خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
ترسیده به پسرش خیره شده بود که هوا را عمیق تنفس می‌کرد و باز هم آرام نمی‌شد!
به اتاقش رفت و لباس فرمش را پوشید؛ باید می‌رفت جایی که آرام شود و چه جایی بهتر از اداره که می‌توانست تمام حرصش را سر پرونده‌ای که حل نمی‌شد خالی کند؟!
موهایش را به سمت بالا هدایت کرد و از اتاق خارج شد. تند تند به سمت در خروجی رفت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 25 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
- چی شد سورن؟ رامین در چه حاله؟!
پوزخندی زد:
- خوب... البته فعلاً!
متقابلاً پوزخندی زد:
- فعلاً! اوکی... امشب باید برم سر وقت ویانا؛ زیاد داره پا رو دمم می‌ذاره!
با لودگی پرسید:
- آجی دم داری؟
چشم غره‌ای نصیبش شد:
- اگه داشته باشم که تو هم داری!
همانند کودکان دو ساله‌ای که لج می‌کنند، پا روی زمین...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 25 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
با بیخیالی ماسک‌اش را پایین آورده بود؛ قربانی‌هایش همیشه آخرین چیزی که می‌دیدند، چهره‌ی فرشته‌ی مرگشان بود! این خانه برعکس خانه‌های دیگری که رفته بود، تاریک بود و به جز لامپ کم نوری که روی سقف قرار داشت، نور تلویزیون بود که کمی خانه را روشن‌تر می‎کرد.
با دیدن ویانا که بی‌خبر از اتفاقی که پیش رویش بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 24 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
با بی‌حالی وارد عمارت شد؛ چشمان آبی رنگش یخ زده بودند! هرکس او را می‌دید از ترس خود را از جلوی چشمانش گم می‌کرد؛ سورن اما آنقدر جرأت داشت که نه تنها خود به سارا نزدیک شد، بلکه سر او داد می‌زد و توبیخش می‌کرد که دو ساعت دیرتر آمده و او از نگرانی رو به موت بوده! عصبی بود، عصبی‌تر شد! یقه‌ی سورن را گرفت و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 24 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
- چرا اومدیم این‌جا؟!
قبل از بهار، رضا پاسخ ویدا را داد:
- چون اونی که احتمالاً قاتله آخرین بار این‌جا دیده شده! اومدیم هم پیداش کنیم هم یه بادی به کله‌ی شما بخوره!
زیرلب گفت:
- پارازیت من از بهار پرسیدم!
گوش‌های تیزش را به رخ ویدا کشید:
- شما تو سوالتون اسم نبردین؛ حالا من جواب دادم طوری شد؟!
بی‌حوصله...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 24 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
ابرو بالا انداخت و از جا بلند شد؛ از مبل‌های ساده‌ی آبی رنگ گذشت و به سمت آشپزخانه‌ی نه چندان کوچک خانه رفت. از داخل یخچال سفید بطری آب را بیرون آورد و برای خود لیوان آبی ریخت و لاجرعه سر کشید که باز صدای بهار بلند شد:
- آم... ببخشید که دوباره می‌پرم وسط ولی وسط آب خوردن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تعجب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 21 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
سورن ابرو بالا انداخت و پوزخندی زد:
- اگه بخوای بلایی...
حرفش را قطع کرد و با اشاره به بهار گفت:
- اگه بخوامم این نمی‌ذاره! حالا برو بیرون...
نفسش را محکم بیرون داد؛ فعلاً باید به حرفشان گوش می‌کرد؛ جان خواهرش در میان بود!
به سمت حیاط نسبتاً بزرگ خانه رفت و رضا هم پشت سرش راهی شد. در تاریکی شب به دوطرف...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • خنده
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 21 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
با لحن پوکر مانندی گفت:
- من اسمش و می‌خوام چه کار؟! حالا چرا ازش متنفر بود؟!
در صدم ثانیه چشمانش رنگ نفرت به خود گرفت؛ جوری به رضا نگاه می‌کرد که انگار رامین جای او نشسته است! با عصبانیت لـ*ـب زد:
- به تو هیچ ربطی نداره؛ اوکی؟! حق دخالت نداری؛ فهمیدی؟!
تنها پوزخندی زد؛ دیر یا زود که می‌فهمید او هم یک پلیس...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 21 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
با صدای گرفته‌ای پرسید:
- حالش خوبه دیگه؟!
مودبانه و خانم‌وارانه جوابش را داد:
- بله خوبه فقط الان هنوز بهوش نیومده؛ که البته عادیه و یکم دیگه بگذره بهوش میاد!
هردو از جا بلند شدن و رضا گفت:
- خوبه. راستی؛ بهش گفتم ما مأمورای پرونده‌اشونیم!
بهت زده چرخید سمتش و جایی کنار پیشانی‌اش را نگاه کرد:
- چی؟!
با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 20 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
سردرگم بود؛ باید چای می‌برد یا به پلیس خبر می‌داد؟! آن‌ها مهمان بودند؛ مهمانانی که به محض دیدنشان باید پلیس را خبر کرد! به طرز عجیبی مسخره بود!
طبق عادتش، لبانش را روی هم فشرد. بعد از کلنجارهای بسیار، پنج فنجان چای ریخت؛ با این‌که خودش چای دوست نداشت؛ ولی اگر خودش هم نمی‌خورد مهمانان معذب می‌شدند؛ به قول...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



ویژه رمان۹۸ رمان چهار مرکب زندگی | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، *KhatKhati*، YeGaNeH و 20 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا