خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
رضا دوباره عصبی شد:
- یعنی چی؟! مگه الکیه؟! داری با جونت بازی می‌کنی بعد می‌گی برین اداره من یه هفته دیگه میام؟!
خونسرد نگاهش کرد:
- آب رو فراموش نکنین جناب سرگرد!
پتانسیل این را داشت که با دست‌های خالی سر بهار را از تنش جدا کند! انگار قسم خورده بود در اوج عصبانیتش، جوری روی مخش رژه برود که مسئله‌ی اصلی که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 23 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
سکوت دوباره حاکم بر فضا شد. خیره بود به چشمان دختری که حتی اسمش هم نمی‌دانست ولی ادعا می‌کرد مأمور است. نمی‌توانست انکار کند که متعجب شده؛ ولی نترسیده بود؛ اصلاً نترسیده بود! او انتقامش را گرفته بود؛ چیزی برای ترس وجود نداشت! همیشه می‌دانست که همچین روزی هم خواهد رسید؛ به جمله‌ی «ماه همیشه پشت ابر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 23 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
ولی اون به من التماس کرد؛ نمی‌دونم چطور ادعا می‌کرد دنبال قاتل خانواده‌اش و انتقامه؛ نمی‌دونم چطور بهش می‌گفتن خطرناک‌ترین مرد ایران در حالی که اون برای ذره‌ای اکسیژن به من، دختری که حداقل سی سال ازش کوچیک‌تر بود، التماس کرد!
آن برق سابق در چشمانش دیده نمی‌شد؛ ولی بهار به راحتی می‌توانست رضایت را از چشمانش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 16 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
از جا بلند شد و بدون توجه به چهره‌ی بهت زده‌ی سارا به سمت حیاط رفت. رضا و سورن دوباره روی تاب نشسته بودن و ویدا هم کمی آن طرف‌تر، فارغ از هر چیزی چشمش را به صفحه‌ی موبایلش دوخته بود؛ رفتارش اصلاً مناسب آن شرایط _که یک قاتل به همراه همدستش به خانه‌شان آمده بودند_ نبود!
بهار به سمت ویدا رفت و با لبخند ملیح و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • خنده
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 14 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
بی‌حرف به رضا خیره شد. پس از چند لحظه، چشمانش را بست و چند نفس عمیق کشید. رضا با علامت سوال بزرگ خیالی‌ای که بالای سرش بود پرسید:
- داره چه کار می‌کنه؟!
سورن از گوشه‌ی چشم، نیم‌نگاهی به رضا انداخت و جواب داد:
- کاری که انگار تو بلد نیستی!
وقتی دید همچنان رضا گیج است، با بی‌میلی پاسخ کامل داد:
- مگه تاحالا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 13 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
هم ویدا و هم سارا به طور عجیبی نگاهش کردند؛ این سرعت تغییر حالت برایشان عجیب بود!
ویدا ابرویی بالا انداخت و بعد از چندلحظه نگاه کردن بهار، شانه‌هایش هم بالا پرید:
- باشه باشه امروز خیلی عجیب شدی...
و از اتاق خارج شد و در را با آرام‌ترین حالت ممکن بست.
بهار به چهره‌ی زیبای سارا نگاه کرد و دوباره به حالت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • قهقهه
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 11 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
اخم‌هایش کمی درهم کشیده شدند؛ فقط کمی:
- به همون دلیلی که خانم‌ها جدیداً اینقدر بی‌اعصاب شدن!
لبخند ویدا کمی تمسخرآمیز بود:
- واو! با چندنفرشون در ارتباط بودی که این اطلاعاتو به دست آوردی؟!
این بار اخم‌هایش کمی بیشتر از کمی در هم فرو رفت:
- همین که با سه تاشون همخونه بودم کافی بود تا بفهمم!
موبایلش را روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، M O B I N A و 7 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
به علت تحقیق و خوندن یه کتاب 700 صفحه‌ای با کلمات بسی قلنبه سلنبه، قراره از بیخ و بن ویرایشش کنیم:morningb:


ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • خنده
  • تشکر
Reactions: SelmA و Z.a.H.r.A☆
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا