرسه، برمیگشت خونه میخوابید
همون روز تصمیم گرفتم در آینده خانم خونه دار بشم...


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish و یکتا

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
ﺩﯾﺸﺐ ﭘﻮﺳﺖ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﻡ ﺩﺭ
:ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﺁﯾﻔﻮﻧﻮ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺑﺎﮊﯾﻠﺖ ﺗﻤﯿﺰﺵ ﮐﺮﺩﯾﻦ؟
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺁﺏ ﺷﺪﯾﻢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﺯﻣﯿﻦ
▧▨▧▨
محرم داره از راه ميرسه
ما هنوز تو يخچالمون يه قيمه از پارسال داريم
▧▨▧▨
دیروز با نامزدم رفته بودیم دریا...
کنار آب خواسم باهاش شوخی کنم افتاد تو آب!!!
چشتون روز بد نبینه فک کنم آب بردش...
به جاش یه مرد ترسناکی از آب اومد بیرون!
طرف دیوونه هم بود هی میگفت
من نامزدتم آرایشم پاک شده...
منم زدم با بیل کشتمش فکر میکرد من خرم!!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish و یکتا

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
یکی ﺍﺯ دخترای گروه ﻣﺎ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮕﻪ :
ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ وﺍﻗﻌﺎ ﺧﻮﺩﺗﯽ ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠﻪ
ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺴﺘﺎﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ . . . ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭﺕ
▧▨▧▨
یک دسر خوشمزه
مواد لازم:
2عدد موز
1لیوان شیر
1قاشق وانیل
2قاشق کاکائو
همه رامخلوط کرده دریخچال قرار دهید تا خودش را بگیرد.
بعداز نیم ساعت در یخچال راباز کنید. اگه خودشو گرفت شمام خودتونو بگیرین
واااالاااا
بیشعور از خود راضی
فک کرده کيه
دسر عقده ای
▧▨▧▨
زن :
میگم اگه من بميرم تو چکارمکني؟
شوهرش:معلومه ديگه ديونه میشم!
زن:
ديگه زن نمیگيري؟
مرد: نمیدونم،از ديوونه هرکار بگی بر مياد
▧▨▧▨
تو فرودگاه موقع کنترل مدارکم یارو چپ چپ نگام کرد و گفت چند لحظه صبر کنید.
پرسیدم ممنوع الخروجم؟
گفت احمق بلیط مشهد داری ،صبر کن خودکارم تموم شده!!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish و یکتا

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
یکی از تخصصهای خانمها اینه که با یک پراید هاچ بک میتونن یه اتوبان شیش بانده رو بند بیارن
از نحوه کار اطلاعی در دست نیست چون خودشون بلدن فقط
▧▨▧▨
ول کن تا ول کنم !
جمله‌ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی
▧▨▧▨
ای خداااااااا
کی میشیم دوتاااااا
بعد بشیم 3تاااااا
بعد بشیم 4 تا این تاکسی راه بیافته
▧▨▧▨
تا چند روز پیش با تبلیغ برنج هایلی تو خونمون حرکات موزون و زیرپوستی می کردند از چند شب پیش با تبلیغ تن ماهی تحفه رقص بندری می کنند. خدا به داد تبلیغ بعدی برسه
▧▨▧▨
آخرش هم نفهمیدیم
به کسی که داره میاد باید گفت
“خوش آمدید”
یا به کسی که داره میره !؟


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MacTavish

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
اﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﻗﺎ ﺷﺎﺭﮊ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ
ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﺎ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮﻥ ﯾﻪ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮﻡ ...؟
ﻣﻨﻢ ﺣﺲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﯿﻢ ﮔﻞ ﮐﺮﺩ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺭﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ ...
ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻣﯿﺂﺩ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﺶ ﯾﻪ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺩﺭﻭﺭﺩ
ﯾﻪ ﭼﺸﻤﮏ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﺑﺎﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺁﺧﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺰﻧﻦ ...
ﻭﺍﻻﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ!!


■مطالب طنز ■

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا