خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهم نگاه کرد. به سرعت ابروهام رو بالا بردم و بُهت رو از روی صورتم بلند کردم. نگاهم رو کشیدم روی لبه‌ی میز و بعد سینی شیشه‌ای وسطش. مکثی کوتاه کردم و گفتم:
- ولی کیان این سال‌ها پیش نرگس بود؛ چرا؟
- می‌دونستم تهش اعتراف می‌کنی به کیان حسودیت می‌شه؛ هرچند اونم بخاطر این‌که با محمد بزرگ شدی بهت حسودی می‌کنه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
اولین‌باری که به کامپیوترش دست زدم، شبی بود که پیش نرگس سپری می‌کرد. باوجود هشدار امنیتی بابا که روی وسایل اتاقش، مخصوصا مودم و کامپیوترش حساسه، با آرامش روی صندلی عجیب، حجیم، راحت و قرمز مشکیش نشستم. به اطرافم و تم همسان با صندلی پشت میز کامپیوتر سفید نگاهی انداختم؛ این محیط، مثل سیسمونی بود. اون واقعا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
مواجه شدنم با این چیزها، یعنی تراوشات ذهنی کیان با دست‌خطی مشابه بابا، غیرمنتظره بود. مخصوصا به این خاطر که صفحه آچار آخر، یک‌ بار نوشته شده بود و ده‌ بار به خونده شدن نیاز داشت؛ فقط یک مشت جملات بی‌سروته و متوالی که معمول‌ترین چیز عجیب بنظر می‌رسید:
بهم نگفتی نمرده، خودم دیدم زنده بود.
اون کجا بود؟ تو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، M O B I N A و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
حالا خودم رو کجا می‌دیدم؟ تا گردن از این بدنای گرم سیر سیر بودم و یه لحظه به خودم خندیدم؛ به این‌که یه روزی دستم به دست آناهیتا خورده بود و آب دهنم رو برای قورت دادن پیدا نمی‌کردم، ولی وقتی پشت اون ساختمون بلند، توی اون کوچه‌ی خاکی، اون شب تاریک که یه طوری مسیر صورتمون سمت هم میزون شد، برای این‌که "فقط...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، M O B I N A و 3 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
با همین شوخ طبعی ادامه داد:
- اصلا من خواستم ساعت ست بگیریم؛ تو پایه نبودی.
- همون جعبه قرمزه بس بود.
- فقط جعبه‌ی قرمزش رو دیدی؟ لعنتی، از این عطر خوبا برات خریده بودم.
- بنظرم این چیزا دیگه تکراری شدن.
کمی مکث کرد که نگاهش کردم؛ درحالی که نمی‌دونستم قبلش چشمم به چی بود، ابرویی بالا انداخت و گفت:
- اگه یه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
دستام رو روی میز گذاشتم. مشتاق به سمتش متمایل شدم و پرسیدم:
- چرا از من مدرک می‌خوای، وقتی حتی انقدر برام احترام قائل نبودی که گوشیت رو کنترل کنی؟
به صندلی چسبید و با خنده‌ای بی‌معنا جواب داد:
- تو مثل هر دفعه‌ت داری دستم می‌اندازی؛ این‌بارم تحمل می‌کنم... اگه فکر می‌کنی چندتا رفیق پسر می‌تونن عقل از سر من...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
آخرین چنگ رو به بازوم زدم، درحالی که دستای سـ*ـینه‌قلابم رو ازهم خلاص می‌کردم. صدای چکیدن آب کف ظرفشویی، زمینه‌ی این سکوت سنگین بود، بین من و کسی که با هر حرکتم فرصتی برای بالا بردن صداش پیدا می‌کرد:
- دیدی از اولش راست گفته بودم؟!
عصبی زیپ لباسم رو پایین کشیدم و فریاد زدم:
- منم می‌دونم از اولش راست گفته...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، M O B I N A و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
بـ*ـو*سه‌ای روی جای نامشخصی از سرم رها کرد و پرسید:
- حالا چه تصمیمی گرفتی؟
چشمام رو بستم و گفتم:
- می‌دونم توام دوست نداری دو نفر باشی.
- اگه تو بداخلاق نباشی، سه چهار نفرم خوبه.
و این مکالمه‌ی بی‌سروته که هربار بینمون جاری می‌شد، بالاخره یک‌بار باید از زیر پوشش علاقه‌های آبکی معمولی، سر به بیرون باز می‌کرد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، M O B I N A و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
سست بلند شدم و پشتش ایستادم و مردد گفتم:
- شاید من بتونم... فقط باید تحمل کنی.
با غضب سرزنشم کرد:
- چی داری می‌گی؟! تو اگه بخوای کاری کنی، باید من رو هم بکشی! این‌طوری می‌خوای بهم کمک کنی؟!
دهنش رو بعد از برگشتن به سمتم بست. بعد از انداختن نگاهی به صورتم، تا دست راستم لغزید. یک لحظه‌ی بعد، صورتش از بهت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، M O B I N A و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
و به این کوبش و لرزش توالی بودن رو بخشیدم و صدام رو با التماس بالا بردم:
- فقط بذار نجاتش بدم! روشنک، فقط درو باز کن، قول میدم به تو کاری نداشته باشم! فقط، فقط بذار لهش کنم، مطمئن بشم هیچ‌وقت به آشغالی مثل خودم تبدیل نمی‌شه... فقط، بذار... بعدش می‌ذارم که بری.
جوابش رو روی امواج شکننده‌ی گریه‌ش شنیدم:
- تو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، MaRjAn و 3 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا