مشاعره با حرف ا

moh@mad · 15/11/20

ای لـ*ـب لعلت ز آب زندگانی برده آب
ما ز چشم می پرستت سرخوش و چشمت سرخوش خواب

خواجوی کرمانی

الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب
که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم

ابتهاج

الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب
که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم

اوحدی

Ryhwn · 16/1/21

امشب

از شبهای تنهایی
است رَحمی کن بیا
تا بخوانم بر تو امشب
دفتر سودای من
مولانا
***
این شب آویختگان را چه ثمر مژدهٔ صبح...
مُرده را عربدهٔ خوابشکن حاجت نیست!
هوشنگ ابتهاج
***
ای بوده مرا ز جسم و جان هیچ به دست
نابوده زبود این و آن هیچ به دست
از من طلب هیچ نمیباید کرد
زیرا که ندارم به جهان هیچ به دست
اوحدی مراغه ای

Ryhwn · 16/1/21

اگر

موجیم یا بحریم

اگر
آبیم یا گوهـر
دویی
نقشی نمیبندد
که
ما را از "تو" وا دارد
بیدل دهلوی
***
از تو شوري به دل بحر و بر انداخته اند
آتش عشق تو در خشك و تر انداخته اند
هركجا تيغ نگاه تو علم گشته به ناز
بيدلان گاه سپر گاه سر انداخته اند ...
طالب آملی
***
الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب
که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم
دلا در یال آن گلگون گردن تاز چنگ انداز
مبادا کز نشیب این شب سنگین فرومانیم
شقایق خوش رهی در پرده ی خون می زند ، سایه
چه بی راهیم اگر همخوانی این نغمه نتوانیم
هوشنگ ابتهاج

حسن رشتبری · 16/1/21

ای چرخ فلک خرابی از کینه توست
بیدادگری شیو دیرینه توست
خیام

ای خاک اگر سـ*ـینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی کدر سـ*ـینه توست
خیام

این کهنه جهان بکس نما باقی
رفتند و میرویم و دیگر آیند و روند
خیام

Ryhwn · 18/1/21

الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب
که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم
دلا در یال آن گلگون گردن تاز چنگ انداز
مبادا کز نشیب این شب سنگین فرومانیم
هوشنگ ابتهاج
***
المنة لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
خمها همه در جوش و خروشند ز سرخوشی
وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است
حافظ
***
اوحد، دیدی که هرچه دیدی هیچست؟
وین هم که بگفتی و شنیدی هیچست؟
عمری به سر خویش دویدی هیچست
وین هم که به کنجی بخزیدی هیچست؟
اوحدی مراغه ای

moh@mad · 24/2/21

امشب ز نوشیدنی شوق او مستم باز
سـ*ـاقی ندهی پیاله در دستم باز
دیگر ز چه رو به خواب بینم رویش
کز دوری او نمردم و هستم باز

شهریار

ای دل اگرت طاقت غم نیست برو
آوارهٔ عشق چون تو کم نیست برو
ای جان تو بیا اگر نخواهی ترسیدبرو
میترسی کار تو هم نیست برو

مولانا

این شب آویختگان را چه ثمر مژده صبح
مرده را عربده خوابشکن حاجت نیست

هوشنگ ابتهاج

محدثه موحدی · 22/3/21

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و رمان ۹۸ ها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

FaTeMé_KH · 23/3/21

اگر بيني كه نابينا و چاه است
اگر خاموش بنشيني گنـ*ـاه است

صائب تبريزي

محدثه موحدی · 23/3/21

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
حالا که من افتاده ام از پا چرا

FaTeMé_KH · 23/3/21

افتادگي آموز اگر طالب فيضي
هرگز نخورد آب، زميني كه بلند است

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین