☆ درخواست شعر و دل نوشت ۲ ☆

P.E.G.A.H · 6/5/22

*Z.A.H.R.A* گفت:
درخواستکی دارم
شعرکی
با رمان۹۸ قشنگم

چو دو روزی که نشستم درِ دنیا دیدم
ره سپاری که گذر کرد پسِ دریا دیدم
***
چو به گوگل دست دادم که مرا دور کند
دشنه‌ سازد به گلویم گذرم کور کند
***
یافتم انجمن چون قیطرانِِ واپسین
اسم آن بود رمانی چون نود و هشتِ نَمین...
P.E.G.A.H

ZaHRa · 6/5/22

درخواست شعر با کلمه‌ی روح سردرگردان
مبهم و گیج کننده باشه عزیزم!

P.E.G.A.H · 6/5/22

Zahra.bano گفت:
درخواست شعر دارم با (فراموشی، گذشته‌ی غرق در ابهام، آینده‌ای آغشته در مِه، پرده‌های رازآلود!

فراموشم نباید شد چنان آهِ گلویی مَرد
که آینده‌ مه آغِشته، چنان راهِ سبویی سرد
***
به دنبال دل دانه برفتم من به اجباری
که در تاک قلم چرخید کنیزی چون رهِ ماری
***
گذشته غرق در ابهام بپیچید پیِ دردم
که بیماری ز بی‌نالی شده همراز سردردم
***
چو راز آلود در پرده شدم حیران و سردرگم
در آخر من نمی‌دانم که وداعم چرا باید...؟
P.E.G.A.H

Elaheh_A · 6/5/22

پگاه

یکی با الهه و اردیبهشت بگو ببینم

یکیم الهه و فرهاد

P.E.G.A.H · 6/5/22

الهه آذری مقدم گفت:
درخواست شعر با کلمه، الهه
پ.ن: باحال ب نظر میاد

الهه درد دارد؛ نگاهش برف دارد
چو‌ یخ ماند آن سبویش؛ به مانند حرف دارد
***
به قصر پادشاهان؛ نشست با دردِ جانان
که حالِ آن صدایش؛ از عشق است سروِ سامان
***
چو دید سردی به دنیا، بلند کرد دامنش را
که از عمق نگاهش؛ ببارد آتش از راه ...!
P.E.G.A.H

cute_girl · 7/5/22

درخواست شعر با کلمه قسطنطنیه

P.E.G.A.H · 7/5/22

Zahra.bano گفت:
درخواست شعر با کلمه‌ی روح سردرگردان
مبهم و گیج کننده باشه عزیزم!

تاخت بر آن دنیا؛ چنان روحی گریزان پا
که از هیبت به خود لرزید؛ ندیدم آتشِ شب‌ را
***
به دنبالِ نگاهش، جست و خیزان من برفتم
کان پریشان و گریزان، گرچه دیدم عمق وحشت را
***
با دهانی پر شماتت روحِ سرگردانیم‌ باش
بغض هیبت بر گلویم؛ آتش جانانیم را ...!
P.E.G.A.H

P.E.G.A.H · 7/5/22

الهه آذری مقدم گفت:
پگاهیکی با الهه و اردیبهشت بگو ببینم

یکیم الهه و فرهاد

بسان گیسو فشانی کرد؛ که فرهادش نشانی کرد
چنان ماهی به زهر آلود؛ سبویی عمقِ جانی کرد
***
الهه خوب می‌دانست که حیرت می‌کند فرهاد
چو شیرین بر دُهل دامن، بچرخاند و رهایی کرد
***
چو دید آن قیطری با او؛ به جانِ عشق کرد دشنام
و لیکن با نگاهی سرد؛ به دنبالش سنایی کرد
P.E.G.A.H

P.E.G.A.H · 7/5/22

الهه آذری مقدم گفت:
پگاهیکی با الهه و اردیبهشت بگو ببینم

یکیم الهه و فرهاد

آوازِ عشق خواندم و چون ساز شدم
چون شکوفه در آن بهشت آغاز شدم
***
لـ*ـب به گلویی دوختم و چون راز شدم
وان به الهه چنان پرتویی ناز شدم
***
خبری گل آلوده بردم و غاز شدم
که شومی دردم بسان سرباز شدم
P.E.G.A.H

P.E.G.A.H · 7/5/22

cute_girl گفت:
درخواست شعر با کلمه قسطنطنیه

عثمان چو دلیری که دگر بار نبود
وان به عشقی که زنی جار نبود
***
فتح کرد قسطنطنیه با حیله‌ی خار
که دگر خیره‌ی چشمانِ شبِ مار نبود
***
چو بگفتند‌ که تویی اهل حرم ...
خیره شد، باخت نگاهش که دلی غار نبود!
P.E.G.A.H

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

شاعر انجمن رمان ۹۸

مدیر برتر + نویسنده‌ی برتر

شاعر انجمن رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

شاعر انجمن رمان ۹۸

مترجم ویژه رمان ۹۸

شاعر انجمن رمان ۹۸

شاعر انجمن رمان ۹۸

شاعر انجمن رمان ۹۸

شاعر انجمن رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین