خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و سی و نه
مرد نگاه بالا آورد؛ خیره به من، آرام سر تکان داد و همان‌‌طور که چشم به دسته‌ گل در دستم می‌سپرد زیر لـ*ـب سلامم را جواب گفت.
دستم بی اختیار دور دسته گل محکم‌تر شد؛ نگاهم را از او گرفته و به زمین دوختم.
وقتی که از کنارش می‌گذشتم نفسم در سـ*ـینه حبس بود اما در دل خدا را شکر می‌کردم که با پرسیدن سوالی درباره‌ی پرهام مرا خجالت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، YeGaNeH، Essence و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل
نفس عمیقم را هر چند بریده اما محکم بیرون دادم؛ در را کنار زدم و وارد کافه شدم.
نگاه مضطربم اطراف را نشانه گرفت؛ میز‌های گرد چوبی و صندلی‌های چوبی اطراف آن‌ها را از نظر گذراندم و از کنار ساکنان آرام صندلی‌ها، راهم را سوی انتهایی‌ترین میز این کافه‌ی تاریک و آرام پیش بردم و سپس به آرامی روی صندلی جا گرفتم.
اوایل آذر ماه بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، YeGaNeH، Essence و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل و یک
بعد از ثبت سفارش، پرهام همان‌طور که نفس عمیقی می‌کشید تکیه به صندلی داد و با نگاه به اطراف لـ*ـب زد:
- کافه‌ی دنجیه!
پرنیان ابتدا نگاه به اطراف و سپس خیره به او گفت:
- بد نیست!
پرهام شانه‌ای بالا انداخت:
- راستش توی این فکرم که یه کافه بزنم!
ابروهای پرنیان ابتدا با تعجب بالا رفت و سپس آرام درهم تنید:
- این همه درس...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، YeGaNeH، Essence و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت چهل و دو
بی حرف نگاهم را به او داده و به آرامی سر تکان دادم.
چند لحظه سکوت بین‌مان غلت می‌زد تا آن هنگام پرهام از جا برخاست:
- من یه لحظه میرم دست‌شویی برمی‌گردم!
پرنیان سری تکان داد و همان‌طور که به رفتنش چشم دوخته بود لـ*ـب زد:
- می‌تونم حالت رو بفهمم؛ از دست دادن کسی که به آدم زندگی داده سخته!
آهی کشید و نگاهش را به من سپرد:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، YeGaNeH، Essence و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل و سه
آهی کشید و گفت:
- تعجبی هم نداره که نگفته؛ به هر حال این پسر زیادی سرتق و لجبازه!
خیره به او لـ*ـب زدم:
- چیزه دیگه‌ای هم هست که نگفته باشه؟
شانه بالا انداخت:
- اگه هم چیزی باشه بهتره خودش بگه؛ من فقط باید این رو بهت می‌گفتم که پدرم برای برگردوندن پرهام هر کاری می‌کنه!
حرف‌های پرنیان واضح بود گرچه آن را به طور مستقیم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، YeGaNeH، Essence و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل و چهار
هیچ‌وقت هیچ‌کس از او برایم نگفته بود؛ نه از چهره‌اش و نه از رفتارش!
از او برای من تنها نامی در شناسنامه بود و یادی در سر پدرم، که گه‌گاهی او را در فکر فرو می‌برد و بعضی شب‌ها چشم‌هایش را سرخی خون پر می‌کرد.
از او برای من هیچ خاطره‌ای نبود؛ حتی نامش هم در ذهنم آن‌قدر کم‌رنگ بود که گاهی حتی از یاد می‌بردم که از یک...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، YeGaNeH، Essence و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل و پنج
سعی کردم نگاه متعجبم را از او مخفی کنم و برای ادامه‌ی کلامش منتظر ماندم.
او نیز همان‌طور که آه می‌کشید لـ*ـب زد:
- شایدم باید نظرم رو عوض کنم و بگم که حق با اوناست!
خنده‌ی تلخی کرد و گفت:
- آخه کسی که نازاست چطور می‌تونه مادر شده باشه؟
سر به افسوس تکان داد:
- اما ماهین باور می‌کنی که من از وقتی ساحل اومد تو زندگیم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Essence، YeGaNeH، ZaHRa و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل و شش
معمولا در هفته یکی دو روزش را ارمیا در خانه خودشان می‌گذراند؛ امروز هم یکی از همان روزها بود.
خانه‌ در سکوت غرق شده بود و من به این فکر می‌کردم که چگونه پیش از او سر می‌کردیم؟ وقتی که این خانه بدون او این‌قدر و سرد و دلگیر می‌شد؟
وقتی که ارمیا نبود لبخند روی لـ*ـب‌های خانم‌جان کم‌رنگ‌تر و آقاجان کم‌ صحبت‌تر می‌شد.
و من...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Essence، ZaHRa، YeGaNeH و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل و هفت
و حال اینجا، در این خانه که طیف رنگ‌های گرمش روحم را نقاشی می‌کرد؛ روی مبل شتری رنگ، پاهایم را کنار هم جمع کرده بودم و با نگاهی نامحسوس به اطراف می‌نگریستم.
گوشه‌ی دیوار، میز گرد قهوه‌ای رنگی وجود داشت که قاب عکس‌های کوچک و درشت زیادی را در بر می‌گرفت.
عکسی از زنی خوش سیما همراه با دو کودک در اطرافش توجهم را به خود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Essence، ZaHRa، YeGaNeH و 2 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
2,089
امتیاز
203
سن
20
زمان حضور
2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و چهل و هشت
صدای پرهام نگاهم را از پیرمرد جدا کرد:
- مگه بهت نگفتم من مهمون دارم از اتاقت نیا بیرون؟
نگاهم را به پرهام دوخته بودم؛ به اخم‌های درهمی که تمام صورتش را پوشانده بود و آن نگاه شماتت‌گری که زیر آن سایه‌ی چشمان وحشی، ترسناک‌تر به نظر می‌رسید!
با قدم‌هایی بلند سوی میز آمد و سینی در دستش را روی آن قرار داد.
پیرمرد بی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، Essence، -FãTéMęH- و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا