رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...سوگند بر ایزدی که در حُقّهی باور پنهان میسپاری، تیرالین شور تو را از جای غبار اندوهت در جان تعبیه³ خواهد کرد!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: اشاره به موضوع سیاه شدن رنگ خون در زیر نور ماه کامل و به معنی: بگذار صادق و روراست باشم و بازی نکنم.
2: مخفف درخشش
3...
...به نگار کهترانش میبپسندد و در روز کارزار افریدون با ضحاکش، هُردات گونه شادیها کند.⁵
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: نوشتههای بیگانه با عوام و فرهنگایشان.
2: کسی که فقط اسمی شبیه شاهان داشت، نه سیرت ایشان.
3: در آخر
4: رخهایی به نیمه نمودن کنایه از حدس زدن
5...
...شاهنشین دام و تور افکندهای!
پس ای تیغِ بر شکاف! چگونهات تیرالین در پسافکن این نمایش خیمه شب بازی، یاریگری یگانه باشد، مادامی که سکههای سیاهت سر و دستم بر گِل زخم و خون بِسِرشت و هنگامهای که آهویت تو را دلبری نیک و پسندیده میبخواند؟!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته...
...بهاری⁴ به یاری جاودانه و پاکآیین در رسی. به راستی نمیتوان در ژرفای دوزخ پر آتش، بر گلی یاس و همیشه سبز در رسید. "
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: باقیمانده
2: سوزاندم
3: کهن الگوی زنانهای که به الههی خرد و تدبیر مشهور است.
4: موقعیتهای بسیار گذرا و ناپایدار
...اینبار نیز بگذار با تَر کردن دو لَب از جامِ پروا، گامی دیگر از سنگ رود آشنایی برداریم و به خویش بازگشتهات دریابم، که در هنگامهی تیر کشیدن بر کمان، یک دستت بر سر شانه و دست دیگرت بر کمانم خانه کرده باشد؛ ای دلبرم، تیغ و شکاف!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1...
...و با من پیمان ببند که در هنگامهی بازگشت، به فرود درخت صنوبر دشت شادی بر دیداری دوباره و تازه خواهیم رسید!
#تیرالین
#فرشتهی_پاییزی
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
1: استعاره از چشمان
2: شنوا
3: روژمان در لغت به معنای اندیشهی نورانیست؛ ولی در این متن به معنای "نورانی و روشن" در نظر گرفته شده است.
...و پردهدار را پاس دار و پا به پایم گام بردار و پای کوب، تا مگر دست سرنوشت در روزی زیباتر بر دروازهی پایانمان برساند.
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: خون بنشسته بر مچ اشاره به رفتار و کردارهای رایج و معمول در میان جوانان دارد که از قضا عیب و عار آنچنانی محسوب...
...مهتر از این، که مهربانوی دِی ماهی ما آنِ قلم و جویای پیچ و خم فراطبیعان است؛ که نیکان گفتهاند، این والا منشان کیهان را به گونهای دگر، ژرفتر و زیباتر میشناسند و نیکتر از برآناند، که کجای و پیش کدام کس گستردهخوی باشند.
پس زاد روزت مبارک، درخشش چیرهی زمستانی!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو...
...بانویی به سرشت عطران زمینزاد، آغشته بر جوهر مهر ناب پروردگار، در پی یاس در هر خم و صاف و تب و تاب نیروبخش تَن؛که فرزند دویم مادر زمستان، بهمنش این پیشکش پذیرفت و زادروزش به نام جوهر خویش زد.
پس زادروزت به نکویی و شادی، بانوی ریحان و یاس!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
۱: رنگارنگ
۲: بااحساس
...آ*غو*شی باز و از سر نیک بختی پذیرفته، خوش گیسویی که به یادش میتوان بوی ناب شکوفه های بهار را شنید، بانویی جوان و شایسته از دیار زمستانهای سرد مهمان نواز و دوستی از دروازه ی راستی و آراسته بر تاج همدمی و بردباریزاد روزت به نیکی، شاهدخت کوشک بهار به پادشاهی فروردین!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو...
...و پاسداریم؛ چرا که آن حقهی سرخ و گران، مرجان بهارسرشت ماست، که ایزدش بار گران بر دوش نگاهبان آتش² بنهاد و بر ما پیشکش کرد.
#تیرالین
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
1: خداداد، موجودات خدایی؛ ( اینجا) اشاره به مراحل تولد و باور مذهبی که میگویند انسانها در عالم زرع به دعوت خدا برای تولد لبیک...
...آرام داری؛ دیگر چگونه بگوییم، که تو تیمار روزهای خوش و ناخوش دوستانی!
گرچه، پیوسته غبار اندوه خویش را نهان میداری، و آری! از این سوی به پاییز مانندی.
و با این بس، شایستهی ستایشها و جوهرهای بسیار بر کاغذی، زیبای استوار!
زادروزت مبارک، دخت مهر ماه، نوهی پاییزان!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو...
...بانویی پر مهر، دل سپرده بر جوهر رنگش و نیز نمادی از زانو زدنهای خدیو پرستان بر درب بارگاه ایزدی باشد و ما را گل شکفتن، پای کوفتن و خندیدن از بایستها باشد.
پس زادروزت به نیکویی، ای زیبندهی میانی فرشتهی پاکی!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
1 و 2: اشاره به اینکه تولد در روزهای میانی ماه است
...چاشنی یاران بگریزد و بهر جان دوباره، بر تیر و کمان به زیور تیغِ آب⁵ بگراید. تا مگر نسیمی از خم پسین این دلدادگی فرایش میرسد.
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: متولد چند روز قبل از شب یلدا
2: عسل
3: احتمالی
4: که عاشقی تو را از مدتی قبل پیشبینی کرده بود.
5...
...بیخِردی تو مرا خوشتر و شیرینتر از خِرد محالم باشد و راست گفتهاند مردم باستان تا بدین روزگار، که دل و کارش دردی نه دواپذیر بدست چیرهی خِرد باشد.
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: صحبت کردنِ حداقل
2: وصف
3: کمتر
4: نوازنده، خواننده
5: نگاهی که شور و شوق متعادل...
...آن دیوانهی بیدل، دلدارِ منِ خون دل است و شورَش بر زرّ خِردِ سوگلان میندهم! ]
و با این هزار هزار نوای سرگردانی، پروا و شور چکیده از عطر نوجوانی، مرا از سرانجام و ریشهداری این بزم، تو و شورَم آگاهی مینیاید، که نیاید!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: منظور یاس و قاصدک...
...با جامهی بلند و ابریشم ] از بر سنگهای رودِ آشنایی گذر دهد، تا آنجا که شاید پس از آن رود بر کاخ شور و دوستي رسیم و شاید دست از مچ یکدیگر برانیم و هر یک بر جنگلی پسین از زندگی راه یابیم!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#تیغ_آفتاب
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: کنایه از خداوند
2: استعاره از معشوق پیشین
...فرود مرا از شهر ویانا به در رانده¹، اگرش بر سنگ و سبوی آشکاری سپارم، بر خاک رسواییام میکشاند و تو را همان بس سزا باشد که از این آتش نهان، تنها گوشهی چشم و لَبخندی شمرده و گوارا به چنگ آید!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: ویانا: خردمندی، فرزانگی؛ مرا دیوانه و بیخرد...
...راستی و بیپرواییات هیچ ندیدم، سخنان آن مهتران بر برگ و کاهِ پَست است! چرا که هر دَم بر آتشم آید، " دوستت دارم، چون برگی بال و پر گرفته در گلدانی تهی و بیریشه! "
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: من ساده، بیتجربه و بسیار خام و معصومم.
2: اگر راز دلم را برایت فاش کنم