- عضویت
- 31/10/18
- ارسال ها
- 996
- امتیاز واکنش
- 9,620
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- مرز جنون
- زمان حضور
- 10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
سهراب ماشین رو جلوی کوچه نگه داشت. کوچهها تنگ بود و ادامهی راه با ماشین ممکن نبود. پیاده به سمت خونهی نسترن رفتیم و بالاخره رسیدیم. در زدم.
-کیه؟
صدای بچگونهی نسترن لبخند به صورت ترنم و ترلان آورد.
-گرگِ ناقلا.
نسترن جیغ بلندی کشید. در رو باز کردم و تو بین دستام پرید.
-کیانا!
-سلام خانم خوشکله. دل کندن ازتون...
-کیه؟
صدای بچگونهی نسترن لبخند به صورت ترنم و ترلان آورد.
-گرگِ ناقلا.
نسترن جیغ بلندی کشید. در رو باز کردم و تو بین دستام پرید.
-کیانا!
-سلام خانم خوشکله. دل کندن ازتون...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان تکِ عشق | دختر بازیگوش کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: