مشاعره با حرف ب

MaRjAn · 27/3/24

moh@mad گفت:
بگفتم عذر با دلبر که بی‌گه بود و ترسیدم
جوابم داد کای زیرک بگاهت نیز هم دیدم

بگفتم ای پسندیده چو دیدی گیر نادیده
بگفت او ناپسندت را به لطف خود پسندیدم

به قیاس درنگنجی و به وصف درنیایی
متحیرم در اوصاف جمال و روی و زیبت

- سعدی

Della࿐ · 27/3/24

MaRjAn گفت:
به قیاس درنگنجی و به وصف درنیایی
متحیرم در اوصاف جمال و روی و زیبت

- سعدی

بر ما گذشت نیک و بـد، اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن، این روزگار نیست

MaRjAn · 3/4/24

-DELI- گفت:
بر ما گذشت نیک و بـد، اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن، این روزگار نیست

بار خدایا مهیمنی و مدبر
وز همه عیبی مقدسی و مبرا

- سعدی

moh@mad · 6/4/24

MaRjAn گفت:
باز خدایا مهیمنی و مدبر
وز همه عیبی مقدسی و مبرا

- سعدی

باد سحر از بوی تو دم زد، همه جان شد
آب خضر از لعل تو جان یافت، روان شد

بی بوی خوشت بر دل من باد بهاری
حقا که بسی سردتر از باد خزان شد

مولانا

MēLįKąღ · 6/4/24

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

حافظ

Delvin22 · 7/4/24

Melika_hsh گفت:
به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

حافظ

بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
که تابِ من به جهان، طُرِّهٔ فلانی داد

moh@mad · 7/4/24

Delvin22 گفت:
بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
که تابِ من به جهان، طُرِّهٔ فلانی داد

بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
برآمد موج آب چشم و خون دل نتانستم

شکسته بسته می‌گفتم پریر از شرح دل چیزی
تنک شد جام فکر و من چو شیشه خرد بشکستم

مولانا

Delvin22 · 7/4/24

moh@mad گفت:
بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
برآمد موج آب چشم و خون دل نتانستم

شکسته بسته می‌گفتم پریر از شرح دل چیزی
تنک شد جام فکر و من چو شیشه خرد بشکستم

مولانا

به تیغم گر کشد دستش نگیرم
وگر تیرم زند منت پذیرم

( حافظ )

moh@mad · 7/4/24

Delvin22 گفت:
به تیغم گر کشد دستش نگیرم
وگر تیرم زند منت پذیرم

( حافظ )

بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
برآمد موج آب چشم و خون دل نتانستم

شکسته بسته می گفتم پریر از شرح دل چیزی
تنک شد جام فکر و من چو شیشه خرد بشکستم

مولانا

Delvin22 · 7/4/24

moh@mad گفت:
بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
برآمد موج آب چشم و خون دل نتانستم

شکسته بسته می گفتم پریر از شرح دل چیزی
تنک شد جام فکر و من چو شیشه خرد بشکستم

مولانا

به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد

( حافظ )

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر نیمه فعال

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین