مشاعره با حرف ا

Sh@bnam · 12/5/21

فاطمه بانو گفت:
افتادگي آموز اگر طالب فيضي
هرگز نخورد آب، زميني كه بلند است

اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت
جانم بسوختي و به دل دوست دارمت
حافظ
♡♡♡
از دل تنگ اسيران قفس ياد كنيد
ای كه داريد نشيمن به لـ*ـب بامی چند
اصفهانی
♡♡♡
از دوست به يادگار دردي دارم
كان درد به هزار درمان ندهم
مولوي

MaRjAn · 8/6/21

Sh@bnam گفت:
اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت
جانم بسوختي و به دل دوست دارمت
حافظ
♡♡♡
از دل تنگ اسيران قفس ياد كنيد
ای كه داريد نشيمن به لـ*ـب بامی چند
اصفهانی
♡♡♡
از دوست به يادگار دردي دارم
كان درد به هزار درمان ندهم
مولوي

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گنـ*ـاه بخت پريشان و دست كوته ماست
حافظ
***
از خدا جوييم توفيق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
سعدی
***
از دوست به يادگار دردی دارم
كان درد به هزار درمان ندهم
مولوی

moh@mad · 10/6/21

marjan.h گفت:
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گنـ*ـاه بخت پريشان و دست كوته ماست
حافظ
***
از خدا جوييم توفيق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
سعدی
***
از دوست به يادگار دردی دارم
كان درد به هزار درمان ندهم
مولوی

ای که نزدیکتر از جانی و پنهان ز نگه
هجر تو خوشترم آیدز وصال دگران.

اقبال

اگر ماه بودم، به هر جا که بودم
سراغ تو را از خدا ميگرفتم
وگر سنگ بودم، به هر جا که بودی
سر رهگذار تو، جا ميگرفتم

مشیری

ای بی تو دل تنگم ، بازیچه ی توفان ها
چشمان تب آلودم ، باریکه ی باران ها
مجنون بیابان ها ، افسانه ی مهجوری است
لیلای من اینک من : مجنون خیابان ها
منزوی

سیده کوثر موسوی · 10/6/21

moh@mad گفت:
ای که نزدیکتر از جانی و پنهان ز نگه
هجر تو خوشترم آیدز وصال دگران.

اقبال

اگر ماه بودم، به هر جا که بودم
سراغ تو را از خدا ميگرفتم
وگر سنگ بودم، به هر جا که بودی
سر رهگذار تو، جا ميگرفتم

مشیری

ای بی تو دل تنگم ، بازیچه ی توفان ها
چشمان تب آلودم ، باریکه ی باران ها
مجنون بیابان ها ، افسانه ی مهجوری است
لیلای من اینک من : مجنون خیابان ها
منزوی

اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت
جانم بسوختي و به دل دوست دارمت

حافظ

از خدا جوييم توفيق ادب
بي ادب محروم ماند از لطف رب

سعدي

moh@mad · 11/6/21

KosAr MosaVi گفت:
اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت
جانم بسوختي و به دل دوست دارمت

حافظ

از خدا جوييم توفيق ادب
بي ادب محروم ماند از لطف رب

سعدي

ای سروبالای سهی کز صورت حال آگهی
وز هر که در عالم بهی ما نیز هم بد نیستیم

سعدی

از کوی نیک نامی باید قدم کشیدن
یا خط عاشقی را بر سر قلم کشیدن

غبار همدانی

این منم تنها و حیران نیمه شب
کرده ام همراز خود مهتاب را
گویم امشب بینم آن گل را به خواب
من مگر در خواب بینم خواب را

مشیری

BARAN :) · 12/6/21

moh@mad گفت:
ای سروبالای سهی کز صورت حال آگهی
وز هر که در عالم بهی ما نیز هم بد نیستیم

سعدی

از کوی نیک نامی باید قدم کشیدن
یا خط عاشقی را بر سر قلم کشیدن

غبار همدانی

این منم تنها و حیران نیمه شب
کرده ام همراز خود مهتاب را
گویم امشب بینم آن گل را به خواب
من مگر در خواب بینم خواب را

مشیری

از گلوي خود بريدن وقت حاجت همت است
ورنه هر كس وقت سيري پيش سگ نان افكند

paeez81 · 15/6/21

آنهمه شوکت و نامـ*ـوس شهان آخر کار

چند سطریست که برصفحه دفتر گذرد

عاقبت جمع شود در دو سه خط از بد و نیک

آنچه یک عمر به دارا و سکندر گذرد

BARAN :) · 16/6/21

ای دوست به کام دشمنانم کردی
بــــودم چو بهـار چون خزانم کردی

paeez81 · 16/6/21

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل

کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی

نازپری احمدی · 1/7/21

ای ملک العرش مرادش بده

وز خطر چشم بدش دار‌گوش

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر فعال انجمن

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

اخراج شده

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین