خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظر ارزشمند شما درباره‌ی رمان:


  • مجموع رای دهندگان
    12

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد‌و‌نهم

«آهو»
- حالا تو مطمئنی؟ مگه میشه یه نفر اینقدر ساده از بچه‌اش بگذره؟!
فین فین آوا بالا گرفت. گوشه‌ی تـ*ـخت من کز کرده بود و زانوی غم بـ*ـغل گرفته اشک می‌ریخت برای موضوعی که تن من را هم می‌لرزاند.
آب روان بینی‌اش را با دستمال پاره و چروکش گرفت و با صدای تو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 9 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد

زیر نگاه پر حرف آوا در حال ذوب شدن بودم. هر لحظه منتظر این بود که دهان باز کند و سوالات جاری در چشمانش را بپرسد و من را لای منگنه‌ای از بی جوابی له کند؛ اما مامان با صدا زدن ناگهانی‌اش نجاتم داد.
- دخترا... بیان آشپزخونه.
آوا با شنیدن این ندای مامان هول...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، HASTI❅، Tiralin و 6 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد‌‌و‌یک

در را پشت سرم بستم و یکراست سراغ میز تحریرم رفتم. پاکت صورتی خوش نقش و نگار خوشمزه همچنان پر و دست نخورده روی میز جا خوش کرده بود. از تصور محتویات هـ*ـوس بر انگیزش لبخند گله تنبلی زدم و مصمم‌تر از قبل دست دراز کردم و سی‌دی که از دیشب همانجا گذاشته بودم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشاد‌و‌دوم

بیخیال بودم؛ اما ترسی ناگهانی هم گریبان گیرم شده بود. بدون اینکه از روی صندلی جم بخورم، با فشار پایم را روی زمین کشیدم و چرخ‌های بی زبان صندلی را روی فرش ضخیم پهن شده در اتاقم، با سختی حرکت دادم تا بالاخره دستم به کاور ویولنم رسید. برگه‌های نت را به گلدان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد‌و‌سوم
***
دم عمیقی از هوای سرد جاری در بالکن گرفتم. تکیه ام را به نرده‌های آهنی رنگ خورده دادم و خیره به چراغ های همیشه سو سو زن و رنگی شهر تهران که گویا زیر پایم قرار داشت و دل شب را شکافته بود در خیالاتم غرق شدم.
می‌دانستم کمتر از نیم ساعت دیگر زنگ خانه به صدا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد‌و‌چهارم
***
لیوان آب درون دستم که به نصفه رسیده بود با به صدا در آمدن زنگ، ناغافل درون سینک ظرفشویی آوار شد.
- چی شد آهو؟
تلاش کردم به خودم مسلط شوم. دستم را روی سـ*ـینه‌ی دردناکم کشیدم و خیره به لیوان، جواب مامان را دادم:
- چیزی نیست، خوبم.
پا پیچم نشد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد‌و‌پنجم

سکوت، برایم از حرف زدن هم دردناک‌تر بود، زمانی که چندین جفت چشم خیره‌ام بودند. سر صاف کردم و بدون کوچکترین نگاه به آن شراره‌های آتش، خیره به چهره‌ی تکیده و چروک افتاده‌ی عمو گفتم:
- سلام... خوش اومدید.
دروغ گفتم؛ اما تنها همین از دستم بر می‌آمد. عمو و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد‌و‌ششم

چهره‌ی آقابزرگ درهم فرو رفت و نگاهی چپ نثارم کرد که من کوچکترین اهمیتی برایش قائل نشدم. دستم را بند آویز اشکی شکل شومیز قرمز رنگم کردم و همانطور که آن را میان انگشتانم بازی می‌دادم، به نمایش مسخره‌ی سکوتی که آقابزرگ به راه انداخته بود چشم دوختم. سکوتی که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 9 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد‌و‌هفتم

سولماز سر جایش جابه‌جا شد. صورتش سرخ شده بود و من می‌دانستم از عصبانیت است؛ چون خبری از گرما در خانه‌ی ما نبود. لبخند بزرگی زد که لـ*ـب‌های قرمز کرده‌اش از هم جدا شد و جواب آقابزرگ را با صدایی که از عمد پر ناز شده بود داد:
- والا عماد جان که چند روز خونه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 9 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هشتاد‌و‌هشتم

گویا برعکس چیزی که فکر می‌کردم، سولماز از نگاه تیز و بُرنده‌ی بابا هراس داشت.
- مهین خانوم، شام آماده‌ است؟
مامان از این سوال بی وقت بابا متعجب شد. حق داشت، ساعت تازه به نه رسیده بود و ما هیچ وقت این موقع شام نمی‌خوردم. حدس می‌زدم بابا برای اینکه زودتر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا