- عضویت
- 16/7/20
- ارسال ها
- 2,693
- امتیاز واکنش
- 9,215
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- گلنمکستان
- زمان حضور
- 63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
جوع و جان بازی و ذل و غربتست
چون گذشت این چار پنجم قربتست
جمله را بی جوع آرامی نبود
هیچ کس در نان و در نامی نبود
جملهٔ اصحاب جانباز آمدند
عاشق و مرد و سرانداز آمدند
جمله را عزی که بود ازذل بود
لاجرم هر جزو ایشان کل بود
جمله در غربت وطن بگذاشتند
دل ز زاد و بود خود برداشتند
لاجرم در فقر سلطان آمدند
بهترین خلق دو جهان آمدند
در بیابانی که صعلوکان راه
در رکاب آرند پای آن جایگاه
خواجگان از عشق دستار آن زمان
جمله در خانه گریزند از میان
گر تو هستی مرغ عشق و مرد راه
ازدر حق صد هزاران دیده خواه
تا بدان هردیده عمری بنگری
خویشتن بینی مخنث گوهری
هر زمانت تازه انکاری دگر
در بن هر موی زناری دگر
پس بچندان چشم چون کردی نگاه
بار دیگر صد هزاران گوش خواه
تا بدان هر گوش در لیل ونهار
بشنوی از درگه حق آشکار
کای مخنث گوهر اینجا بار نیست
عشق حق را با مخنث کار نیست
مرد میباید نه سر او را نه پای
جمله گم گشته درو او در خدای
گر بود یک ذره در فقرت منی
نبودت جاوید روی ایمنی
چون گذشت این چار پنجم قربتست
جمله را بی جوع آرامی نبود
هیچ کس در نان و در نامی نبود
جملهٔ اصحاب جانباز آمدند
عاشق و مرد و سرانداز آمدند
جمله را عزی که بود ازذل بود
لاجرم هر جزو ایشان کل بود
جمله در غربت وطن بگذاشتند
دل ز زاد و بود خود برداشتند
لاجرم در فقر سلطان آمدند
بهترین خلق دو جهان آمدند
در بیابانی که صعلوکان راه
در رکاب آرند پای آن جایگاه
خواجگان از عشق دستار آن زمان
جمله در خانه گریزند از میان
گر تو هستی مرغ عشق و مرد راه
ازدر حق صد هزاران دیده خواه
تا بدان هردیده عمری بنگری
خویشتن بینی مخنث گوهری
هر زمانت تازه انکاری دگر
در بن هر موی زناری دگر
پس بچندان چشم چون کردی نگاه
بار دیگر صد هزاران گوش خواه
تا بدان هر گوش در لیل ونهار
بشنوی از درگه حق آشکار
کای مخنث گوهر اینجا بار نیست
عشق حق را با مخنث کار نیست
مرد میباید نه سر او را نه پای
جمله گم گشته درو او در خدای
گر بود یک ذره در فقرت منی
نبودت جاوید روی ایمنی
مصیبت نامه عطار نیشابوری
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com