نقد و بررسی نقد دلنوشته ساتن قرمز | اهورا تابش کاربر رمان ۹۸

اهورا~ · 13/3/24

به نام خدا
عنوان: ساتن قرمز
ژانر: عاشقانه، تراژدی
نویسنده: اهورا تابش کاربر رمان ۹۸
مقدمه:
در این روز معمولی گمان می‌کردم لباس سفید عادی به تن داشته باشی اما تو بازهم مرا غافلگیر کردی
با این ساتن نازک قرمز
مانند ماهی کوچکی در تنگ آب که رقص کنان برای خود آواز عشوه می‌خواند، می‌مانی
و من دوباره در افکارت گرهی خواهم زد و
در فضایی آکنده از بوی گل‌های قرمز غرق خواهم شد

ارزشمند - ساتن قرمز | اهورا~ تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

به نام خدا عنوان: ساتن قرمز ژانر: عاشقانه، تراژدی نویسنده: اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸ مقدمه: در این روز معمولی گمان می‌کردم لباس سفید عادی به تن داشته باشی اما تو بازهم مرا غافلگیر کردی با این ساتن نازک قرمز مانند ماهی کوچکی در تنگ آب که رقص کنان برای خود آواز عشوه می‌خواند، می‌مانی و من...

forum.roman98.com

haniiikhanoom · 31/3/24

به نام خداوندگار عشق
نقد دلنوشته ساتن قرمز

در ابتد حرف هایم را برای نقد این دلنوشته عاشقانه با تک مصرعی از جناب عطار شروع می‌کنم که می‌فرمایند:
از میان جان نگیرد عشقِ او هرگز کنار

انگار که تقدیر عاشقان را نویسنده و شاعر بار می‌آورد چرا که بتوانند احساسات قلبی خود را نشان داده و به گوش معشوق و دل‌سوختگان دیگر برسانند...
و اما در این دلنوشته هم:
مقدمه اثر جذاب و گیرا بود و اینکه عنوان اثر هم در متن آورده شده به گیرایی بیشتر کمک کرده بود‌.
تشبیه معشوق قرمز پوش به ماهی کوچک در تنگ هم قابل توجه بود.

فضای دلنوشته لبریز از محبت و عشق بود و جملاتی که دلنویس با استفاده از تشبیهات و فضا سازی مناسب توسط آرایه ها مزین کرده بود، بسیار خواندنی و دلنشین بود.

دلنوشته این‌گونه شروع می‌شود:
نمی‌توانم زیباییت را نادیده بگیرم...
همین برای مخاطب کافیست که بداند با معشوقی بی‌نظیر طرف شده که دلنویس این‌چنین توصیفش می‌کند.

در ادامه با جملات دلنشین تری رو به رو می شویم:
مانند برف های باریده
راه می‌روی و آب می‌شوی...

خلاقیت دلنویس در خلق جملات و ترکیب ها بسیار مناسب و قابل توجه است.
مانند جمله:
آه محبوبم تو به خواب می‌روی که این روزگار کینه‌توز هیچ گاه تحمل دو خورشید را در یک آسمان ندارد!

استفاده به جا از جملات دیگر نویسندگان هم قابل توجه بود
مانند:
امشب هم به کام ما خواهد شد
و دوباره کنار هم تا صبح بیدار می‌مانیم
و تو 《 شب گیسوانت را می‌ریزی روی ظهر داغ تنت 》می‌خندی
آن‌قدر دلنشین که چشم‌های درشت آبی‌ات هم می‌خندند
آه دوباره نیمه شب شد و تو خوابت گرفت
آرام در کنار من دراز بکش تا برایت شعر بخوانم و نوازشت کنم و بـ*ـو*سه‌ای بر تو روانه کنم.
《 بی هیچ هراسی، سرت را بگذار روی سی*ن*ه‌ی من و چشم‌هایت را ببند 》

استفاده از استعاره ها باعث فضاسازی و خلق جملات چشم نوازی شده است
مانند:
شراره های آتش و تازیانه ای آزاد شده
و جمله تامل برانگیز زیر که نشان دهنده امن بودن عاشق برای یک معشوق است.
"من‌که می‌دانم که تو حتی بدترین زلزله را در آ*غو*ش من تجربه نکرده‌ای محبوبم"

دلنویس در هر قسمت از به کارگیری آرایه ها و فضاسازی عاشقانه فروگذار نکرده است و در همه قسمت ها احساسش را به قدر کافی و مساوی قسمت کرده است و
جملات بسیار زیبایی به کار برده شده که نمی‌توانم به همه آن ها اشاره کنم.

در ادامه هر چه به پایان دلنوشته نزدیک تر می‌شویم دلنویس بیشتر مخاطب را در دنیای خود و شب به خصوصش غرق می‌کند
در قسمت های اخر فضا سازی و توصیفات بسیار دلنشین بود
جملاتی مانند:
"لـ*ـب هایم این ماهیچه های مطبوع به وزن آب را ببوس"
"همچون این دنیا سست هستم"
"چشمان نیمه خفته ی تو در این دو موج جامانده"
"فقط با نوشیدن از دو چشمت به یک بـ*ـو*سه"

ضمن اینه نکاتی را در قسمت های قبل خاطر نشان کردم باید بگویم که دلنویس در این دلنوشته نهایت تلاش خود را برای به تصویر کشیدن احساسش به معشوقش و فضایی که هر دو در آن قرار دارند کرده است.
مخاطب را غرق در دریایی از احساسات لطیف می‌کند که البته در آخر مخاطب میخکوب شده و تصور آن وصال شیرین با پارت آخر محو می‌شود‌.
دلنویس از لحاظ نوگرایی بسیار خوب عمل کرده بود.
نکته نامثبتی که به نظرم آمد این بود که شاید زیاد به قسمت خوابیدن پرداخته شده در مابین اثر که می‌توانست کوتاه و باز هم تاثیر گذار باشد.

در کل دلنوشته دلنشینی بود و دلنویس اثبات کرد که در نوشتن ژانر عاشقانه قلم گیرایی دارد.

به امید موفقیت و دلنوشته های بیشتر
سپاس از انتقاد پذیری شما
تیم نقد انجمن رمان ۹۸

haniiikhanoom

اهورا~ · 31/3/24

haniiikhanoom گفت:
به نام خداوندگار عشق
نقد دلنوشته ساتن قرمز

در ابتد حرف هایم را برای نقد این دلنوشته عاشقانه با تک مصرعی از جناب عطار شروع می‌کنم که می‌فرمایند:
از میان جان نگیرد عشقِ او هرگز کنار

انگار که تقدیر عاشقان را نویسنده و شاعر بار می‌آورد چرا که بتوانند احساسات قلبی خود را نشان داده و به گوش معشوق و دل‌سوختگان دیگر برسانند...
و اما در این دلنوشته هم:
مقدمه اثر جذاب و گیرا بود و اینکه عنوان اثر هم در متن آورده شده به گیرایی بیشتر کمک کرده بود‌.
تشبیه معشوق قرمز پوش به ماهی کوچک در تنگ هم قابل توجه بود.

فضای دلنوشته لبریز از محبت و عشق بود و جملاتی که دلنویس با استفاده از تشبیهات و فضا سازی مناسب توسط آرایه ها مزین کرده بود، بسیار خواندنی و دلنشین بود.

دلنوشته این‌گونه شروع می‌شود:
نمی‌توانم زیباییت را نادیده بگیرم...
همین برای مخاطب کافیست که بداند با معشوقی بی‌نظیر طرف شده که دلنویس این‌چنین توصیفش می‌کند.

در ادامه با جملات دلنشین تری رو به رو می شویم:
مانند برف های باریده
راه می‌روی و آب می‌شوی...

خلاقیت دلنویس در خلق جملات و ترکیب ها بسیار مناسب و قابل توجه است.
مانند جمله:
آه محبوبم تو به خواب می‌روی که این روزگار کینه‌توز هیچ گاه تحمل دو خورشید را در یک آسمان ندارد!

استفاده به جا از جملات دیگر نویسندگان هم قابل توجه بود
مانند:
امشب هم به کام ما خواهد شد
و دوباره کنار هم تا صبح بیدار می‌مانیم
و تو 《 شب گیسوانت را می‌ریزی روی ظهر داغ تنت 》می‌خندی
آن‌قدر دلنشین که چشم‌های درشت آبی‌ات هم می‌خندند
آه دوباره نیمه شب شد و تو خوابت گرفت
آرام در کنار من دراز بکش تا برایت شعر بخوانم و نوازشت کنم و بـ*ـو*سه‌ای بر تو روانه کنم.
《 بی هیچ هراسی، سرت را بگذار روی سی*ن*ه‌ی من و چشم‌هایت را ببند 》

استفاده از استعاره ها باعث فضاسازی و خلق جملات چشم نوازی شده است
مانند:
شراره های آتش و تازیانه ای آزاد شده
و جمله تامل برانگیز زیر که نشان دهنده امن بودن عاشق برای یک معشوق است.
"من‌که می‌دانم که تو حتی بدترین زلزله را در آ*غو*ش من تجربه نکرده‌ای محبوبم"

دلنویس در هر قسمت از به کارگیری آرایه ها و فضاسازی عاشقانه فروگذار نکرده است و در همه قسمت ها احساسش را به قدر کافی و مساوی قسمت کرده است و
جملات بسیار زیبایی به کار برده شده که نمی‌توانم به همه آن ها اشاره کنم.

در ادامه هر چه به پایان دلنوشته نزدیک تر می‌شویم دلنویس بیشتر مخاطب را در دنیای خود و شب به خصوصش غرق می‌کند
در قسمت های اخر فضا سازی و توصیفات بسیار دلنشین بود
جملاتی مانند:
"لـ*ـب هایم این ماهیچه های مطبوع به وزن آب را ببوس"
"همچون این دنیا سست هستم"
"چشمان نیمه خفته ی تو در این دو موج جامانده"
"فقط با نوشیدن از دو چشمت به یک بـ*ـو*سه"

ضمن اینه نکاتی را در قسمت های قبل خاطر نشان کردم باید بگویم که دلنویس در این دلنوشته نهایت تلاش خود را برای به تصویر کشیدن احساسش به معشوقش و فضایی که هر دو در آن قرار دارند کرده است.
مخاطب را غرق در دریایی از احساسات لطیف می‌کند که البته در آخر مخاطب میخکوب شده و تصور آن وصال شیرین با پارت آخر محو می‌شود‌.
دلنویس از لحاظ نوگرایی بسیار خوب عمل کرده بود.
نکته نامثبتی که به نظرم آمد این بود که شاید زیاد به قسمت خوابیدن پرداخته شده در مابین اثر که می‌توانست کوتاه و باز هم تاثیر گذار باشد.

در کل دلنوشته دلنشینی بود و دلنویس اثبات کرد که در نوشتن ژانر عاشقانه قلم گیرایی دارد.

به امید موفقیت و دلنوشته های بیشتر
سپاس از انتقاد پذیری شما
تیم نقد انجمن رمان ۹۸

haniiikhanoom

بسیار ممنونم بابت وقتی که برای نقد دلنوشته‌ی من صرف کردید
خوشحال شدم مورد پذیرش شما بوده
فقط من دو قسمت مستقیم به دراز کشیدن اشاره کردم مچکرم

haniiikhanoom · 1/4/24

اهورا~ گفت:
بسیار ممنونم بابت وقتی که برای نقد دلنوشته‌ی من صرف کردید
خوشحال شدم مورد پذیرش شما بوده
فقط من دو قسمت مستقیم به دراز کشیدن اشاره کردم مچکرم

خواهش میکنم

شاید من اشتباه کرده باشم، در نظرم یکم زیاد اومد ولی در کل مشکلی نبود

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

نقد و بررسی نقد دلنوشته ساتن قرمز | اهورا تابش کاربر رمان ۹۸

اهورا~

دوستدار انجمن رمان ۹۸

ارزشمند - ساتن قرمز | اهورا~ تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

haniiikhanoom

منتقد رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

اهورا~

دوستدار انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

haniiikhanoom

منتقد رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

منتقد رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

منتقد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین