خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

طنز این رمان را می‌پسندید؟

  • بله

  • خیر


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,620
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
_ کيانا...
بی اعتنا به صداش به راهم ادامه دادم. پسر خیلی پرو بود. من حتی نمی‌ذاشتم بابام بهم بگه بالای چشمم ابرو هست.
يه دفعه يکی از پشت بازوم رو گرفت. خواستم از دستش خلاص بشم؛ ولی، آن چنان فشاری داد که ناخواسته برای جلو گيری از فريادم لـ*ـبم رو محکم دندون گرفتم و به ثانيه نکشيد که مزه خون را در دهنم حس کردم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تکِ عشق | دختر بازیگوش کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، Meysa، *ELNAZ* و 13 نفر دیگر

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,620
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
چاره‌ای نبود. باید می‌گفتم:
_اول گربه نرا... اما، از مسابقه فوتبال به بعد چهار گربه افسانه‌ای
اميد با قهقه گفت:
_چه طرقی کرديم پس...
_مال شما که بدتر بود! به ما چیزای جالبی نمی‌گفتین. زاغ و کلاغ... می‌خواستم فک دوستت رو اون روز جا به جا کنم يا حتی بندازم پايين...
اميد با لبخند ادامه داد:
_بعدش شديد قناری‌های دست نيافتنی...
اخم غلیظی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تکِ عشق | دختر بازیگوش کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • قهقهه
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، Meysa، *ELNAZ* و 11 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا