خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: دم_نیک_پی

  1. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...- بسیار نیک، بانوی الن جامه! بانوی پیک پس از شنیدن این سخن در جایگاه کسی که نخستین‌بار است که در برابر شاهزاده‌ی باشکوه لیدیان ایستاده است، به آرامی، با لَختی از ترس و لرز چشمانش را بر می‌آورد. به راستی شاهزاده مگر این نامه و بُن گاهش از این چاکر چه می‌خواهد؟ *** 1: نگرانی #تیرالین #دم_نیک_پی
  2. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...دو سخن آن را به پیچ و خم کوهان کشیده است. یکی آن‌که افسونگر گریخته و دیگری به میان آمدن شاهزاده‌ی لیدیان. در این باره چه خواهید کرد؟ دستور به آرامی سر بر می‌آورد و می‌گوید: - ما به یاری انجمن بازرسی، آن افسونگر را از زیر‌سنگ هم پیدا خواهیم کرد، سرورم! *** 1: ممکن 2: نگرانی #تیرالین #دم_نیک_پی
  3. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...مادر تیرانا، تینا الن از برای یافتن نشانی از او به افسونگران پناه برده است. آن هم نه هر افسونگری! افسونگری کوچگَر در سرزمین الن که یک چشم ندارد! و در این میان آرتور ماری نیز سربرآورد! آه، اهورای تاج‌داری! بهتر نیست آن دو خیره‌سر هر چه زودتر بازگردند؟! *** 1: ( اینجا): قُمارباز #تیرالین #دم_نیک_پی
  4. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...آرام که به آسانی نوشیدن آب می‌تواند سرگردانی را از گویش و چشمان بی‌تاب در سر و جامه‌ی خودش بخواند، دست به زیر آستین چپش می‌برد و همان‌گونه می‌گوید: - به سر و جامه‌ام ننگرید،‌ مهربانو! می‌دانید که راه و روش ما بهر کهتران نخودفروش چگونه است! *** 1: می‌توانم کمی وقتتان را بگیرم؟ #تیرالین #دم_نیک_پی
  5. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...بی‌درنگ دستش را پایین می‌آورد، سرش را تا میان خم می‌کند و با شتاب این اتاق و سرپرستش را بدرود می‌گوید. سام نیز تنها پوفی می‌کند و لَب می‌گزد. آه مهرازِ دیوانه! به سپاست این بازرس کاردان یک سر پرونده را به افسونگران باخته است! پیرامون دروازه‌ی جنوبی کاخ ویانا *** 1: لازم،‌ واجب #تیرالین...
  6. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...جامه‌ی آبی کهتران، پارچه‌ی خاکستری بسته بر میان، دست آویخته کنار تَن و مُشت گونه. آه، رکسانا! اگر چون این روز‌ها بی‌باکی در خون و جان می‌پروردی، شاید می‌توانستی دست‌کم پیکر مُرده‌ی همسرت را از چنگ پرچم‌داران برهی، نه؟ *** 1: ساکت باشید، در مورد این موضوع با کسی صحبت نکنید. #تیرالین #دم_نیک_پی
  7. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...که ما این تَن را به تماشاییم و او به سر و جامه‌ی سیاه و آسوده از رود درمی‌گذرد، از آن است که به بار مرزبانان درمی‌گذرد و نه... دمی به ملورین می‌نگرد. - چون دزدان و کاوشگرانِ راز⁵. *** 1: مرز لیدیا و الن و کمی هم سرزمین میدیا. 2: شرط بندی 3: کفِ دست 4: تصویر زنده و متحرک 5: مرموز #تیرالین...
  8. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...پیش‌روی چشمانش، فرود گیسوان پریشان و روبافته‌ی تیرانا الن، به آرامی بر رنگ زرّ ناب می‌گرایند. پلکی می‌زند و ره خویش به سوی چپ کج می‌‌کند. این چندان از بر شگفتی نیست، که دلبر آرتور شیدا روزها‌ست نوتنی از پرچم‌داران و نیز پدرام کج‌خوی، او را "رز بانو" می‌بخواند! *** 1: بی‌خبر #تیرالین #دم_نیک_پی
  9. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...و بانگ دم می‌زند: - ای افسونگر پَستِ خودکامه! چگونه توان آن داشتی... میز را به زخم پای کنار می‌زند و چندان چنگ‌وار سوی افسونگر می‌شود، که گریبانش گیرد. - خواهش آن مادر را بنگری و هیچ نکنی، هان؟! *** 1: برگرفته از شاهنامه‌ی فردوسی 2: مانند یوزپلنگ 3: چهره و میانش را رنجور ساخته #تیرالین...
  10. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...نمی‌گوید دیوانه و هواخواه بانوی نوزده ساله‌ی دربار الن باید؟! از چه هنگام دلدادگی با نیرنگ درآمیخته‌است؟! و چرا بانو کسانی پس از گفتن آن داستان خون‌بار از افسونگر یک چشم، این نامه را به او داد و بدان سان بدرودش بگفت؟! و اکنون او جگومه نشان آن مهتر خیره‌سر را دریابد؟ شامگاه **** #تیرالین...
  11. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...می‌زند. به فرمان بازرس آرام هیلدا برای فراخواندن بانو رکسانا، جامه‌ی بازرسی در سویی نهاد و چون دانش‌آموزی کهتر و پرشور، در پی آموزگار، به سوی بازار ویانا و آن دکان آمد. *** 1: کامل 2: مویی که از رو ولی تکه تکه بافته شده است. 3: وارسته: شایسته 4: اشاره به تنه زدن افراد به هری #تیرالین #دم_نیک_پی
  12. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...آری، می‌ماند! اینبار آهسته آهسته سرش را برمی‌آورد و لَبان خویش را تَر می‌کند. *** 1: ظاهر پاک و خوب 2: اشاره به دو رنگ بودن موهای پدرام؛ کنایه از پدرام. 3: مگر چه موضوع بخصوص دیگری می‌توانست باشد! 4: شمشیری که در اثر جادو و ناگهانی در دست پدرام ظاهر شد. 5: گوی استعاره از چشم #تیرالین #دم_نیک_پی
  13. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...او نگریست. ولی او باری دیگر سر و تن بگرداند، بازوی ملورین را به چنگ برآورد و این بار همان‌گونه که بانوی دژ را به سوی جایگاه نگهبانی می‌کشاند، با ابروانی درهم و گویشی دژم، دو لَب گشود: - ها! چه شده، ملورین ادوارد! *** 1: رستم شاهنامه‌ی فردوسی 2: نگرانی 3: تیره 4: ( اینجا ): خاله #تیرالین...
  14. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...آن تکیه می‌دهد، انگشتانش را همنشین چانه‌‌ی خود می‌کند و چشمان شب‌انگار را به سوی کوزه‌ی خون رهنمون می‌شود. *** 1: مربوط به شاعران و نویسندگان؛ قلم و نی در زندگی چندین و چند تن دارد: در زندگی چندین نفر نقش دارد 2: برگرفته از سفر نامه‌ی ناصر خسرو 3: خورشید 4: استعاره از خورشید #تیرالین...
  15. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...که آن افسونگر بگفت، اگر خود بخواهند، بازخواهند گشت... دمی ژرف بگرفت و چشمانش را از هری. - من نیز به زودی سرنوشت خود، که وابسته به ایشان بوده را بهرت بازمی‌گویم. باری دیگر و یکایک به هری بنگریست. - دست‌کم اگر به مرگم رسد. *** 1: جعبه 2: هرگز نمی‌ترسم؛ شاهنامه‌ی فردوسی 3: دیشب #تیرالین...
  16. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...سپس به آرامی لَب می‌گشاید و می‌گوید: - رز بانو! باید چیز ارزشمندی را به شما دهم. لَبخندی آزارگر و شیطنت‌بار می‌زند. - ارمغان پیروزی‌تان باشد، می‌پسندید؟ تیرانا دمی با ابروان فراز یافته‌ی شگفتش درمی‌نگرد. *** 1: سوها 2: ( اینجا ): دیگر 3: مربوط به پارت قبلی 4: تسلیم 5: میانجی #تیرالین #دم_نیک_پی
  17. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...پس تیرانایش⁴ می‌رسد و آواز برّان شمشیر‌ها چون بوق و کوس برمی‌خیزد! یک، دو، سه زخم و راندن پدرام بر پشت! بانوی گل بر سر لَبخندی از خِرد و پیروزی بر چهره می‌نشاند و دیدگانش نیز بر درخشش می‌گرایند! *** 1: ضربه 2: معنی نام مهراز؛ (اینجا) اشاره به شخص مهراز 3: حریف 4: تیرانا به او #تیرالین #دم_نیک_پی
  18. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...و گلاویزی نامور بوده‌است، ولی نه تیغ و گرزش! از بهر سوگلی پرّ قوی الن‌ها نیز درآمیخته‌ای از رنگ سرآغاز و سرانجام است؛ نازپرورده‌ی الن را چه بر شمشیر و هزاران جنگ‌افزار؟! و نیز نیروی فرای پرچمدارانش چگونه دست یاری‌ خواهد رساند؟ *** 1: ناگهان 2: (اینجا) غم، اضطراب 3: کافی‌ست. #تیرالین #دم_نیک_پی
  19. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...که گواراست بر لَب و دهان، نه؟ سخنان پنداروار این موی زر چه؟ دیدگان روشنش را فراز می‌دهد و به مهراز درمی‌نگرد، که با دیدار نوش آب او گل زیبای خند بر چهره می‌نگارد. سخنان او نیز گوارا‌ست؛ گرچه بیشتر به مانند کودکی گشته است که بزرگان کنجکاوی و شورش را کور کرده‌اند! *** 1: خودِ آن #تیرالین...
  20. Tiralin

    ✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...خموش گشت و این نیز سرانجام سنگ فيروزه است. درنگی می‌کند. - این رویدادها در گیهان افسون انجمن ما، پیام‌آور یکی از این دو سخن است: آن والاگهر پا از سرزمین‌های آدمیان برون نهاده یا که به دیدار مرگ رسیده. جایگاه پرچمداران زیر پیرامون کاخ سیاه و سرخ *** 1: نقاب‌دار 2: عمیق‌تر #دم_نیک_پی #تیرالین
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا