نویسنده این موضوع
انگشت سبابه و میانیاش را بر شقیقهاش میفشرد و دورانی به دور آن میچرخاند. دردی احساس نمیکرد، اما بوی تعفن فاضلاب، بلای جانش شده بود و اعصابش را تنگ میکرد.
- باید هرطور شده یه فکری واسهی انتقال مخفیگاه کنم. اینجا دیوونه میشم.
دیشب قصد داشت در...
- باید هرطور شده یه فکری واسهی انتقال مخفیگاه کنم. اینجا دیوونه میشم.
دیشب قصد داشت در...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان اپینفرین | Della࿐ کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com