خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت نوزدهم
به خانه که برمی‌گردیم رفتار ارمیا بسیار تغییر می‌کند یا که شاید هم سردی هوا حالش را این‌گونه زیر و رو کرده است‌.
به هرحال نمی‌دانم اما این ارمیا آن مرد سابق نیست!
آن مرد اصلا اهل جا به جا کردن یک قاشق هم نبود و حالا!
حال او برایم غذا حاضر می‌کند و تاکیدش این است که مبادا از جایم تکان بخورم.
مرد امشب را هیچ نمی‌فهمم! اما...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 14 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیستم
شیشه پنجره کلاس را سرما چنان در خود فرو برده که هیچ نمی‌شود محوطه بیرون را نگریست.
اما چشم من چسبیده به آن وقتی در ذهنم این فکر جریان دارد که قلب من چون یخ پنجره بوده اما با رفتار دیشب ارمیا انگار آتش را بلعیده است که چنین حرارتی در قلبم برپاست.
دخترها سر بر ورق‌های امتحانشان برده‌اند و من به ظاهر خیره‌شان هستم اما فکرم سوی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 14 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و یکم
آینه تصویر یک زن را نقاشی می‌کشد که طره‌های سیاه مویش آزادانه پریشان شده است.
و یک جفت چشم خاکستری را که انگار از دل هوای ابری این شهر بیرون دویده است.
لـ*ـب‌هایی بی‌رنگ که پشت رنگ ملایم صورتی پنهان شده است.
این تصویر من است. تصویری مات که لای دردها گم شده است.
شال بادمجانی رنگ را روی موهایم می‌اندازم تا سیاهی آن‌ها را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 14 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و دو
دستی به صورتم می‌کشم و با یک لبخند کذایی دوباره به او می‌نگرم:
- اما آقاجون من به دلم خورده این روز‌های بد آخرش قشنگه!
شانه بالا می‌اندازم:
- شاید هم این‌طور نباشه ها ولی این قلب دیوونه دوست داره اینجوری فکر کنه!
صدای خانم‌جان بلند می‌شود که می‌گوید:
برای امشب زرشک‌پلو بار گذاشتم یادمه تو دوستش داشتی!
لبخند ملیحی روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
  • جذاب
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 14 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و سه
کمی بعد با آمدن عمو فرید و زن‌عمو کار ما هم در آشپزخانه تمام می‌شود.
بعد از احوال پرسی‌هاست که زن‌عمو مبل کنار مرا برای نشستن انتخاب می‌کند و نیامده شروع می‌کند:
- ارمیا کجاست؟
نگاهم به آقاجان دوخته شده که عمو در حال حرف زدن با اوست.
به آرامی زمزمه می‌کنم:
- چند دقیقه‌ی دیگه می‌رسه!
آهی می‌کشد:
- نمی‌دونم چرا این‌قدر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 13 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و چهار
بالاخره قامت او نمایان می‌شود، اما وقتی که قلب من در نزدیکی انفجار است.
نگاه آشفته‌ام را که می‌بیند با تاسف سر تکان می‌دهد:
- خیلی دیر کردم؟ بخدا اصلا پیامت رو ندیدم!
۰ بالاجبار لبخندی روی لـ*ـب می‌آورم و چند قدم کنار می‌کشم تا داخل شود؛ سر زیر انداخته و به آرامی لـ*ـب می‌زنم:
- از همون ثانیه اول خانم‌جون سراغت رو می‌گرفت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: masera، ZaHRa، *NiLOOFaR* و 12 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و پنجم
ظرف‌های غذا را از اثرات برنج پاک می‌کنم و حواسم را هم به یلدا داده‌ام که مشغول خالی کردن سالادهاست و خطاب به من می‌گوید:
- دلم نمی‌خواد ناامید بشم، هرچند بقیه میگن امیدی نیست؛ اما ماهین من با تموم وجودم دوست دارم بچه داشته باشم و هیچ دلم نمی‌خواد به این فکر کنم که قرار نیست یه روز مادر بشم!
آه می‌کشد:
- سهیل می‌گه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 13 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و ششم
به خوبی به یاد می‌آورم که همیشه روی همان گلیم دست‌باف طرح سنتی قرمز رنگ می‌نشستیم و او موهایم را می‌بافت.
جلوتر می‌روم و روی تـ*ـخت چوبی قهوه‌ای می‌نشینم.
روتختی مخمل خاکستری تمام مرا در آ*غو*ش می‌گیرد هنگامی که به آرامی روی تـ*ـخت دراز می‌کشم.
کنج ذهنم صدای او می‌پیچد وقتی شب‌ها برایم لالایی می‌خواند.
یک قطره اشک از حصار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 13 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و هفتم
با صدای در چشم از قاب عکس ربان خورده جدا می‌کنم و به در می‌دوزم.
نگاهمان درهم گره می‌‌خورد آنگاه که در به آهستگی کنار می‌رود.
نگاهش در چشم من ثانیه‌ای می‌ایستد و من چقدر دلم می‌خواهد دنیا، در این لحظه دست از حرکت بردارد.
اما وقتی چشم‌های سیاهش سوی قاب عکس روی پاتختی کشیده می‌شود؛ قلب من مغموم در خود مچاله می‌شود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: masera، ZaHRa، فاطمه بیابانی و 13 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت بیست و هشتم
چند قدم بعدتر از حرکت می‌ایستد و برای اولین ماشین دست بلند می‌کند.
چقدر دلم می‌خواست که تا رسیدن به خانه در خیابان‌‌‌های باران خورده شهر که آب‌های روان شده در پیاده رو، میزبان قایقی از برگ‌های زرد و نارنجی‌اند قدم بزنیم و چون همه زوج‌ها بوی باران را ستایش کنیم.
اما وقتی سرما پوشش یاخته‌های آدم شود هـ*ـوس‌ها هم فراموش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: masera، ZaHRa، YeGaNeH و 13 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا