- عضویت
- 9/4/24
- ارسال ها
- 37
- امتیاز واکنش
- 324
- امتیاز
- 53
- سن
- 19
- زمان حضور
- 1 روز 9 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 29
بعد از گفتن این حرف دیگر چیزی میانشان رد و بدل نشد. رزا همچنان در شوک و بهت فرو رفته بود و تنها خواب میتوانست او را از ذهن آشفتهاش جدا کند. اما قبل از آنکه چشمانش روی هم بیفتد زمزمه کرد:
- زنش میشم و کاری میکنم عاشقم شه.
چشمانش روی هم افتادند و از شدت خستگی به دنیای بیخبری فرو رفت.
با احساس دستی روی بازویش که او را...
بعد از گفتن این حرف دیگر چیزی میانشان رد و بدل نشد. رزا همچنان در شوک و بهت فرو رفته بود و تنها خواب میتوانست او را از ذهن آشفتهاش جدا کند. اما قبل از آنکه چشمانش روی هم بیفتد زمزمه کرد:
- زنش میشم و کاری میکنم عاشقم شه.
چشمانش روی هم افتادند و از شدت خستگی به دنیای بیخبری فرو رفت.
با احساس دستی روی بازویش که او را...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان حریر روی خاکستر | نویسنده خسته کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: