- عضویت
- 4/11/21
- ارسال ها
- 0
- امتیاز واکنش
- 0
- امتیاز
- 70
- سن
- 17
- زمان حضور
- 51 دقیقه
سلام من حدود یک سال پیش یه رمان خوندم که عاشقانه و خون بسی بود در باره یه دختر بود که برادرش خواهر خیـ*ـانت کار خان جوون روستا رو میکشه و خان جوون روز خاک سپاری خواهرش به دختره بی احترامی میکنه و بعد از چند روز همه ی روستا میفهمن و خان که عاشق دختره هم بوده میره و دختره رو میگیره و به عنوان خون بس خیلی اذیتش میکنن تا این که پسر نمیدونم چیه دختره به نام اریا از خارج بر میگرده و میبینه که رفیقش یعنی همون خان دختر مورد علاقش را گرفته و سعی میکنه دختره رو از دست خان نجات بده ولی خان چون دختره رو دوست داره بهش نمیده و بعد که برادر دختره میمیره دختره سر خاک برادرش خیلی حرف به خان و مادرش میزنه که خان اونو میزنه و بچش سقط میشه و بعد از چند وقت میفهمه که خون بس بودن بهونه خان بوده و اصلا میخواسته که اونو به دست بیاره فک کنم اسم پسره سامیار بود
~♦•پیدا کردن رمانهای گمنام•♦~
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com