- عضویت
- 21/9/18
- ارسال ها
- 659
- امتیاز واکنش
- 9,877
- امتیاز
- 263
- سن
- 24
- محل سکونت
- ⇇کره ی خاکی⇉
- زمان حضور
- 7 روز 16 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
مبینا آهی کشید، سرعت ماشین رو بالاتر بردم.
-چی شده؟
-با این آهنگ به گذشته رفتم!
-خب ردش میکردی اگر اذیتت میکنه.
-نه دیگه برام مهم نیست، فقط افسوس میخورم چرا این قدر احمق بودم و ساده گول خوردم، همین!
-گاهی وقتها انتخاب دست خود ما نیست، چیزیه که سرنوشت رقم زده.
مبینا به بیرون خیره شد و زمزمه کرد:
-«به...
-چی شده؟
-با این آهنگ به گذشته رفتم!
-خب ردش میکردی اگر اذیتت میکنه.
-نه دیگه برام مهم نیست، فقط افسوس میخورم چرا این قدر احمق بودم و ساده گول خوردم، همین!
-گاهی وقتها انتخاب دست خود ما نیست، چیزیه که سرنوشت رقم زده.
مبینا به بیرون خیره شد و زمزمه کرد:
-«به...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان لیانای من | مهدیه مومنی کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: