~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

Sanieh · 27/12/21

Zahra tabatsbsye گفت:
سلام من دنبال یه رمانی هستم ک چند سال پیش خوندم الان دنبالشم یه دختره که با دختر خالش وارد دانشگاه هنر با معماری میشن و بعد از مدتی با چند نفر از همکلاسی هاشون تصمیم میگیرن کافه بزنن بعد یکی از دوستانش ک پسره اسمش نیما بود چی بود به هم دیگه علاقه مند میشن....

شبیه رمان ماهی سفید هست

Sanieh · 27/12/21

ش

rahaazad52 گفت:
سلام رمان در مورد پزشکی که به شهر کوچکی یا روستا می ره و در را در قطار با دختری آشنا میشه که در مغازه اونجا کار می کنه و رمان خارجی

شبیه رمان رویای روی تپه هست

گل 92 · 27/12/21

سلام من دنبال یک رمانی می گردم که اسمش یادم نیست. اسم کاراکتر های اصلی عماد و آیناز هستش. از بچگی همو دوست دارند. عمه ی دختر با داداش عماد ازدواج میکنه. عماد میره خارج برمیگرده می خواد ازدواج کنند چون اون دو تا از هم جدا می شوند خانواده دختره قبول نمی کنند.

Neda Khtib · 31/12/21

سلام من دنبال رمانی هستم که دختر پسری باهم دوستن به هم علاقه دارن اما دختره بعد از چند مدتی با تهدید پدر بزرگش با پسر داییش ازدواج میکنه به خارج میره بعد از چند سال دختره شوهرشو ول میکنه به ایران برمیگردهکه میبینه عشقش شرکت چوب زده بسیار هم موفقه و اونجا تو اون شرکت عشقش شروع به کارمیکنه اسم دختره هم گندم یا سوگنده

SONIA.K · 1/1/22

سلام
یه رمان تخیلی علمی بود دختره نجوم میخوند فکر کنم با خالش یا خواهرش زندگی میکرد تو خارج بودن بعد یه بار از طرف دانشگاه میرن مسافرت هواپیماشون یه مشکل براش به وجود میاد همه میمیرن دختره زنده میمونه و وقتی از هواپیما بیرون میاد میبینه تو یه سرزمین دیگه استبعد نیفته دست یه پسر که می‌تونه از کل مغزش استفاده کنه و باهوش ترین آدم روی زمین و...
لطفاً هرکس اسمشو می‌دونه بگه

Sanieh · 4/1/22

sama.h گفت:
سلام یه رمان خوندم که فکر کنم خارجی بود ه تا جنگجو بودن که به زمین اودن تا نسل انسان رو نابود منن اولیش طاعون بود که یه دختر اتش نشان میخواست بکشتش نتونست و پسره اونو به اسارت گرفت و اخرش عاشقش شد اینم بگم همه دنبال این بودن که پسررو بکشن.. پسرم یه اسب داشت ..اخرزمانی بود

شیوع طاعون نوشته لورا تالسا

Sanieh · 7/1/22

ava111 گفت:
یه رمانی هس یه پسری با یه دختر فرار میکنن بعد برادر دختره که اسمش کمیله برای انتقام به یه دختری به اسم ترانه بی احترامی میکنه و به خاطر تشابه اسمی فک میکنه ترانه خواهر هومن پسره اس که با خواهرش فرار کرده بعد ترانه حامله میشه و پسره هم که زن داشته مجبور به ازدواج با ترانه میشه

در معبد سکوت تو رقصیدم

Sanieh · 7/1/22

رمان ددی

Sanieh · 7/1/22

hodhod گفت:
سلام به دوستان
چندسال قبل رمانی رو خوندم با این خلاصه ، که دختر از مادر تهرانی و پدر عرب زبان در سن خیلی کم مجبور به ازدواج میشه ، باردار میشه و یه پسر نارس به دنیا میاره ( نویسنده این پروسه ها در حین روند اصلی داستان تعریف میکنه ) ، بعد از اون مادر این دختر، اون و نوه اش رو به تهران میبره و اونجا بزرگ میشن ولی بخاطرشرایط روحی دختر داستان، بهش میگن این برادرته
همسر دختره هم بعداز این جریان ها میره خارج از کشور و اگردرست خاطرم باشه حالا پسرشون به بیماری مبتلا شده که نیاز به کمک داره و ادامه ماجرا...

اگر دوستی اسم کتاب یا نویسنده محترمش رو میدونه ممنون میشم راهنماییم کنه

پانتی بنتی

mohanna123 · 11/1/22

سلام دوستان
من دنبال یه رمان میگردم
داستانش این مدلیه که پسر و دختره توی یه اپارتمان زندگی میکنن و دختره پدر و مادر نداره با بی بی زندگی میکرد که بی بی توی یه شهر دیگه زندگی میکنه
و دختره خیلی ادم معتقدی هست اما پسره برعکسه
و اخرش هم ازدواج میکنن و بچه هاشونم دوتا دختره

یه تیکه از رمان هست که دختره میره تو واحد پسره میره تو تـ*ـخت خوابش تا پسره از سر کار میاد میبینه اینه
یا یه تیکه دیگه باهم قهر میکنن انگشترو براش پرتاب میکنه

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین