در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

crying_lollipop · شنبه در 15:21

خدا بگم چی‌کارت نکند! از روی صندلی بلند شدم و نفسم را رو به بیرون فوت نمودم. لبخندی زده و روی نوک انگشت پایم چرخیدم سمتش و دست‌هایم را آرام به هم کوبیدم:
- خب، حالا باید چی‌کار کنیم؟
- الان...
به ساعت دیواری خیره شد. دقیقا یک ربع مانده بود تا کلاس شروع شود. گفت:
- کلاس یه ربع دیگه شروع میشه. بیا بریم...

crying_lollipop · یکشنبه در 12:35

به وضوح جمع شدن اشک در چشم‌هایش را دیدم؛ اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. دلم برایش می‌سوخت. او ادامه داد:
- تو واقعا زیبایی، مهربون و باهوشی. اگه صبر کنی، کِیس‌های خیلی بهتری میان و پا پیش می‌زارن. تو هنوز بچه‌ای. این احساس که ازش حرف می‌زنی عشق نیست، هـ*ـوس. بعدا یهو به خودت میایی و می‌گی این آشغال کیه کنار من...

crying_lollipop · دوشنبه در 12:17

مادر سرش را تکان داد. بدون آن که بهشان نگاه کنم از آشپزخانه خارج شدم و سر راه‌پله ایستادم. عمه ستاره گفت:
- خب، باید امضا کنیم؟
مادر گفت:
- بزاریم اونا هم بیان بعد.
نفسم را با عصبانیت فوت کرده و تند‌تند از پله‌ها بالا رفتم و یک نگاه به اتاق خودم و رها کرده و داخل اتاق مادر و پدرم شدم. گوشی‌ام را از داخل...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین