خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

کدوم یک از گزینه‌ها در رمان خوب اعمال شده؟

  • جمله‌بندی و شیوه بیان

    رای: 12 60.0%
  • خط داستانی جدید و جذاب

    رای: 12 60.0%
  • توصیفات

    رای: 10 50.0%
  • واقعیت مداری رمان

    رای: 7 35.0%
  • غیرقابل پیش‌بینی بودن

    رای: 8 40.0%
  • زاویه دید مناسب

    رای: 9 45.0%

  • مجموع رای دهندگان
    20

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت309

بدون هیچ گونه پلک زدن یا تکان خوردنی با چشمان خمار سبزش به من نگاه می‌کرد. از نگاه خیره‌اش دستپاچه و ترسیده بودم. با دستپاچگی برای فرار از آن وضعیت می‌گویم:
- نمی‌دونستم اینجایی. ببخشید که خلوتت رو به هم زدم. دیگه می‌رم.
نگاهم را از او گرفته و می‌خواهم با قدم‌های سریع از آن‌جا بیرون روم که صدایم می‌کند و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 6 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت310

پیشانی‌ام را دست کشیده و از جایم بلند می‌شوم. از این همه فکر سرم درد گرفته بود. از اتاق به مقصد حمام بیرون می‌روم تا آبی به سر و صورتم بپاشانم.
پاهایم غیرارادی مقابل در اتاق‌کار پدر از حرکت می‌ایستند. حرف‌های زیبا در ذهنم چشمک می‌زنند. به سمت در اتاق می‌چرخم و مردد پشت آن می‌ایستم و دستم به روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 6 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت311

صدای خونسردش روی اعصابم خدشه می‌اندازد:
- تعجب کردی رمز موبایلتو می‌دونم؟
سر بلند کرده و با اخم می‌گویم:
- حق نداشتی به موبایلم دست بزنی.
پوزخند صداداری زده و دست به سـ*ـینه به صندلی تکیه می‌دهد:
- من هر کاری دوست داشته باشم، می‌کنم.
دندان‌هایم را محکم بر یک‌دیگر فشار می‌آورم و می‌خواهم چیزی بگویم که صدای زنگ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 6 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت312

تماس را قطع می‌کند و می‌گوید:
- میگه عمل خوب پیش رفته و الان تحت مراقبته.
زیر لـ*ـب خداروشکر می‌گویم و او با تردید در صدایش می‌گوید:
- میشه منو برسونی خونه؟
قبل از آن‌که جواب دهم می‌گوید:
- آخه میگه نیازی به حضور من نیست و خودش و مامان اونجا هستند و خوب راستش من...
دستی به موهایش می‌کشد و می‌گوید:
- از محیط...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 5 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت313


لبخند دلنشینی بر لـ*ـب می‌نشاند، طوری که گونه‌ی برجسته‌اش از نیم‌رخش زیر نگاهم قرار می‌گیرد. با حسی که در دلم می‌پیچد، سریع نگاه از گونه‌اش می‌گیرم. میل لمس گونه‌اش را با تمام توانم عقب می‌دهم و خود را سرزنش می‌کنم. چه قدر بی‌تجربه بودم که به همین راحتی و با دیدن یک گونه وا می‌دادم و نزدیکی بیشتر از این را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 5 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت314

کنار کافه میلاد پارک می‌کنم و با هم پیاده می‌شویم. باهم داخل شده و به سمت بچه‌ها که پشت میز چوبی کنار پنجره نشسته بودند، می‌رویم. خیلی شلوغ نبود و فقط دو سه تا از میزها را دختر و پسرهای جوان پر کرده بودند. بوی قهوه و نسکافه در بینی‌ام فرو می‌رود و از این بو اخم کوچکی بر پیشانی‌ام می‌نشنید که با دیدن عماد،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 5 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت315

منتظر فقط نگاهش می‌کنم. چهره‌ی گرفته‌اش نشان می‌دهد که مرور خاطرات برایش آزاردهنده است.
- داستانی که در مورد خودم و زیبا برات گفتم رو یادته؟
با تکان دادم سر، تایید می‌کنم و او ادامه می‌دهد:
- اون داستان من و نرجس بود.
ابروهایم بالا می‌رود و متعجب می‌گویم:
- نرجس؟
سر تکان می‌دهد و در چشمانم نگاه می‌کند:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 5 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت316

قبل از آن‌که دهانش باز شود و باز با حرف‌هایش آزارم دهد، از کنارش گذشته و پله‌ها را دو تا یکی پایین می‌روم و خود را به ماشین رسانده و از حیاط بیرون می‌زنم.
نمی‌دانم کجا می‌روم و مقصدم کجاست، فقط می‌خواستم از آن‌جا بگریزم. خود را نجات دهم از دست مادرخوانده‌ای که این همه سال با تصاحب عنوانی به نام مادر، مرا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 5 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت317

دستم را روی دهانم مشت کرده و سرم را به طرف شیشه می‌چرخانم.
- خوبی آرمان؟
گلویم می‌سوخت، بیشتر از همیشه. می‌سوخت و تمام نمی‌شد.
- خوب نیستم آرام، خیلی وقته که خوب نیستم.
سر به طرفش می‌چرخانم و نگاهش می‌کنم و با خود می‌گویم:
- چرا دارم براش حرف می‌زنم؟
دستش جلو آمده و اشک‌های روی صورتم را پاک می‌کند و با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 5 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت318

- بریم؟
با صدایش به خود آمده و سر تکان می‌دهم. باهم بلند می‌شویم و به سمت ماشین می‌رویم. سوار می‌شویم و ناخداگاه حرف دلم را به زبان می‌آورم:
- دلم نمی‌خواد برم خونه.
با صدایم اویی که در حال بستن کمربندش بود، به سمتم می‌چرخد و بعد از یک مکث دو ثانیه‌ای، کمربندش را کامل بسته و لبانش را زبان زده و می‌گوید:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Della࿐ و 5 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا