خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم
ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته
▧▨▧▨
دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم
میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن .میگه در خونه رو؟
پَـــ نَ پَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها !
▧▨▧▨
دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدن
اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟!
پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !
▧▨▧▨
رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟
پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی…!
▧▨▧▨
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره !


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
شیشه رفته تو دستم , دارم از درد جیغ و داد می کنم
به رفیقم میگم در بیار, میگه شیشه رو؟
میگم پَــــ نَ پَــــ , ادای من و در بیار شاد شیم !
▧▨▧▨
تصادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!
گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !
▧▨▧▨
یارو با ۱۶۰ تا سرعت زده به یه عابر پیاده ، عابره پرت شده ۲۰ متر اونطرفتر افتاده زمین
هیچ تکونیم نمیخوره.دوستم میگه یعنی مرده؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره !
▧▨▧▨
بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم
میگه یعنی جداً ازهم جدا شیم؟
پَـــ نَ پَــــ من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم !
▧▨▧▨
یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید.
تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!!
پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !
▧▨▧▨
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند. گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند.
پـَـ نـَـ پـَـ کچلی را بگرفتند و سرش شانه زدند!!!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
▧▨▧▨
رفتم سوپر مارکت میگم اقا ببخشید یه لامپ۱۰۰محبت کنین.
اورده تست کرده میگه میبری؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ همین جا میخورم!
▧▨▧▨
يارو وسط دانشگاه دستش تو دماغشه
1ساعت بهش زل زدم بلكه خجالت بكشه
برگشته به من ميگه آقا مزاحم نشو كار دارم !
▧▨▧▨
اينم از مجلس ختم، با كفش رفتيم با دمپايي برگشتيم !
▧▨▧▨
هر روز تو دانشگاه میبینیم ۱۰۰ تا دختر مدرسه ای رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازدید از دانشگاه، مگه باغ وحشه اینا رو هر روز میارین بازدید!!
▧▨▧▨
یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دستههای صندلیش ماله خودمونه یا بـ*ـغل دستیمون!!
▧▨▧▨
سالای پیش جایزه بانک ملت یه منزل مسکونی بود، امسال شده ۶۰ لیتر بنزین،سال دیگه میشه یه شونه تخم مرغ، سال بعدشم دوتا تافتون یه بربری هم وسطش!!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
غار علیصدر به قندیلاش معروفه، اونوقت ملت میرن قندیلاشو میکنن یادگاری میبرن با خودشون! یکی نیست بگه آخه با اون قندیل میخای چیکار کنی؟!!
▧▨▧▨
میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو میزنی پول بر میداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباه میزنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدیها!!
▧▨▧▨
شب جلو تلويزيون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بـ*ـو*سم کرد ، کلي هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اينجا جاي خوابه؟
▧▨▧▨
منطقِ پدرو مادر از تحصيل در دانشگاه: "اين همه درس خوندي، درِ يه نايلون رو نميتوني باز کني!
▧▨▧▨
بچگي يعني: وقتيکه فاصله ي دستشويي تا اتاقمونو مي دويديم
و از اينکه لولو ما رو نمي خورد فرياد مي زديم، ھـــــوراااا


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
عمو زنجير باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشيد
جهت زحمات بي دريغ شما بزرگوار
يک گِلگي داشتم از حضورتون ...
شما که زنجير ما رو بافتي..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختي..؟
مشکلتون دقيقاً چي بود؟
مرض داشتيد اين همه زنجير بافته شده رو پشت کوه انداختيد؟
▧▨▧▨
خدایا یا پول بده یا اگه پول ندادی عقل درستو حسابی هم نده که شاد باشیم حداقل! والا...
▧▨▧▨
هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود !
فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود !
▧▨▧▨
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد،
یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت. بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین... والا


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
معلم : 10 تاسيب داريم من 9 تاشو ميخورم ، چند تا سيب ميمونه؟ بچه: همون يكي روهم بردار بخور بدبخت سيب نخورده !
▧▨▧▨
زندگي هر دختري يك سوال هست كه تا آخر عمر او را همراهي ميكند . . .
حالا چي بپوشم؟
▧▨▧▨
قبلنا داشتیم زندگیمونو میکردیم
یه سری هم به نت میزدیم...
حالا همیشه تو نتیم یه سری هم به زندگی میزنیم!!!
▧▨▧▨
قدیما مراسم خواستگاری واسه معرفى دختر و پسرا بود ولى حالا فقط واسه معرفى پدر مادراست
قدیما مردم الکی حلقه دست میکردن که همه فکر کنن متاًهلن مثلاً کسی مزاحم نشه.. امروز اونا که ازدواج کردن قایم میکنن که موارد جدیدو از دست ندن


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش، مرسانا، شاهین و 5 نفر دیگر

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه





شعر طنز عاشقی





بپا عاشق نشی جونم الکی


دل ندی همینجور الابختکی!


چون که عشقا همه بی دووم شدن


راستی راستی شده عشقا پفکی





این روزا هر کی داره برا خودش


دو سه تا عاشق و مجنون، یدکی


اکثرا دنبال مایه تیله ان


شده اِبراز محبت آبکی





حواست باشه نیفتی تو تله


نشی قربونیِ عشقِ عینکی!


چینی نازک تنهایی تو


بر نداره دستی دستی تَرکی





قرار چایی و قهوه نذاری


نری بی هوا یه وقت تو نعلبکی


توی دانشکده جزوه نگیری


یا که جزوه‌تو ندی زور زورکی!





نکنی یکدفعه پیش رُقبا


شوخیا و حرکات خرکی


عزیزم آسّه بیا آسّه برو


نخوری تا که فریب و کلکی





اگه اصفهانی باشه طرفت


نشی خام دو سه تیکه پولکی


یا نشی خام شیرین زبونیاش


طرفت باشه اگه یه گیلکی





خلاصه از توی چنگت نزنن


توی غفلت دلتو یواشکی


عاشقی کار من و کار تو نیست


بپا عاشق نشی جونم الکی...!


مجید مرسلی


■مطالب طنز ■

 
  • تشکر
Reactions: آبیش و ^moon shadow^

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
لذتی که در پس گردنی زدن به بچه های لوس مهمونا دور از چشم والدینشون هست...
در قتل عمد نیست.....
▧▨▧▨
ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺶ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻔﺮﻳﺢ ﺑﻲ ﺧﻄﺮﻱ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ
ﺯﻧﮕﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻮ ﺑﺰﻧﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﻡ
ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺑﻴﺎﺩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩش و خواهرش فحش بده!!!
▧▨▧▨
خیلی‌ها به جای زنِ بساز،دنبال پدر زنِ
بساز هستند
یه ۸ طبقه بسازه، طبقه‌ی هشتم رو هم بده به داماد گلش
▧▨▧▨
بعضی وقتا که بابام خوابه میرم دستشو مـ*ـاچ میکنم،پیشونیشو مـ*ـاچ میکنم،کف پاشو مـ*ـاچ میکنم
قشنگ که مطمئن شدم خوابه میرم یه پنجاهی از جیبش ورمیدارم
▧▨▧▨
تنها چیز که توی ایران بصورت کامل ریشه کن شده..
بستن موبایل به کمربند شلواره
خییییییلی افتضاح بود
الان یهو یادش افتادم


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش، مرسانا، شاهین و 3 نفر دیگر

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
حیف نون نوار خالی گوش میکرد و گریه میکرد، بهش میگن : حالا چرا گریه میکنی؟
میگه حیف نیست خواننده به این خوبی لال باشه !؟

یه نامزد پولکی داشتم، هر بار همو می‌دیدیم می‌گفت گرسنمه بریم رستوران. آخرا دیگه اوضاع مالیم خوب نبود از خونه براش لقمه می‌بردم.
▧▨▧▨
ﻣﻴﺪﻭﻧﻴﺪ ﻣﻦ ﭼﺮﺍ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻧﻤﻴﺮﻡ ؟
ﭼﻮﻥ ﻋﺴﻞ ﺗﻮ ﺁﺏ ﺣﻞ ﻣﻴﺸﻪ
هزار الله‌واکبر به این همه شیرینی و زیبایی در من
▧▨▧▨
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ : ﺳﻮﺳﮏ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻤﻪ
ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﯾﻪ ﺭﺑﻊ 300 ﺗﺎ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ؛
60 ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻭ ﺍﻫﻮﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺷﺪﻥ
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﭘﺴﺮﻩ ﺩﻩ ﺭﻭﺯﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ ،
2 ﺗﺎ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ . ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ آب میوه بخور ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﯽ
▧▨▧▨
اگه خواستین کمپین نه به خرید بزنین رو من حساب کنین
من برای نخریدن هرچیزی پایم،حالا میخواد هرچی باشه
ماشین، طلا، خونه، دلار ، آجیل ،لباس و.....


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آبیش، شاهین، DECEASE و یک کاربر دیگر

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
دختره نوشته گذاشته:
فرهاد من کجاست که ببیند لیلی در آتش عشقش خاکستر شده…
والا تا اون جا که من خبر دارم فرهاد چشمش دنبال شیرین بود نه لیلی
تورو خدا قبل شکست عشقی خوردن ، یه کم در حوزه ادبیات مطالعه کنید …
▧▨▧▨
مامان من خیلی به تنوع غذایی اعتقاد داره ، مثلا دیشب نون پنیر سبزی داشتیم....
امشب سبزی هامون تموم شدن، شام نون‌ و پنیر خالیه
▧▨▧▨
پای بابام ضربه خورده بود، مامان بزرگم
زردچوبه و تخم مرغ و کره حیوانی
و ... گذاشته بود رو پاش رفته بودن دکتر
دکتره گفته بود
"سیب زمینی هم میذاشتین کوکو درست میکردین دیگه"
▧▨▧▨
يه بار موجودي حسابم انقدر كم بود
دستگاه خودپرداز كارتمو گرو نگه داشت تا پول رسيدو ببرم بدم


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: شاهین
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا