مشاعره با اشعار خودمون

!MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! · 9/9/20

من عمریست که هم رنگ جماعت نیستم و فهمیده‌ام
گَر خواهی شوی آسوده بی رنگ و ریا باش، نه همرنگ جماعت...!

yeganeh yami · 9/9/20

من تشنه محبتم، تو تشنه منی!
دستی بکش بر سر این چشمه خنک

Anya · 9/9/20

که دیوانه نبودی نکردی رها
کاش بودی و می‌دیدی رهایی

* رهــــــا * · 9/9/20

یک دمی دیوانه باش! ان عاقلی‌ها خوب نیست
درد بی درمان شده، نه... عاشقی‌ها خوب نیست.

حنانه سادات میرباقری · 9/9/20

ترکیب ناخالصی نبوَد کارساز و سازگاری بی سنگ نیست
گذر شتاب دار زمان میان وقت و بی‌وقت بی‌‌هیچ نیست

* رهــــــا * · 10/9/20

تو... تمام شد شعر، لغت، واژه نمانده!
تو مطلق و آخر، انتهای هر منی...

yeganeh yami · 10/9/20

یک روز بداد جانم و یک روز ببردش
خاموش شو ای دل صاحب اختیار است!

حنانه سادات میرباقری · 10/9/20

تماثیل گل و گلبرگ می‌ماند همچو خزان برگ برگ
کاین تصاویر هست مثالی ز وجود مبارک جود و سنگ

yeganeh yami · 10/9/20

گهی باعشق می‌میری گهی باجبر می‌مانی!
و این قانون بی‌قانون دنیا است.

* رهــــــا * · 11/9/20

تهی شده تمامِ من،به هیچ جا نمی‌رسد
رودی که مرداب زد، به دریاها نمی‌رسد..

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی