خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هفتاد و نه
صدای گرفته و بی‌حالش، نظم ضربان قلبم را به هم ریخت:
- ماهی!
طره‌ی مویم را پشت گوش راندم و همان‌طور که راه سوی اتاق می‌بردم، با نگرانی پرسیدم:
- حالت خوبه پرهام؟
روی اولین پله رسیده بودم که صدای در نگاهم را سوی آقاجان کشید.
رو به مرد سلام آرامی را زمزمه کردم و هم‌زمان صدای پرهام در گوش‌هایم پیچید:
- می‌خوام ببینمت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Essence، Tiralin و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد
همان‌طور که دستانم موبایل را لمس می‌کرد از جا برخاستم؛ نگاهی از بالا، روانه‌ی احوال ناخوش پرهام کردم و برای تماس گرفتن با پرنیان مصمم‌تر شدم.
اما بالا آوردن پرهام، درست مقابل کفش‌هایم، تمام افکارم را پس زد.
بی اراده، با چشمان گشاد شده‌ای که مطمئنا رگه‌های نگرانی در آن هویدا بود، چند قدم به عقب برداشتم؛ با نگرانی نامش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، masera، Essence و 5 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و یک
آن دیدگان غم‌آلود عسلی رنگ، تنم را می‌لرزاند و قلبم را، کنج دیوار حصار وجودم، مچاله می‌کرد؛ آن گریه‌های مردانه و زجه‌هایی که انگار از درون قلبش راه به بیرون پیدا کرده بودند، روحم را می‌آزرد.
مقابلش خم شدم و شانه‌اش را فشردم و با تحکم گفتم:
- باید بری خونه پرهام!
میان گریه‌هایش، لحظه‌ای سکوت برقرار شد؛ دندان روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، Essence، masera و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و دو
شنیدن صدای آقاجان، که انگار در حال صحبت با موبایل بود، برای فرو ریختن دلم کافی بود.
آب دهانم را فرو دادم و نگاه از حیاط گرفتم؛ رو به پرهام و آن نگاه گنگ عسلی رنگ، به آرامی لـ*ـب زدم تا سوی خانه‌شان برود؛ اما او، بی هیچ حرکتی، تنها نگاهم می‌کرد.
حرصی لـ*ـب زدم:
- چرا نمی‌ری؟
خون‌سرد بود؛ مثل همیشه، برخلاف من!
شانه بالا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، masera، -FãTéMęH- و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و سه
قدم‌های مرددم را سوی او کشاندم و نگاه سراسر مغمومم را به سرخی‌ گونه‌اش دوختم‌.
دستم پیش رفت تا لمس گونه‌‌ی دردناکش، کمی التیام دهد او را، اما در نیمه‌ی راه متوقف شده و دست عقب کشیدم.
سر بالا آورد؛ در دریای سرخ چشمان کشیده‌اش، مردمک‌هایی مرتعش شنا می‌کرد.
نگاه ملامت‌ بارم را در صورتش گردانده و لـ*ـب‌های خشکیده‌ام را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Essence، Della࿐ و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و چهار
پیش از همه نگاه ماتم زده‌ی خانم‌جان بود که در چشمان مضطربم فرو رفت و بر بی تابی قلبم افزود.
آب دهانم را به سختی فرو دادم و قدمی جلوتر برداشتم.
نگاه خانم‌جان بین من و آقاجانی که با سر زیر افتاده و پاهایی که از فرط عصبانیت روی زمین کوبیده می‌شد، در گردش بود.
و نگاه ارمیا نیز، هنگامی‌که با سبد دارو، از آشپزخانه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، Essence، Della࿐ و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و پنج
با این‌که چیزی نمانده بود تا از درون فرو ریزم و تکه‌های خرد شده از اضطرابم، مقاومتم را درهم شکند، اما باز هم نگاهم را از چشم‌های پیرمرد نمی‌گرفتم؛ نفس بریده‌ای از سـ*ـینه‌ام فرار کرد و صدای لرزانم خطاب به آقاجان بلند شد:
- من می‌خوام، کاری رو که دلم می‌گه انجام بدم؛ حتی اگه شما راضی نباشین!
خانم‌جان لـ*ـب گزید و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Essence، Tiralin و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و شش
نگاهم را از شانه‌های افتاده‌ی مرد گرفتم و مقابلش ایستادم؛ چشم به زمین سپرده بودم؛ حقیقتش توان مواجه شدن با آن چشم‌های تیره‌ی آرام از عهده‌ام خارج بود.
دستانم را درهم گره کرده و همان‌طور که آهی کوتاه از سـ*ـینه‌ام بیرون دوید با صدایی خفه زمزمه کردم:
- ببخشید... .
بی حرف از کنارم رد شد و لحظه‌ای بعد دستمال کاغذی مقابل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، Essence، Della࿐ و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و هفت
میان کلامم دوید و گفت:
- مسئله‌ی تو جدایِ از بقیه‌ست ماهین! تو یادگار پسرشی، این طبیعیه که نگرانت باشه!
لبخندی تمسخرآمیز لبانم را رنگ زد:
- تو هم داری نبود پدرم رو بهانه می‌کنی؟ آهی کشیدم و با تاسف سر تکان دادم و آرام لـ*ـب زدم:
- شاید اگه پدرم زنده بود، شاید اگه منم خونواده داشتم دیگه هیچ‌کس نمی‌تونست توی زندگیم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، Essence، Della࿐ و 6 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 13 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و هشت
گرچه پاهایم بی رمق بود، اما با همان ذره‌ی قوای مانده در وجودم، بی وقفه می‌دویدم.
در تمام طول مسیری که روی صندلی عقب ماشین، به جان پوست کنار ناخن‌هایم، افتاده بودم و هر چند دقیقه یک‌بار به مرد راننده تذکر می‌دادم تا سریع‌تر برود، یک چیز مغزم را می‌خورد. این‌که نکند کار از کار گذشته باشد.
با رسیدن به در ورودی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، Essence، Tiralin و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا