مشاعره با حرف ک

moh@mad · 4/2/24

Moubina گفت:
کس نیست در این گوشه فراموش تر از من
وز گوشه نشینان تو خاموش تر از من

کی نهم روی دگرباره بر آن روی چو ماه
کی زنم دست دگرباره در آن زلف سیاه

بروم روی بر آن روی نهم کامد وقت
بشوم دست بدان زلف زنم کامد گاه

*NiLOOFaR* · 19/2/24

کارِ مرا به نیم نگاهش تمام کرد
بنگر چه می‌کند نگهِ ناتمامِ او...

فروغی بسطامی

MaRjAn · 28/2/24

کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
- حافظ

moh@mad · 28/2/24

MaRjAn گفت:
کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
- حافظ

کمتر به وصلم وعده ده، طاقت ندارم شوق را
ریگی پریشان می کند، اندیشه مرداب را

گر برقع از رو بر کنی، هنگام شب ای چون پری
صد پاره بینی از حسد، پیراهن مهتاب را

MaRjAn · 2/3/24

moh@mad گفت:
کمتر به وصلم وعده ده، طاقت ندارم شوق را
ریگی پریشان می کند، اندیشه مرداب را

گر برقع از رو بر کنی، هنگام شب ای چون پری
صد پاره بینی از حسد، پیراهن مهتاب را

کیوان چو قران به برج خاکی افگند
زاحداث، زمانه را به پاکی افگند

- ناصرخسرو

moh@mad · 7/3/24

MaRjAn گفت:
کیوان چو قران به برج خاکی افگند
زاحداث، زمانه را به پاکی افگند

- ناصرخسرو

که می گوید که هست این صورت از گل
همه لطفی همه جانی همه دل

نه انسان گر ملک روی تو بیند
شود حیران بر آن شکل و شمایل

همام تبریزی

MaRjAn · 27/3/24

moh@mad گفت:
که می گوید که هست این صورت از گل
همه لطفی همه جانی همه دل

نه انسان گر ملک روی تو بیند
شود حیران بر آن شکل و شمایل

همام تبریزی

کم گوی و گزیده گوی چون در
تا ز اندک تو جهان شود پر

- نظامی

Della࿐ · 27/3/24

MaRjAn گفت:
کم گوی و گزیده گوی چون در
تا ز اندک تو جهان شود پر

- نظامی

کاش می‌دیدی به چشم عاشقان رخسار خویش
تا دریغ از چشم خود می‌داشتی دیدار خویش

moh@mad · 9/4/24

-DELI- گفت:
کاش می‌دیدی به چشم عاشقان رخسار خویش
تا دریغ از چشم خود می‌داشتی دیدار خویش

کاش میشد کاش ها را روی کاشیها نوشت
تا مگر بر ذهن کاشیها حواشی ها نوشت

سالها از عشق شیرین تیشه های کوه کن
روی سنگ سخره ها از پر تلاشیها نوشت

علی قیصری

Delvin22 · 10/4/24

moh@mad گفت:
کاش میشد کاش ها را روی کاشیها نوشت
تا مگر بر ذهن کاشیها حواشی ها نوشت

سالها از عشق شیرین تیشه های کوه کن
روی سنگ سخره ها از پر تلاشیها نوشت

علی قیصری

کوه غم شد آب از فریاد عالم سوزِ من
کیست دیگر در دل شبها به فریادم رسد؟

صائب تبریزی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین