رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
نام دلنوشته: امشب
نام دلنویس: Melika_hsh کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: تراژدی
مقدمه:
امشب دف خون میزنم. با اشک، رقص باران میزنم. دنیا را همه زندان و خود را مرغ بیمار میبینم. آتشافروز همچو شمعی، بر روی نامهی مرگ میغلتم. اگر او مرگ باشد، من آتشم؛ مرگ دو چندان میشوم.
از هر چه گویند، کلامم جز رهایی...
نام دلنوشته: میپرسی دوستت دارم؟
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
از من میپرسی که دوستت دارم؟
نمیتوانم جوابت را دهم...
نمیتوانم با هیچ زبانی شرح دهم،
راز دلم با خاموشی من، آشکار است؛
آه سوزانم از سر نهان، خبر میدهد.
مگر مرا نمیبینی که در ان لحظهای که محو...
عنوان: کالبد مادرم
ژانر: تراژدی
نویسنده: اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸
منتقد: haniiikhanoom
مقدمه:
هنگامی که کالبد مادرم را شکافتند
گویی تمام دلش، برای من سوخته بود!
دلش خوشبخت نبود زیرا من مرتکب شدهام
بگذار بهمن یخ زده نسیان
مرا در کام خود فرو ببرد که اورا خوشبخت نکردهام!
من به آن خ*یانت...
عنوان: دیگر جوان نمیشوم
ژانر: تراژدی
نویسنده : اهورا تابش کاربر رمان ۹۸
مقدمه:
در راستای خیابان در کنار صندوق پست،
غمنامهای را از پرندگان سراغ میگیرم؛
در این سرزمین حتی پرندگان غمگین هستند،
گویی باید منتظر آمدن معجزهای باشیم... .
اما انتظار معجزه را بعید میدانم!
پرندگان همه خیساند و...
به نام خدا
عنوان: ساتن قرمز
ژانر: عاشقانه، تراژدی
نویسنده: اهورا تابش کاربر رمان ۹۸
مقدمه:
در این روز معمولی گمان میکردم لباس سفید عادی به تن داشته باشی اما تو بازهم مرا غافلگیر کردی
با این ساتن نازک قرمز
مانند ماهی کوچکی در تنگ آب که رقص کنان برای خود آواز عشوه میخواند، میمانی
و من دوباره در...
«بسم تعالی»
نام اثر: صدایی که تکرار میشود
نگارشگر: زیبا سعیدی کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: تراژدی
مقدمه:
صدایی به گوش میرسد! صدایی که اشتیاقِ عجیبی به نواختن آن هم در خرمنِ گلهای یخزده و گِلهای آری از اشکهای بینام و نشان دارد. صدایی که یگانگی را میستاید و به دنبال حیات، خورشید را مینگرد...
بسم تعالی
*نام اثر: سیمرغ آزادی
*ژانر: اجتماعی
منتقد عزیز: YeGaNeH
*نگارشگران: ~MOBÍNA~ Z.A.H.Ř.Ą༻
*مقدمه:
زنی را میشناسم من،
که شوق بال و پر دارد؛
ولی از بس که پُر شور است،
دو صد بیم از سفر دارد!
زنی را میشناسم من،
که در یک گوشهی خانه
میان شستن و پختن،
درون آشپزخانه،
سرود عشق میخواند،...
دلنوشته: قسمنامه
اثر: پریسان خاتون
ژانر: عاشقانه
***
مقدمه:
و قسم به تک مستأجر قلبم
که در پی تصاحبِ این بوم و بر...
دریچه به دریچهاش را از پایِ جان گذراند،
حفره به حفرهاش را در خونِ احساس غلتاند،
دهلیز به دهلیزش را به باروتِ عشق بست...
و اما چه شد، که دگر فتح این سرزمین وسوسهاش نکرد را؟...
به نامش و درپناهش
نام دلنوشته: ریتم عشق بد است
نویسنده: goli.e
منتقد *Z.A.H.R.A*
ژانر: عاشقانه
مقدمه: تو برایم همانند ققنوس میماندی. همانقدر اسطوره! همانقدر خاص و نایاب! و همانقدر یاری رسان!
اما زمانی رسید که همانند زال، پرت را برای کمک آتش زدم، اما نیامدی!
و من ماندم میان کوهی از درد و گمشده...
نام دلنوشته: جانان
نام دلنویس: هلیا فکوری
ژانر: عاشقانه
***
مقدمه:
عاشقم!
عاشقی که تَبَش گرفتارم کرده!
آری تَبدار عشقی گشتم که برایش تفریحی بیش نبودم!
تفریحی که برای او مملوء از لذّت بود و
برای من... !
نام دلنوشته: ِحرمان
نام نگارشگر: روناک
ژانر:تراژدی_اجتماعی
مقدمه:
به هوای دود گرفته این ماه قسم. دلمان کمی فریاد میخواهد و زبانمان سکوت کرده.
مغزمان به این تراژدی غم انگیزه پر تکرار میخند
و اکسیژن های که بی رحمانه بلعیده شده و چیزی برایمان نمانده.
لینک اثر:
https://forum.roman98.com/threads/36598/
«بسم الله الرحمن الرحیم»
دلنوشته: خمود
دلنویس: ~ریحانه رادفر~ کاربر انجمن رمان 98
ژانر: تراژدی
مقدمه:
تبری شده بودند، برای درختی که سالهاست خشکیده است!
کوششهای مردانهام برای این نبردِ هویتی، کفایت نکرد.
در خفقان فریاد زدم که نر بودن را دوست ندارم حتی اگر مردانگی به این باشد؛ تعذی جانم را روا...
به نام او
دلنوشته: شمع دل افروز
نگارشگران: Saghar ozan♪
ژانر: مناسبتی
مقدمه:
پروانه های دشت دلم به آرامی سمت شعلهی چشمانت که راز های جهان را بر ملا میکند.
پر میکشند و جاودانه برایت آوازهی جان سپردن سر میدهند.
یاران از شهد نگاهت به وجد آمده و مات و مبهوت میمانند
گویی شمعی به آرامی در...
به نام خدایی که زندگی می بخشد
نام دلنوشته: و از خدايی که غافل بودم!
نام نگارشگر: هديه قلی زاده اميری
ژانر: عاشقانه، مذهبی
مقدمه:
در جهانی پا نهادم و قدم برداشتم که ميلياردها انسان در آن، قبل و بعد از من اقامت دارند. جهان،جهانی که وسعت و بزرگی زيادی دارد.
جهانی که از وسعت خودش هيچگاه مغرور نشد...
به نام یزدان پاک سرشت
نام دلنوشته: پیچ و خم دنج
نگارشگر: elina2003
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
من در این دنج گاه کیهان، که هزارش فرسنگ، از تو و شکوهت به دور، چنان واله و موج دار، چنان شیدای کوی یار، که نپرس، مخواه، من نگو...
نقد و بررسی دل نوشته فصل دیوانگی
نوشته Crazygirl
مقدمه:
می دانم زین پس جسارت لـ*ـب هایت را بی شرمی نام می نهند...
اما تو باز دریا بمان، بگذار وهم خیالاتشان قربانی دیوانگی موج هایت شود.
این روزگار خجالت زده از رهایی جنون باورهایت می هراسد.
پس بلند و سرشار بخند و اجازه بده دیوانه خطابت کنند.
* به نام همتا او *
نام دلنوشته : اعماق دل
نویسنده: Armîtå_M
مقدمه: در اعماق دلم، کیلومترها دورتر از تو؛ دخترکی افسرده سر بر روی زانوها خود میگذارد و به زندان کوچک خود خیره میشود.
https://forum.roman98.com/threads/30285/
نام دلنوشته: پیدای پنهان
نام نویسنده : فاطمه قاسمی
خلاصه :
بعضی اوقات، گریه پابرهنه وسط خندههایت میپرد و همه چیز را برملا میکند.
درست همان لحظه که در خوشیها غرقی، لبخند روی لـ*ـبت، چون غنچهای که در خزان رویده، به یک باره میخشکد.
همان وقتی که صدای قهقههات گوش دنیا را کر میکند؛ چیزی در...
نام اثر: دال واو سین ت دال الف ر میم
نام نویسنده: ملیکا نصیریان
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
دلم میخواهد مقابلم بنشینی و در یک لحظه تمام حرف و رازهایم را پیشت فاش کنم...
اما باید سخن کوتاه کنم؛ چرا که در پس این دوست داشتن، حرفهایی خفته که مهلت نگاه کردنت را از من خواهد گرفت.
پس هرگاه مقابلم بنشینی،...