خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Nafiseh00

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/22
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
37
امتیاز
83
زمان حضور
2 روز 1 ساعت 15 دقیقه
سلام درخواست ناظر داشتم
اسم داستان: نسل ماه سرخ
ژانر: فانتزی
نویسنده: نفیسه غفران
خلاصه: لیام، پسری که آرزوهای بزرگی در سر دارد؛ اما مانعی در برابر آرزوهایش است و آن مانع، هیولایی است که در وجود اوست. او برای رهایی از دست آن هیولا حاضر است هر کاری کند حتی اگر لازم باشد برای مادرش روح انسانها را بدزدد.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، -FãTéMęH- و MaRjAn

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,825
امتیاز واکنش
34,005
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
242 روز 12 ساعت 54 دقیقه
سلام درخواست ناظر داشتم
اسم داستان: نسل ماه سرخ
ژانر: فانتزی
نویسنده: نفیسه غفران
خلاصه: لیام، پسری که آرزوهای بزرگی در سر دارد؛ اما مانعی در برابر آرزوهایش است و آن مانع، هیولایی است که در وجود اوست. او برای رهایی از دست آن هیولا حاضر است هر کاری کند حتی اگر لازم باشد برای مادرش روح انسانها را بدزدد.
باسلام، ناظر شما -FãTéMęH-
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، به امید موفقیت شما...:good_luck:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

Mahura1380

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/24
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
2
امتیاز
3
سن
23
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 33 دقیقه
سلام درخواست رمان دارم
نام رمان : مغزم سرما خورده
نویسنده: ماهورا رضائی
ژانر:اجتماعی، تراژدی
راجب دختری بنام لیلا که مشکلات و سختی های زندگی خود را برای خود بزرگ میکند در حدی که انقدر درگیر ذهن مریض خود میشود که برای دلایلی که اتفاق نیافتاده تا کنون گریه میکند ، میخندد و از درون خود را متلاشی میکند و در تنهایی های خود در چشم دیگران حتی ترسناک است به قدری که از دنیای واقعی خود دور میشود. اما او این تفکر را دوست دارد


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و MaRjAn

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,825
امتیاز واکنش
34,005
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
242 روز 12 ساعت 54 دقیقه
سلام درخواست رمان دارم
نام رمان : مغزم سرما خورده
نویسنده: ماهورا رضائی
ژانر:اجتماعی، تراژدی
راجب دختری بنام لیلا که مشکلات و سختی های زندگی خود را برای خود بزرگ میکند در حدی که انقدر درگیر ذهن مریض خود میشود که برای دلایلی که اتفاق نیافتاده تا کنون گریه میکند ، میخندد و از درون خود را متلاشی میکند و در تنهایی های خود در چشم دیگران حتی ترسناک است به قدری که از دنیای واقعی خود دور میشود. اما او این تفکر را دوست دارد
باسلام، ناظر شما daryam1
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، به امید موفقیت شما...:good_luck:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: daryam1، Mahura1380 و YeGaNeH

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,293
امتیاز واکنش
15,511
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 6 ساعت 55 دقیقه
درخواست ناظر دارم:day_dreaming:

فقط ژانرش تکمیله:big_grin:

ژانر: اجتماعی

ناظر پیشنهادی: YeGaNeH


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: (SINA)، MaRjAn و YeGaNeH

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,825
امتیاز واکنش
34,005
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
242 روز 12 ساعت 54 دقیقه
درخواست ناظر دارم:day_dreaming:

فقط ژانرش تکمیله:big_grin:

ژانر: اجتماعی

ناظر پیشنهادی: YeGaNeH
باسلام
با ناظر پیشنهادی شما موافقت می‌شه!
ناظر شما YeGaNeH
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، به امید موفقیت شما...:good_luck:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

Medici

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/8/24
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
3
امتیاز
3
سن
23
زمان حضور
4 ساعت 56 دقیقه
درخواست تعیین ناظر دارم.
ژانر داستانم تاریخیه و یک‌سری از شخصیت‌ها واقعی هستند. داستان به قرن شانزدهم مربوط می‌شه و شرح‌حالی از یکی‌از اعضای دودمانِ ایتالیایی “مدیچی” هست که طبق ماجرایی از لندن سر در آوردن. دختری به اسم مارسلینا که سال‌ها پیش همراه با برادرش امانوئل ( از مادر مشترک هستند) فلورانس رو به مقصد لندن ترک کردند تا رویای پوچ امانوئل رو دنبال کنند. پس از آشنایی‌شون با خانواده‌‌ای ضدحکومتی (استنهوپ) مارسلینا خواسته یا ناخواسته وارد شبکه‌ای جاسوسی برعلیه پروتستان‌ها می‌شه. روایتی از قدرت‌طلبی مارسلینا به عنوان یک مدیچی، سادگی برادرش امانوئل و در نهایت کرکتر‌های دیگه‌ای که اون‌هارو به چالش می‌کشند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، -FãTéMęH- و MaRjAn

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,825
امتیاز واکنش
34,005
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
242 روز 12 ساعت 54 دقیقه
درخواست تعیین ناظر دارم.
ژانر داستانم تاریخیه و یک‌سری از شخصیت‌ها واقعی هستند. داستان به قرن شانزدهم مربوط می‌شه و شرح‌حالی از یکی‌از اعضای دودمانِ ایتالیایی “مدیچی” هست که طبق ماجرایی از لندن سر در آوردن. دختری به اسم مارسلینا که سال‌ها پیش همراه با برادرش امانوئل ( از مادر مشترک هستند) فلورانس رو به مقصد لندن ترک کردند تا رویای پوچ امانوئل رو دنبال کنند. پس از آشنایی‌شون با خانواده‌‌ای ضدحکومتی (استنهوپ) مارسلینا خواسته یا ناخواسته وارد شبکه‌ای جاسوسی برعلیه پروتستان‌ها می‌شه. روایتی از قدرت‌طلبی مارسلینا به عنوان یک مدیچی، سادگی برادرش امانوئل و در نهایت کرکتر‌های دیگه‌ای که اون‌هارو به چالش می‌کشند.
باسلام، ناظر شما -FãTéMęH-
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، به امید موفقیت شما...:good_luck:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

Nargess128

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/8/24
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
9
امتیاز
3
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
18 ساعت 51 دقیقه
سلام

نام رمان:ساکت نمی‌نشیند!
اثر:سیده نرگس مرادی خانقاه.
ژانر:عاشقانه- پلیسی- جنایی- معمایی.
خلاصه:
یک قتل می‌تواند همه را در بهت و ترس فرو ببرد. تن‌ و‌ بدن همه را می‌لرزاند و آن‌ها را اسیر افکارشان می‌کند؛ اما به جز یک نفر! به جز یک نفری که خودش با احساسات قلبی‌اش مبارزه کرده و دستش را آلوده‌ی خون کرده است. ولی در بین آن همه جمعیتی که در ترس خود فرو رفته‌اند یک نفر ساکت نمی‌نشیند. آیا کسی که در درونش با عشقش مبارزه کرده از خونریز ترس دارد؟

مقدمه:
خون... ! کلمه‌ی زیبایی است برای قاتلی که دست بردار من و تو نیست. خون، همان چیزی است که او عاشقش است؛ اما انتقام بین خون و کشتن حرف دیگری می‌زند. عشق سد راه من و تو می‌شود. عشقی که بدون دعوت در دلت لانه می کند آن هم به مرور. حس پاکی که برای اولین بار آن را تجربه می‌کنی و نامش را گذاشته‌اند عشق که برای رسیدن به او هر کاری انجام دهی! تا این‌که، او هیچ‌وقت ساکت نمی‌نشیند! کلمه‌ای که همه از آن رعب و وحشت دارند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و MaRjAn

Nargess128

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/8/24
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
9
امتیاز
3
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
18 ساعت 51 دقیقه
سلام

نام رمان:شعله‌های پرواز عشق تو.
اثر:سیده نرگس مرادی خانقاه.
ژانر:عاشقانه- اجتماعی- درام.
خلاصه: عشق چه ساده بی‌رحمانه در قلبش می‌گنجد، عشقی که دختر قصه ما به جانش افتاده است، مُهَنایی که گمان می‌کرد عشق چیزی بیهوده‌است، اما... پنج سال است که درگیرش است، حالا خودش را با پسرعمویی که پانزده سال از او بزرگ است، تصور می‌کند و اما گریه می‌کند به رویأیی که هیچ‌وقت واقعی نیست، با روبه‌رو شدن به حوادثی که مانند گردباد به جانش می‌افتد... .
سخن نویسنده:دوستان میخواستم بگویم که این رمان اسم واقعی‌اش ((شعله‌های پرواز عشق تو)) هست که میتوانید در سایت‌های دیگر آن را به این اسم، رمان را بخوانید. به دلایلی اسمش در این سایت فرق کرد و گذاشته شد تَلازُم. تَلازُم یعنی: وابسته به هم بودن.

مقدمه: به تنهایی‌ات سرک می‌کشم سطری ناخوانده را با خیالت می‌نویسم راهی نمانده... تا به تصویرهای گمشده‌ات برگردم تنها بوی بهار است که دست‌های مرا به کشف حس تو برمی‌گرداند چقدر برایت


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا