- عضویت
- 30/9/23
- ارسال ها
- 151
- امتیاز واکنش
- 992
- امتیاز
- 188
- سن
- 21
- زمان حضور
- 24 روز 3 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
کمی آن طرفتر، بچهها گلگوچیک بازی میکردند. طاهر با حسرت به آنها خیره شد. دلش برای توپ و دروازه پر میکشید. صدای هیاهوی بچهها تمام محل را پر کرده بود:
- بچه زرنگ کجایی جوجه؟
طاهر با تعجب به دو جوان روبهرویش خیره شد. یکی از آنها چشم درشت کرد:
- انگار نگرفتی اوس مسعود چی...
- بچه زرنگ کجایی جوجه؟
طاهر با تعجب به دو جوان روبهرویش خیره شد. یکی از آنها چشم درشت کرد:
- انگار نگرفتی اوس مسعود چی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان داهل | میترا محمدی کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com