خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه


اینارو به یه مرد نشون بده میگه چرا از یه رنگ ۸ تا لاک خریدی؟!




این خانوم چند روز رفته بوده سفر و وقتی برگشته با این صحنه رو به رو شده

آقایون سورپرایز کردنو یاد بگیرید




+اون سطل آشغالو میبینی؟؟

-آره!

+دلم میخواد همشو به پات بریزم...

-واییی مرسی عشقم


■مطالب طنز ■

 
  • تشکر
Reactions: آبیش و شاهین

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه

سمت راست تی شرت سگ به قیمت 4 میلیون و هفتصد!

سمت چپ هم کمد دوتا سگ پر از لباسای رنگارنگ!

یه زمانی زندگی سگی فحش بود، الان آرزو !




آخه دومیلیون و سیصدو پنجاه هزار ؟! با اینا مگه قبلا فرش نمیشستن؟

چرا هیچی دیگه سرجای خودش نیست!!




حالا اگه من سرما میخوردم عشقم تا یه هفته جواب پی ام هام رو نمیداد میگفت مریض میشم


■مطالب طنز ■

 

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه

هنوزم وقتی اینو میبینم لرزه به اندامم می افته

مامانا تا به استخون نمیرسیدن ول کن نبودن




زمستون بچه های دهه شصت


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش و شاهین

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه

آخرش همه‌اینجوری میمیریم




‏اگه کسی ناراحتتون کرد از اینا درست کنید و نصف شب بندازید دم خونش و با رژ قرمز رو درشون بنویسید

بعدی تویی‏ بعدش زنگ خونشون بزنید و فرار




یه زمانی هر کی از اینا داشت خیلی شاخ بود، خیلیااا




اگه بدونین این چیه یحتمل شما از آثار باستانی این مرز و بوم هستین




جوری که یه شکمو نقشه ایران رو میبینه


■مطالب طنز ■

 
  • تشکر
Reactions: آبیش، MacTavish و شاهین

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
یه موضوعی خیلی فکرم را مشغول کرده
چرا پلنگ صورتی داخل خیابان لـ*ـخت قدم می زنه اما موقعه خواب لباس خواب میپوشه
اصن از خواب و خوراک افتادم
▧▨▧▨
تو مترو دعوا شد، اون یکی گفت میزنم میکشمت دیه ت رو میدما!
اینوری گفت: پول داشتی با مترو نمیومدی
- مترو رفت رو‌ هوا از خنده
▧▨▧▨
اوضاع جوریه حداقل باید 4 نفره ازدواج کنیم.....
ینفر کار کنه برا اجاره خونه، ینفر برا خوراک، ینفر برا تفریح،ینفر هم پس انداز برا دوا،دکتر
▧▨▧▨
زندگی را از زودپز بیاموز
در حالیکه میسوزد
بیخیال نشسته و سوت میزند..!
▧▨▧▨
حیف نون لـ*ـب دریا نشسته بود, هی میگفت ماشالا ماشالا،
ازش پرسیدن چرا هی میگی ماشالا؟
میگه :پسرم نیم ساعت رفته زیرآب هنوز بالا نیامده!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش، MacTavish و شاهین

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
حساب کردند حدود:
7549763
تنبل و بی حال در جهان وجود دارند که حتی حاضر نیستند این عدد 7رقمی رو بخونن
نه دیگه فایده نداره نخون، تو هم به جمعشون اضافه شدی
منم قربانی شدم، بفرست واسه بعدی
▧▨▧▨
خانمی اومده داروخونه میگه «از همون شربتی که قبلا به پسرم دادین می‌خوام.»
دکتر داروخانه پرسیده «اسمش چیه؟»
جواب داده «امیرحسین»
یعنی داروخونه منفجر شد....
▧▨▧▨
ایران داره به یه کشور پنج فصل تبدیل میشه
بین پاییز و زمستون یه فصل هست که نه بارون میاد نه برف، فقط زلزله
بهش میگن زلستون
▧▨▧▨
مراسم خواستگاری !!
پدر عروس : آقا داماد چیکارن ؟
پدر داماد : ایشون میتونن تو شرایط فعلی کشور زنده بمونن !!!
پدر عروس : هزار ماشاالله ، مبارکه
▧▨▧▨
آهنگ غمگین میزارم … مامانم میگه : چت شده؟ ولت کرده خبر مرگش !؟
شاد میزارم ، میگه : ذلیل شده دوباره برگشت؟ !
اومدم نوحه گذاشتم در اومده میگه خاک بر سرت چه غلطی کردی که الان توبه کردی ؟
اوضاعی داریم بخدا
الان نوار خالی گوش میدم


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش، MacTavish و شاهین

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ تو شب یلدا ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯽ ﻭﺑﺒﻮﺳﯿﺶ ﮐﯿﻪ ؟؟؟

قبل ازاینکه به پایین نگاه کنی ﯾﻪ ﻋﺪﺩ ﺍﺯ ۱ تا ۲۲ انتخاب کن !!

.

.

.

.

-1 منوووووووو

-2 منوووووووو

-3 منوووووووو

-4 منوووووووو

-5 منوووووووو ???

-6 منوووووووو

-7 منوووووووو

-8 منوووووووو

-9 منوووووووو

-10 منووووووو

-11 منووووووو

-12 منووووووو

-13 منووووووو

-14 منووووووو

-15 منووووووو

-16 منووووووو

-17 منووووووو

-18 منووووووو!

-19 منووووووو

-20 منووووووو

-21 منوووووو

-22 بازم منووووووووووو

با تشکر پیشاپیش یلداتون مبارک

عقده ای هم خودتونین!

و من الله توفیق..


■مطالب طنز ■

 
  • تشکر
Reactions: آبیش و MacTavish

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
رفتم داروخانه داروهامو گرفتم، فروشنده میگه : دویستی داری؟؟
منم دست کردم تو جیبم یه چسب زخم دادم بهش
خیلی منتظر این لحظه بودم بالاخره انتقاممو گرفتم
▧▨▧▨
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺩﺭ
ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ
ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺟﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ
ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﮐﺠﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ
ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ .
ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺫﻟﯿﻠﺖ ﮐﻨﻪ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺍﻻﻍ، ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﻢ !
▧▨▧▨
یادش بخیر ..
قبلاً زن ها ازخواب بیدار میشدن ڪتری رو میذاشتن رو گاز ...
الان بیدار میشن ؛ گوشیشونو میذارن تو شارژ ..


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش، MacTavish و شاهین

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
− از روی برج آزادی دربند پیداست
− به جنگ که می اندیشم زخمی می شوم !
− اگ حرف مفت را می خریدند الان میلیاردر بودم
− برای اینکه کفشهایش را برق بیاندازد ، بندهای آن را در پریز فرو میکرد
− از عجایب روزگار این که هر یک نقطه دارای سه نقطه است !
− ابر در مراسم خاک سپاری کویر شرکت نمی کند
− چشم گذاشتم تا بیایی ، رفتی کله پزی دیگر !
− زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمی‌رود.
− آن قدر یاد می وزد که دیگر از آرزو کردن می ترسم
− اگر خودم هم مثل ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه‌جا رسیده بودم.
− کارمند قاتل زمان می کشد
− با سوالات چالشی چاله ای پر نمی شود.
− با رویای برف آدم برفی می سازم
− بعضی ها با آجر کردن نان دیگران نان می خورند.
− قیمت ماشین ها در حال سبقت از یکدیگر هستند!
− بلبل مرتاض روی گل خار‌دار می‌نشیند.
− پرگاری که اختلال حواس پیدا می‌کند بیضی ترسیم می‌کند.
− صحنه تصادف که روی پرده رفت همه تماشاچیان کارشناس شدند
− ماشینی که از دست راننده اش عصبانی بود جوش آورد
− بعضی ها فکرشان به جایی نمی رسد و بعضی ها خودشان !
− زیبایی اش را به لوازم آرایشی اش تبریک گفتم
− فواره و قوه‌ی جاذبه از سربه‌سر گذاشتن هم سیر نمی‌شوند.
− گل آفتابگردان در روزهای ابری احساس بلاتکلیفی می‌کند.
− آب به اندازه‌ای گل‌آلود بود که ماهی، زندگی را تیره و تار می‌دید.


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش و MacTavish

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
مناجات یه دختر با خدا
اصلا من به درک...
مامانم دلش داماد می خواد
▧▨▧▨
تنها ردی که تو زندگی از خودم جا گذاشتم ...
ردِ آب زباله رو پله ها بود
که متاسفانه مدیر ساختمون استقبال نکرد و همین روزا باید تخلیه کنم
▧▨▧▨
امروز صبح برام پیامک اومده اقامت اروپا انتظار شما را میکشد …
حالا موندم برم یا بذارم مثل سگ انتظار بکشند!
▧▨▧▨
میگن بعضیا هستن هرچقدرم نگاشون کنی سیر نمیشی ...
راستی یادم رفت خودمو معرفی کنم...
بعضیا هستم
▧▨▧▨
‏طرف اومده میگه من پول دستم میاد، سکه میخرم میذارم کنار
والامن چندتا مسیرو پیاده میرم که تا آخر ماه با پولش بسته ی اینترنتم رو تمدید کنم


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش، MacTavish و شاهین
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا