- عضویت
- 9/4/24
- ارسال ها
- 37
- امتیاز واکنش
- 324
- امتیاز
- 53
- سن
- 19
- زمان حضور
- 1 روز 9 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
چند لحظه بدون حرف به او خیره شد. خودش؟! مگر احساسی برایش باقی مانده بود تا بخواهد خرج کسی کند؟ اما این همه سال او را از دور تماشا کردن کمی مهر و محبت را بر قلبش نشانده بود و او هرگز نمیتوانست آن را تکذیب کند. اگر چه کینه و نفرت بسیار بیشتر از عشق و محبتش بود و هرگز احساساتش بر عقل او پیروز نشده بودند؛ اما نمیتوانست از چشمان کشیده و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان حریر روی خاکستر | نویسنده خسته کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: