خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
ماه تازه (2006)
یک سال بعد از کتاب اول، استفانی میر کتاب دوم خود را به نام ماه تازه (New Moon) منتشر کرد. طی ماه‌های بعد از انتشار کتاب گرگ و میش، میر دائما در حال نوشتن بود و صدها صفحه نوشت. او آماده‌ی دست کشیدن از داستان بلا و ادوارد نبود. با این حال، او در حال نوشتن کتابی دیگر به اسم طلوع ابدی بود که در آن، از روی سال آخر دبیرستان او پریده بود. با این حال، با توجه به موفقیت تجاری گرگ و میش، برنامه بر این شد که در کتابی متفاوت به اسم ماه تازه، به سال آخر دبیرستان او بپردازد. او کتاب را طی پنج ماه نوشت اما ویرایش آن، به مراتب بیشتر از گرگ و میش طول کشید. آنطور که میر ادعا کرده، ماه تازه تحت‌تاثیر داستان رومئو و ژولیت است.
بلا، جشن تولد هجده سالگی خود را جشن می‌گیرد. جشن در خانه‌ی خانوادگی ادوارد با حضور سایر خون‌آشام‌ها برگزار می‌شود. این بین، بلا اشتباهی انگشت خود را می‌بُرد و خون به رراه می‌افتد. جسپر، برادرِ ادوارد نمی‌تواند نسبت به بوی خون واکنش نشان ندهد و تلاش می‌کند به بلا حمله کند که ادوارد مانع می‌‌شود. در تلاش برای محافظت از بلا، کولن‌ها از شهر فورکس خارج می‌شوند. ادوارد نیز به خاطر محافضت از بلا، به او می‌گوید دیگر او را دوست ندارد. بلا، ماه‌ها افسرده می‌شود اما بعد با جیکوب بلک آشنا می‌شود. دوستی این دو جدی و جدی‌تر می‌شود، تا جایی که بلا متوجه می‌شود جیکوب گرگینه است.


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
بلا، جشن تولد هجده سالگی خود را جشن می‌گیرد. جشن در خانه‌ی خانوادگی ادوارد با حضور سایر خون‌آشام‌ها برگزار می‌شود. این بین، بلا اشتباهی انگشت خود را می‌بُرد و خون به رراه می‌افتد. جسپر، برادرِ ادوارد نمی‌تواند نسبت به بوی خون واکنش نشان ندهد و تلاش می‌کند به بلا حمله کند که ادوارد مانع می‌‌شود. در تلاش برای محافظت از بلا، کولن‌ها از شهر فورکس خارج می‌شوند. ادوارد نیز به خاطر محافضت از بلا، به او می‌گوید دیگر او را دوست ندارد. بلا، ماه‌ها افسرده می‌شود اما بعد با جیکوب بلک آشنا می‌شود. دوستی این دو جدی و جدی‌تر می‌شود، تا جایی که بلا متوجه می‌شود جیکوب گرگینه است.
چاپ اولیه صد هزار جلدی بود که به سرعت تمام شد و نسخه‌های آن در eBay به صدها دلار فروخته میشد. کتاب به سرعت به صدر لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز در زمینه کتاب کودک رفت. همین مسئله باعث اعتراض یک سری نویسنده‌های تخصصی کتاب کودک شد. کتاب در رتبه‌ی 29 پرفروش‌ترین کتاب‌های سال 2007 قرار گرفت و رتبه دوم سال 2009 قرار گرفت. طی دو سال اول 1.5 میلیون نسخه از کتاب در آمریکا فروخته شد.


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
خسوف (2007)
کتاب سوم، ماه گرفتگی یا خسوف در سال 2007 روانه بازار رشد. میر، حتی پیش از انتشار گرگ و میش چیزهایی از این کتاب را نوشته بود. نسخه نهایی، تفاوت زیادی با نسخه اولیه نداشت؛ با این حال پایان متفاوتی داشتند. بلندی‌های بادگیر از امیلی برونته، الهام‌بخش میر در نوشتن در کتاب بود. ادوارد و جیکوب در این کتاب، یادآور هیثکلیف و ادگار در آن داستان هستند. موضوع اصلی این کتاب، این است که بلا می‌خواهد خون‌آشام شود.
یک سری پرونده‌ی قتل حل نشده در سیاتل وجود دارد که ادوارد شک دارد کار یک خون‌آشام باشد. بلا و ادوارد به دانشگاه می‌روند. برنامه این است که به زودی بلا با ادوارد ازدواج کند و بعد به خون‌آشام تبدیل شود. ادوارد کم‌کم متوجه می‌شود که قتل‌های سیاتل کار ویکتوریا است که قصد دارد لشکری خون‌آشام برای کشتن ادوارد و بلا جمع کند. کولن‌ها از گرگینه‌ها کمک می‌گیرند تا این خطر را دفع کنند.
مشکلی در انتشار این کتاب پیش آمد. آنها قصد داشتند تاریخ انتشار کتاب با جلد هفتم هری پاتر همزمان نشود. با این حال یک محموله به یک کتابفروشی که از قبل ده هزار کتاب‌ را سفارش داده بود تحویل داده شد و احتمال لو رفتن داستان وجود داشت. به همین دلیل، برای مدتی تمام فروم‌های مربوط به کتاب تعطیل شدند. میر در نامه‌ای سرگشاده از «هواداران خوش‌شانسی» که کتاب را زودتر خوانده بودند، خواهش کرد داستان را پیش خود نگه دارند. انتشار اصلی، با یک میلیون نسخه انجام شد که همان روز اول 150 هزار جلد به فروش رفت. اینطور در جهان بالاتر از کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ قرار گرفت.


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
سپیده‌دم (2008)
سپیده‌دم (Breaking Dawn) چهارمین کتاب مجموعه گرگ و میش بود که توسط استفانی میر نوشته شد. سه بخش اول کتاب توسط بلا سوان روایت می‌شد. این کتاب توسط جیکوب بلک روایت می‌شود. داستان کتاب نیز پس از ماجراهای کتاب ماه‌گرفتی اتفاق می‌افتند. کتاب سال 2008 منتشر شد و در ادامه میلیون‌ها نسخه در همان سال اول فروش رفت. سال 2008 به این صورت به پایان رسید که سه کتاب پرفروش سال جهان همگی از استفانی میر بودند.

بلا و ادوارد در ابتدای کتاب با هم ازدواج کرده‌اند و برای ماه‌عسل به جزیره‌ای در برزیل می‌روند. بلا باردار می‌شود، در حالی که هنوز انسان است. فرزند، بلا را ضعیف می‌کند و آنها به خانه برمی‌گردند. در بخش دوم، جیکوب راوی داستان است. او از اینکه عشقش از دست او خارج شده ناراحت است اما وقتی متوجه بارداری بلا می‌شود، از خیر ماجرا می‌گذرد. ادوارد از بلا می‌خواهد بچه را سقط کند چون جان او را به خطر انداخته اما بلا قبول نمی‌کند. در آستانه‌ی مرگ بلا، ادوارد او را به خون‌آشام تبدیل می‌کند. بخش سوم کتاب، با روایت بلایی که خون‌آشام است آغاز می‌شود.
منبع: خوبو


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
معرفی کتاب خون آشام ساسکس (سه دانشجو)

کتاب خون آشام ساسکس (سه دانشجو) نوشتهٔ آرتور کانن دویل با ترجمهٔ حشمت الله صباغی در انتشارات شرکت کتاب هرمس منتشر شده است.

درباره کتاب خون آشام ساسکس (سه دانشجو)

این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های «معمار نوروود»، «سه دانشجو»، «سه‌چهارم گمشده»، «مرد خزنده»، «خون‌آشام ساسکس»، «سه گری‌دب» و «آخرین خدمت» است. کتاب خون آشام ساسکس (سه دانشجو) مجموعه داستان‌هایی از پرونده‌های جذاب کارآگاه مشهور شرلوک هلمز است که علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی را به دنیای ماجراهای مشهورترین کارآگاه دنیا می‌برد.

شرلوک هولمز با هوش و توانایی‌اش در دیدن جزئیات خواننده را بار دیگر حیرت‌زده می‌کند.

خواندن کتاب خون آشام ساسکس (سه دانشجو) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم.
این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آرتور کانن دویل


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
سر آرتور ایگناتیوس کانن دویل در سال ۱۸۵۹ در شهر ادینبورگ در اسکاتلند متولد شد. پدرش، چارلز آلتمتون دویل در انگلستان زاده شد. پدر و مادر دویل هر ۲ از نژاد کاتولیک ایرلندی بودند و در سال ۱۸۵۵ ازدواج کردند. در سال ۱۸۶۴، خانواده دویل به دلیل اعتیاد به الکل پراکنده شدند و کودکان به طور موقت در ادینبورگ ساکن شدند. در سال ۱۸۶۷ خانواده توانست دوباره جمع شود زندگی را از سر بگیرد. دویل پدر خود را در سال ۱۸۹۳ از دست داد.

سر آرتور نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. او در ابتدا به حرفه پزشکی می‌پرداخت اما آوازه خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی است. او ۴ رمان و بیش از ۵۰ داستان کوتاه از شرلوک هولمز نوشته است. به‌طورکلی داستان‌های شرلوک هولمز نقطه عطفی در ادبیات جنایی محسوب می‌شود.

او در زمان خود نویسنده‌ای پرکار بوده و علاوه‌بر داستان‌های شرلوک هولمز، اشعار، نمایشنامه‌ها و رمان‌های بسیار دیگری نوشته است. او همچنین از اعضای فراماسونری بود. دویل با کمک عموی ثروتمند خود در ۹سالگی به مدرسه فرستاده شد و در سال ۱۸۷۵ به دانشگاه Stonyhurst رفت. از سال ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۶ در مدرسه یسوایت استلا ماتینا در اتریش تحصیل کرد. او بعدها دین کاتولیک را رد کرد و به یک ندانم‌گرا تبدیل شد و پس از مدتی عارف شد.


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
دویل در ابتدای خلق اثر شرلوک هولمز با مشکل پیداکردن ناشر برای داستانش مواجه شد. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند که برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند، به همین دلیل او برای چاپ داستان اتود در قرمز لاکی مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستان‌های مختلف و کم‌فروش را در کاغذهای ارزان‌قیمت چاپ می‌کردند.

او در سال ۱۸۹۲، نامه‌ای به معلم سابق دانشگاهش جوزف بل نوشت و در آن گفت: «من شرلوک هولمز را مدیون شما هستم… و سعی کردم با استفاده از شخصیت و قدرت مشاهده و استنتاج شما یک انسان جدید بسازم». در فوریه ۱۸۹۰، او داستان «نشانه چهار» را نوشت. او داستان‌های کوتاه دیگری هم از شرلوک هولمز نوشته که در مجله استرند به چاپ رسیده است. نگرش ویژه دویل نسبت به شخصیت خلق کرده‌اش باعث بادوام‌شدن آن شخصیت شده بود. اما او در سال ۱۸۹۳ و در داستان «مشکل نهایی» شرلوک هولمز را توسط پروفسور جیمز موریارتی از بین برد. پس از آن ناشران زیادی درخواست دادند تا دویل دوباره شرلوک هولمز را زنده کند، ناشران حاضر بودند مبالغ بسیار زیادی را پرداخت کنند که این کار باعث شهرت بیشتر شرلوک هولمز شد.


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
دویل در سال ۱۹۰۳ و بعد از ۱۰ سال بالاخره شرلوک هولمز را زنده کرد. او از زبان شرلوک هولمز توضیح داد که فقط جیمز موریارتی از آبشار سقوط کرده و مرده است، اما ازآنجاکه هولمز دشمنان خطرناک دیگری مانند سرهنگ سباستین موران داشت، تصمیم گرفته بود خود را مرده نشان بدهد تا بتواند تمام همدستان موریارتی را دستگیر کند. پس از زنده‌شدن دوباره شرلوک هولمز، دویل در سال ۱۹۱۴ داستان «دره وحشت» را نوشت که با واکنش مثبت خوانندگان روبه‌رو شد. در نهایت هولمز در ۵۶ داستان کوتاه و ۴ رمان ظاهر شد.

آرتور کانن دویل در سال ۱۹۳۰ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب خون آشام ساسکس (سه دانشجو)

«هولمز از سر مزاح شانه‌هایش را در نکوهش وضعیتی که حاکم شده بود بالا انداخت ــ وضعیتی که تا حد زیادی حاصل تلاش‌های خود او بود.

در زمان این گفتگو چند ماهی بود که هولمز به خانهٔ خیابان بیکر برگشته بود و من هم به درخواست او مطبم را فروخته بودم تا همخانهٔ او شوم. دکتر جوانی به نام ورنر مطب کوچکم را در کنزینگتون به بالاترین قیمتی که جرئت کردم پیشنهاد کنم بدون هیچ چک و چانه‌ای خرید ــ معامله‌ای که دلیلش سال‌ها بعد برایم روشن شد یعنی زمانی که دریافتم ورنر یکی از اقوام دور هولمز بوده و در واقع این دوست من بوده که پول مطب را در اختیار او گذاشته است.


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
همین ماه‌های همکاری ما هم به آن حدی که او گفته بود بدون ماجرا نبود. چون با نگاهی به یادداشت‌هایم می‌بینم که در این دوره ماجراهای مختلفی وجود داشته از جمله ماجرای اسناد رئیس‌جمهور اسبق، موریلو، و ماجرای تکان‌دهندهٔ کشتی بخار هلندی فریزلند، که نزدیک بود به بهای جان هر دو ما تمام شود. به هر حال، شخصیت مغرور و بی‌احساس او همواره از اینکه مردم از او تعریف و تمجید کنند بیزار بود و مرا هم با سخت‌ترین قول و قرارها مقید کرده بود که حتی یک کلمهٔ اضافی دربارهٔ خود او، روش‌ها یا موفقیت‌هایش بر زبان نیاورم، منعی که به همین منوال ادامه داشت تا اینکه سرانجام برای روایت داستان به ناچار کنار گذاشته شد.

آقای شرلوک هولمز بعد از اعتراض طنزآمیزی که به وضع موجود کرد روی صندلی‌اش لمیده بود و داشت روزنامهٔ صبح را با طمأنینه ورق می‌زد که صدای بلند زنگِ در توجه ما را به خود جلب کرد و بلافاصله بعد از آن صدای پرطنین کوبیدن در بلند شد گویی کسی با مشتش به در بیرونی می‌کوبد. وقتی در باز شد، هیاهوی بدو بدو بود که در راهرو پیچید و سپس صدای پاهایی که می‌کوبید و از پله‌ها بالا می‌آمد و لحظه‌ای بعد مرد جوان هراسان و سراسیمه‌ای با رنگ پریده و آشفته و لرزان به داخل اتاق هجوم آورد. اول به یکی از ما و سپس به دیگری نگاه کرد و با ملاحظهٔ نگاه خیرهٔ پرسان ما به خود آمد و متوجه شد که لازم است به خاطر رعایت نکردن تشریفات ورود عذرخواهی کند.
جوان فریاد زد:

ــ عذر می‌خواهم آقای هولمز نباید مرا سرزنش کنید. دارم دیوانه می‌شوم. آقای هولمز، من جان هکتور مک‌فارلن بیچاره هستم.

این جمله را طوری گفت که گویی صرفاً آوردن اسمش برای توضیح مراجعه و طرز ورودش کفایت می‌کند؛ اما از چهرهٔ آرام دوستم متوجه شدم برای او هم آن اسم معنایی بیش از آنچه به ذهن من آورد ندارد.»
منبع: طاقچه


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
معرفی کتاب دندان خون آشام
کتاب دندان خون آشام نوشتهٔ تامی دونباواند و ترجمهٔ سرور کتبی است و نشر پیدایش آن را منتشر کرده است. این کتابْ یکی از جلدهای مجموعهٔ ۱۳جلدی خیابان جیغ است.

درباره مجموعه خیابان جیغ

داستان این مجموعه درباره‌ٔ پسری به نام لوک واتسون است، پسربچه‌ای که زندگی طبیعی داشت و با خانواده‌اش در آرامش زندگی می‌کرد. اما بعد از اینکه به یک گرگینه تبدیل شد، همراه خانواده‌اش به خیابان جیغ نقل مکان کردند؛ محله‌ای که پر از هیولاست. لوک با دوتا از ساکنین دیگر خیابان جیغ دوست می‌شود، یک خون‌آشام به اسم رسوس نگتیو و یک مومیایی به اسم کلیو فار. لوک فکر می‌کند می‌تواند خیابان جیغ را خانه‌ٔ خودش بداند، اما مشکل کوچکی وجود دارد: پدر و مادرش از همسایگان جدیدشان می‌ترسند. آیا لوک می‌تواند قبل از اینکه آنها از ترس بمیرند، راه خروجی به دنیای واقعی باز کند؟

درباره کتاب دندان خون آشام

کتاب دندان خون آشام نخستین جلد از مجموعهٔ خیابان جیغ است.

در دندان خون‌آشام، لوک و خانواده‌اش خیابان جیغ را محلی ترسناک و کابوس‌وار می‌دانند که پر شده است از انواع نامیرایان. پیداکردن شش یادگار باستانی که توسط پدران بنیان‌گذار شهر ایجاد شده، تنها امید خروج از اینجا است. پس لوک با کمک دوستانش، رسوس و کلیو، تلاش می‌کنند اولین شیء مورد نیاز را پیدا کنند


V.I.P معرفی کتاب | قلمروی خون‌آشام

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا