خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۵۶۹: به سالی کی چنین ماهی برآید؟

شماره ۵۷۰: مه او چون به ماهی برنیاید

شماره ۵۷۱: سر زلف تو یاری را نشاید

شماره ۵۷۲: گهیت از آشنایان یاد ناید

شماره ۵۷۳: ببین تا دیده چند افسون نماید

شماره ۵۷۴: صبا آمد، ولی دل بازنامد

شماره ۵۷۵: نگارا، از من مسکین چه خیزد؟

شماره ۵۷۶: غم من شادی کس را نپرسد

شماره ۵۷۷: از یاد تو دل جدا نخواهد شد

شماره ۵۷۸: امشب بت ما به نزد ما بود

شماره ۵۷۹: وقتی دل ما ازان ما بود

شماره ۵۸۰: عشق آمد و دل ز دست ما برد

شماره ۵۸۱: یاری دل ما به رایگان برد

شماره ۵۸۲: تاب رخت آفتاب ناورد

شماره ۵۸۳: ای همنفسان که پیش یارید

شماره ۵۸۴: با یار ز من خبر بگویید

شماره ۵۸۵: از رنگ رخت قمر توان کرد

شماره ۵۸۶: فریاد، ز غمزه تو فریاد

شماره ۵۸۷: خطی که قرین حال باشد

شماره ۵۸۸: گر مه چو تو با جمال باشد

شماره ۵۸۹: آن را غم تو یار باشد

شماره ۵۹۰: گر یار به دل درون نباشد

شماره ۵۹۱: آن دوست که بود خصم جان شد

شماره ۵۹۲: فریاد که عشق کهنه نو شد

شماره ۵۹۳: جانا، چو تویی دگر نیاید

شماره ۵۹۴: هنگام گل است و باده باید

شماره ۵۹۵: چون سرو تو از قبا برآید

شماره ۵۹۶: گر دلبر من بر من آید

شماره ۵۹۷: یاری که طریق ناز دارد

شماره ۵۹۸: گل رنگ نگار ما ندارد

شماره ۵۹۹: بی یاد تو غم جهان نسوزد

شماره ۶۰۰: چشمم همه روز خون تراود


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: daryam1، YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۶۰۱: آن کیست که از خدا نترسد؟

شماره ۶۰۲: بیداد غم، ار دلم بگوید

شماره ۶۰۳: ناله برآید هر طرف کان بت خرامان در رسد

شماره ۶۰۴: در ره بماند این چشم تر، کان شوخ مهمان کی رسد

شماره ۶۰۵: برنامد آهی از دلم، زلفت پریشان از چه شد

شماره ۶۰۶: دیرینه دردی داشتم، بازم همان آغاز شد

شماره ۶۰۷: ما را نکردی گر حلال از لـ*ـب نوشیدنی ناب خود

شماره ۶۰۸: ما را چه جان باشد که تو بر ما فشانی ناز خود

شماره ۶۰۹: سیمین تن و خارا دلی، گر گفتنم یارا بود

شماره ۶۱۰: آرام جان می رود، دل را صبوری چون بود

شماره ۶۱۱: باز آن بلای عاشقان اینک به صحرا می رود

شماره ۶۱۲: می خواهد آن سرو روان کامروز در صحرا شود

شماره ۶۱۳: جانم فدای قامتی کافاق را حیران کند

شماره ۶۱۴: شب کان مه من بر دلم از غصه پیکان بشکند

شماره ۶۱۵: خاطر به سوی دلبری هر لحظه ما را می‌کشد

شماره ۶۱۶: شمشیر کین باز آن صنم بر قصد دل‌ها می‌کشد

شماره ۶۱۷: نازک رخ جانان من بوی گل خندان دهد

شماره ۶۱۸: گر گشت آن سرو روان روزی سوی گلشن فتد

شماره ۶۱۹: شبهای عاشق را گهی صبح طرب کمتر دمد

شماره ۶۲۰: چند ز دور بینمت، وه که دلم کباب شد

شماره ۶۲۱: سال نو است و عشق نو عشرت یار من چه شد

شماره ۶۲۲: چون ز نسیم صبحدم زلف تو در هوا شود

شماره ۶۲۳: شاه سوار من نگر سرخوش و خراب می رود

شماره ۶۲۴: هر که چو تو به نیکویی آفت عقل و جان بود

شماره ۶۲۵: زلف تو باز فتنه را رشته دراز می دهد

شماره ۶۲۶: هر که دمی به یاد آن دلبر مه لقا زند

شماره ۶۲۷: به چه کار آیدم آن دل که نه در کار تو آید؟


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۶۲۸: خرم آن روز که دیدار تو پیش نظر آید

شماره ۶۲۹: چند گاهی دگر ار چشم تو در ناز بماند

شماره ۶۳۰: باز شب افتاد و ما را دل همان جا شد که بود

شماره ۶۳۱: دوش ما بودیم و آن مهر و، شب مهتاب بود

شماره ۶۳۲: ای خوش آن وقتی که آن بدعهد با ما یار بود

شماره ۶۳۳: ای خوش آن وقتی که ما را دل به جای خویش بود

شماره ۶۳۴: تا جهان بود، از جهان هرگز دلم خرم نبود

شماره ۶۳۵: چشم یارم دوش بی هنگام خواب آورده بود

شماره ۶۳۶: شب رسید آن شمع کو عمری درون سـ*ـینه بود

شماره ۶۳۷: من ز جانان گر چه صد اندوه جان خواهم کشید

شماره ۶۳۸: باز از رندی علم بر آسمان خواهم کشید

شماره ۶۳۹: صبحگه، یارب، حدیثی زان دو لـ*ـب خواهم کشید

شماره ۶۴۰: از لـ*ـبت گر خط میگون سر برون خواهم کشید

شماره ۶۴۱: خوبرویان چون به سلطانی علم بالا کشند

شماره ۶۴۲: باز گل بشکفت و گلرویان سوی بستان شدند

شماره ۶۴۳: گر نظر بر چشم کافر کیش او خواهد فتاد

شماره ۶۴۴: باز گل می آید و دل در بلا خواهد فتاد

شماره ۶۴۵: دل ز دست من برفت و آرزوی دل بماند

شماره ۶۴۶: رفتیم از چشم و در دل حسرت رویت بماند

شماره ۶۴۷: عاشقان نقل غمت با باده احمر خورند

شماره ۶۴۸: شهسوارانی که فتح قلعه دین کرده‌اند

شماره ۶۴۹: عاشقان تو ز تو تا صبح در خونابه اند

شماره ۶۵۰: چشمها را گوی کاین ناز و کرشمه کم کنند


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: daryam1، YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۶۵۱: ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد

شماره ۶۵۲: دوش بوی گل مرا از آشنایی یاد داد

شماره ۶۵۳: آن همه دعوی که اول عقل دعوی دار کرد

شماره ۶۵۴: یا رب، آن بالا مگر از آب حیوان ریختند

شماره ۶۵۵: آبرویم ز آتش سودای خوبان شد به باد

شماره ۶۵۶: در شب هجران که روزی هیچ دشمن را مباد

شماره ۶۵۷: غمزه هایی کرد چشمش با دل این نامراد

شماره ۶۵۸: ساقیا، می ده که بیرون سبزه های تر دمید

شماره ۶۵۹: سبزه ای سبز است و آب روشن و سرو بلند

شماره ۶۶۰: ای که چون جان رفته ای از پیش ما، باز آی زود

شماره ۶۶۱: بر بناگوشت بلای خط که سر بر می‌کند

شماره ۶۶۲: جان که چون تو دشمنی را دوستداری می‌کند

شماره ۶۶۳: چشم تو سرخوش است یا در خواب بازی می‌کند

شماره ۶۶۴: باز ترک سرخوش من آهنگ بازی می‌کند

شماره ۶۶۵: غمزه شوخت که قصد جان مردم می‌کند

شماره ۶۶۶: دل که با خوبان بدخو آشنایی می‌کند

شماره ۶۶۷: کافر خونخواه دنبال شکاری می رود

شماره ۶۶۸: کالبد از دل تهی شد، گر چه جان بیرون رود

شماره ۶۶۹: یارب! این اندیشه جانان ز جانم چون رود

شماره ۶۷۰: ما نخواهیم از غم خود کاشنا بیرون برد


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۶۷۱: از دل غمگین هوای دلستانم چون رود

شماره ۶۷۲: هر شبم جان بر لـ*ـب آید، ناله زار آورد

شماره ۶۷۳: گر کنی یاری و گر آزار، بر من بگذرد

شماره ۶۷۴: یار من گویند آنجا گه گاهی بگذرد

شماره ۶۷۵: گر به کوی عاشقان آن ماه گاهی بگذرد

شماره ۶۷۶: من نمی خواهم که چشمم غیر آن رو بنگرد

شماره ۶۷۷: دست ماه روزه تا در چشم عشرت خاک زد

شماره ۶۷۸: تا سرم باشد تمنای توام در سر بود

شماره ۶۷۹: فرخ آن عیدی که جان قربانی جانان بود

شماره ۶۸۰: از سر کو آن پری چون ناگهان پیدا شود

شماره ۶۸۱: زلف گرد آور که بازم دل پریشان می‌شود

شماره ۶۸۲: تا چه ساعت بود، یارب، کان مسلمان زاده شد

شماره ۶۸۳: تا خیال روی آن شمع شبستان دیده شد

شماره ۶۸۴: یار ما را دل ز دست عاشقی صد پاره شد

شماره ۶۸۵: گر نمی بینم دمی در روی او غم می کشد

شماره ۶۸۶: ناز کن، ای گل، که سرو بـ*ـو*ستانی می کشد

شماره ۶۸۷: هر کسی را در بهاران دل به گلزاری کشد

شماره ۶۸۸: آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد

شماره ۶۸۹: باز باد صبح بوی آشنایی می دهد

شماره ۶۹۰: غم مخور، ای دل که باز ایام شادی هم رسد


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۶۹۱: تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند

شماره ۶۹۲: گل نو رسید و بویی ز بهار من نیامد

شماره ۶۹۳: برهم بماند دیده، کس ازان سوار نامد

شماره ۶۹۴: خبرم شده ست کامشب سر یار خواهی آمد

شماره ۶۹۵: گذرد مهی و یک شب به منت گذر نباشد

شماره ۶۹۶: تو ز لـ*ـب سخن تنبلی، همه خلق بی زبان شد

شماره ۶۹۷: بت نو رسیده من هـ*ـوس شکار دارد

شماره ۶۹۸: سر من به سجده هر دم به ستانه ای درآید

شماره ۶۹۹: دلبران مهر نمایند و وفا نیز کنند

شماره ۷۰۰: عاشقان خون جگر شربت مقصود کنند

شماره ۷۰۱: دوش ناگه به من دلشده آن مه برسید

شماره ۷۰۲: روزها شد که ز تو بوی وفایی نرسید

شماره ۷۰۳: رسم خونریز در آن خوی جفاساز بماند

شماره ۷۰۴: گوش من از پی نام تو به هر کوی بماند

شماره ۷۰۵: سرخوش من باز جدایی ز سر آغاز نهاد

شماره ۷۰۶: بر رخ همچو مهش طره چون شب نگرید

شماره ۷۰۷: رویت از غالبه خط بر رخ گلفام کشید

شماره ۷۰۸: شب زیاد تو مرا تا به سحر خواب نبرد

شماره ۷۰۹: زلف گرد زنخش دوش که گمره شده بود

شماره ۷۱۰: خوبرویان به دل سوخته ساغر ندهند

شماره ۷۱۱: ای که عمر از پی سودای تو دادیم به باد

شماره ۷۱۲: هر شب از سـ*ـینه من تیر بلا می گذرد

شماره ۷۱۳: شب ز سوزی که بر این جان حزین می‌گذرد

شماره ۷۱۴: ای خوش آن باد که هر روز به سویت گذرد

شماره ۷۱۵: آنچه بر خرمن گل باد سحرگاه کند

شماره ۷۱۶: هر شکر خنده که آن لعل شکر خنده کند

شماره ۷۱۷: آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند

شماره ۷۱۸: تا ز خون ریختن آن غمزه ندامت نکند

شماره ۷۱۹: گر دل عاشقم از عشق تو رنجور شود

شماره ۷۲۰: سرخوش من بی خبر از بزم چو در خانه شود


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: daryam1، YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۷۲۱: گر سر زلف تو از باد پریشان نشود

شماره ۷۲۲: عاشقی را که غم دوست به از جان نبود

شماره ۷۲۳: مرد صاحب نظر از کوی تو آسان نرود

شماره ۷۲۴: خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد

شماره ۷۲۵: چه کند دل که جفای تو تحمل کند

شماره ۷۲۶: لـ*ـب خونخوار تو جز خون دل افزون نکند

شماره ۷۲۷: لـ*ـب لعلت به لطافت گرو از جان ببرد

شماره ۷۲۸: تو که روزت به نشاط دل و جان می‌گذرد

شماره ۷۲۹: چه خوش است از جگر سوخته بویی که زند

شماره ۷۳۰: یارب، این شهره لشکر ز کجا می‌آید؟

شماره ۷۳۱: سبزه‌ها می‌دمد و آب روان می‌آید

شماره ۷۳۲: اینچنین تند که آن قلب‌شکن می‌آید

شماره ۷۳۳: گرچه در کشتن عشاق زبون می‌آید

شماره ۷۳۴: باش تا بار دگر آن پسر این سو آید

شماره ۷۳۵: باشد آن روز که آن فتنه به ما باز آید

شماره ۷۳۶: خشمگین یار مرا دل به رضا باز آمد

شماره ۷۳۷: عمر نو گشت مرا باز که جان باز آمد

شماره ۷۳۸: وه که باز این دل دیوانه گرفتار آمد

شماره ۷۳۹: از کجا در رهم آن شوخ بلا پیش آمد؟

شماره ۷۴۰: باز عشق آمد و دیوانگیم پیش آمد

شماره ۷۴۱: گر مرا هیچ مرادی پس ازین پیش آمد

شماره ۷۴۲: دانم، ای دوست که در خانه شرابت باشد

شماره ۷۴۳: بر من، ار دولت وصل تو مقرر می‌شد

شماره ۷۴۴: ترک عاشق کش من، ترک جفا خوش باشد

شماره ۷۴۵: بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد

شماره ۷۴۶: هرکسی روز وداع از پی محمل می‌شد

شماره ۷۴۷: هر کرا داعیه درد طلب پیدا شد

شماره ۷۴۸: گر خم طره ز روی تو جدا خواهد شد

شماره ۷۴۹: چشم من خنده شیرین تو گریان دارد

شماره ۷۵۰: تو مپندار که دوران همه یکسان گذرد

شماره ۷۵۱: هر کسی گاه جوانی تگ و پویی دارد

شماره ۷۵۲: چشم گردنده او با همه کس می گردد

شماره ۷۵۳: ای که از خاک درت دیده منور گردد

شماره ۷۵۴: هر کسی سبزه و صحرا و گلستان خواهد


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: daryam1، YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۷۵۵: سرو در باغ اگر همچو تو موزون خیزد

شماره ۷۵۶: زلف تو زان گره سخت که بر جانم زد

شماره ۷۵۷: من به یار خود و اغیار به خود می‌پیچد

شماره ۷۵۸: نشدش دل که دمی پهلوی ما بنشیند

شماره ۷۵۹: اگر آن شاه دمی پیش گدا بنشیند

شماره ۷۶۰: به سر من اگر آن طرفه پسر باز آید

شماره ۷۶۱: نه به بالای خوشت سرو خرامان روید

شماره ۷۶۲: شب مرا در جگر سوخته مهمانی بود

شماره ۷۶۳: وقتی آن کافر بی رحم از آن من بود

شماره ۷۶۴: دوش در خواب مرا بابت خودکاری بود

شماره ۷۶۵: باز عشق تو مرا مژده رسوایی داد

شماره ۷۶۶: دوش آتش زدی و گریه مرا یاری داد

شماره ۷۶۷: چشم سرخوش تو که دی بر من بیتاب افتاد

شماره ۷۶۸: آن عزیزان که همه شب به دل من گردند

شماره ۷۶۹: جان فدای پسرانی که نکورو باشند

شماره ۷۷۰: یار زیبای مرا باز به من بنمایید

شماره ۷۷۱: باز با خویش گهی هم سخنش خواهم دید

شماره ۷۷۲: یار باز آمد و بوی گل و ریحان آورد

شماره ۷۷۳: خم زلف تو که زنجیر جنون می خوانند

شماره ۷۷۴: منم امروز حدیث تو و مهمانی چند

شماره ۷۷۵: باز بوی گل مرا دیوانه کرد

شماره ۷۷۶: باز یاد آن شبم دیوانه کرد

شماره ۷۷۷: باز زهره مطربی آغاز کرد

شماره ۷۷۸: روی خوبت آفت جانی نمود

شماره ۷۷۹: صبح چون از روی مشرق رو نمود

شماره ۷۸۰: ابروی مانند ماهش بنگرید

شماره ۷۸۱: خیمه نوروز بر صحرا زدند

شماره ۷۸۲: عافیت را بر زمین گردی نماند

شماره ۷۸۳: بزم ما را یک دو خواب آلوده اند

شماره ۷۸۴: هر که را یاری چو تو سرکش بود


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: daryam1، YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۷۸۵: هر که را با تو سر و کاری بود

شماره ۷۸۶: آنچه بتوان، در غمت جان می کشد

شماره ۷۸۷: ترک من چون تیر مژگان برکشد

شماره ۷۸۸: ای که بر من جور تو بسیار شد

شماره ۷۸۹: آخر این دردم به درمان کی رسد

شماره ۷۹۰: لعل شیرینی چو خندان می‌شود

شماره ۷۹۱: شکل موزونت که در دل جا کند

شماره ۷۹۲: گر کسی در عشق آهی می‌کند

شماره ۷۹۳: بر رخت چون زلف پر خم بگذرد

شماره ۷۹۴: هر که دل با دلربایی می نهد

شماره ۷۹۵: مردمی نرگس او می داند

شماره ۷۹۶: گل ز روی تو فرو می ریزد

شماره ۷۹۷: دلم از بخت گهی شاد نبود

شماره ۷۹۸: گر سخن زان لـ*ـب چون نوش شود

شماره ۷۹۹: زاهد ما دوش باز در ره بت پا نهاد

شماره ۸۰۰: یار قبا چست کرد، رخش به میدان برید

شماره ۸۰۱: هیچ کس از باغ و بر بوی وفایی ندید

شماره ۸۰۲: نیست به دست امید بخت مرا آن کمند

شماره ۸۰۳: باز گرفتار شد دل که درین سـ*ـینه بود

شماره ۸۰۴: دل که به غم داد تن آرزوی جان خرید

شماره ۸۰۵: غمزه مردم کشی پرده صبرم درید

شماره ۸۰۶: من نشنیدم که خط بر آب نویسند

شماره ۸۰۷: صبح دمان بخت من ز خواب در آمد

شماره ۸۰۸: از در من دوش کان نگار در آمد

شماره ۸۰۹: روی نکو بی وجود ناز نباشد

شماره ۸۱۰: دلبر من دوش که مهمان رسید

شماره ۸۱۱: هر که به دنباله کامی بود

شماره ۸۱۲: گل به تماشای چمن می رود

شماره ۸۱۳: عشق تو هر لحظه فزون می‌شود


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,625
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
شماره ۸۱۴: گر جام غم فرستی، نوشم که غم نباشد

شماره ۸۱۵: سروی چو قامت تو در بـ*ـو*ستان نباشد

شماره ۸۱۶: من دلبری ندیدم کش زین نهاد باشد

شماره ۸۱۷: چندان که یار ما را در حسن ناز باشد

شماره ۸۱۸: ما را ز کوی جانان عزم سفر نباشد

شماره ۸۱۹: در شهر فتنه ای شد، می دانم از که باشد

شماره ۸۲۰: هر لحظه چشم شوخت ناز دگر فروشد

شماره ۸۲۱: بر آسمان پریوش چون ماه ما برآید

شماره ۸۲۲: چون بینم اینکه رویت در چشم دیگر آید

شماره ۸۲۳: هر بار کان پریوش در کوی من در آید

شماره ۸۲۴: امروز چیست کز در جانان برون نیامد؟

شماره ۸۲۵: گر بر عذار سیمین زلفش دوتو نماند

شماره ۸۲۶: دل شد ز دست ما را با یار ما که گوید؟

شماره ۸۲۷: مستان چشم اویم از ما خمار ناید

شماره ۸۲۸: چشم ز دوری تو دور از تو خون فشاند

شماره ۸۲۹: زلفت که هر خم از وی در شانه می نگنجد

شماره ۸۳۰: دل بی‌رخ تو صورت جان را نمی‌شناسد

شماره ۸۳۱: زین پیشتر چنین دلت از سنگ و رو نبود

شماره ۸۳۲: عهدی که بود با منت، آن گوییا نبود

شماره ۸۳۳: دی سرخوش بوده ام که ز خویشم خبر نبود

شماره ۸۳۴: یاری که بر جدایی اویم گمان نبود

شماره ۸۳۵: دی زخم ناخنش به رخ چمن سمن چه بود؟

شماره ۸۳۶: یارب، چه بود امشب و مهمان من که بود؟

شماره ۸۳۷: یارب که دوش غایب من خانه که بود؟

شماره ۸۳۸: آن دل که دایمش سر بستان و باغ بود

شماره ۸۳۹: اهل خرد که از همه عالم بریده‌اند

شماره ۸۴۰: یاران که زخم تیر بلایت چشیده‌اند


اشعار امیر خسرو دهلوی

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: daryam1، YeGaNeH و -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا