درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

Melika_hsh · 21/4/22

نام رمان: مادر خونده و گروه WOLF

ژانر: معمایی_عاشقانه_درام

خلاصه: چهار دختر برای چهار ماموریت متفاوت انتخاب میشن. در این ماموریت اونها باید از وجدان و قلبشون بگذرن. آیا اونها موفق میشن یا یه قلب و وجدانشون میبازن؟

MaRjAn · 21/4/22

Melika_hsh گفت:
نام رمان: مادر خونده و گروه WOLF

ژانر: معمایی_عاشقانه_درام

خلاصه: چهار دختر برای چهار ماموریت متفاوت انتخاب میشن. در این ماموریت اونها باید از وجدان و قلبشون بگذرن. آیا اونها موفق میشن یا یه قلب و وجدانشون میبازن؟

باسلام، ناظر شما M O B I N A
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید :aiwan_light_king:

ربکا ، · 25/4/22

اسم رمان: زلزله‌ی ۹٫۵ ریشتری

ژانر: فکر میکنم برای رمانم طنز خوب باشه

خلاصه: آرمیتا یه زلزله‌ی به تمام معناست. یعنی زلزله هم جلوش کم می‌آره و نباید شبیهش کنیم. اما کی می‌دونه یه روزی می‌رسه که آرمیتا هم دیگه اون شور و اشتیاق رو نداره؟

لطفا به انتخاب خودتون ناظر بذارید

MaRjAn · 25/4/22

ربکا ، گفت:
اسم رمان: زلزله‌ی ۹٫۵ ریشتری

ژانر: فکر میکنم برای رمانم طنز خوب باشه

خلاصه: آرمیتا یه زلزله‌ی به تمام معناست. یعنی زلزله هم جلوش کم می‌آره و نباید شبیهش کنیم. اما کی می‌دونه یه روزی می‌رسه که آرمیتا هم دیگه اون شور و اشتیاق رو نداره؟

لطفا به انتخاب خودتون ناظر بذارید

باسلام، ناظر شما M O B I N A
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید :aiwan_light_king:

آفتاب زندی لک · 25/4/22

با سلام وقت بخیر
نام اثر :ضامن آهو

نام نویسنده:آفتاب زندی لک

ژانر :عاشقانه_اجتماعی_غمگین

خلاصه:روایت زندگی یک دختر محجبه ای هست که روزی که از دانشگاه به خونه برمیگشته تویه یک ایستگاه مردی رو میبینه و شیفته اون میشه . نه میتونسته بره جلو و درخواست آشنایی بده نه میتونسته اون مرد رو دنبال کنه تا بفهمه خانه اون مرد کجا هست .
چون در شان یک خانم آن هم محجبه نمیدیده که پا قدم بگذاره و آشنا بشن میگذره اون مرد با اتوبوس میره آمد میگذره دختر هر روز به اونجا میره تا بلکه اون مرد رو بینه دیوانه و مجنون اون مرد ناشناس میشه .
تا اینکه بعد از دوسال(پر از ماجرا و درد رنج عشق مصیبت) خانواده تصمیم می‌گیرند که آهو خانم رو ببرن مشهد تا کمی حال و هوای عوض بشه
که‌در اونجا درست روز برگشت و خدا حافظی از آقا لیلی داستان مجنونش رو اتفاقی میبینه و....

MaRjAn · 25/4/22

آفتاب زندی لک گفت:
با سلام وقت بخیر
نام اثر :ضامن آهو

نام نویسنده:آفتاب زندی لک

ژانر :عاشقانه_اجتماعی_غمگین

خلاصه:روایت زندگی یک دختر محجبه ای هست که روزی که از دانشگاه به خونه برمیگشته تویه یک ایستگاه مردی رو میبینه و شیفته اون میشه . نه میتونسته بره جلو و درخواست آشنایی بده نه میتونسته اون مرد رو دنبال کنه تا بفهمه خانه اون مرد کجا هست .
چون در شان یک خانم آن هم محجبه نمیدیده که پا قدم بگذاره و آشنا بشن میگذره اون مرد با اتوبوس میره آمد میگذره دختر هر روز به اونجا میره تا بلکه اون مرد رو بینه دیوانه و مجنون اون مرد ناشناس میشه .
تا اینکه بعد از دوسال(پر از ماجرا و درد رنج عشق مصیبت) خانواده تصمیم می‌گیرند که آهو خانم رو ببرن مشهد تا کمی حال و هوای عوض بشه
که‌در اونجا درست روز برگشت و خدا حافظی از آقا لیلی داستان مجنونش رو اتفاقی میبینه و....

باسلام، ناظر شما Z.A.H.Ř.Ą༻
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید :aiwan_light_king:

مْاهاُ · 26/4/22

! Shîma ! گفت:
درود به همه‌ی نویسندگان رمان ۹۸

طبق تصمیمات کادر رمان ۹۸ از این پس قوانین تایپ رمان تغییر پیدا کرده است.

قوانین به این صورت است که ما ناظرها را در ژانرهای مختلف و خاص آموزش داده‌ایم.
و شما به عنوان نویسنده حق پیشنهاد ناظر مورد علاقه‌ی خود را دارید!

عزیزان، قبل از تایپ رمان باید ناظری برای شما انتخاب شود.
برای تعیین ناظر رمان اسم رمان، خلاصه و ژانر را نوشته و اگر ناظر خاصی مد نظرتان هست با دلیل نامش را بنویسید.
(اگر ناظری مد نظرتان نیست ما خودمان ناظر را مشخص خواهیم کرد.)
+ اگر ناظر شما در ژانر مربوطه وارد نبود یا وقتش پر بود ناظر دیگری برایتان نقل قول خواهد شد و اگر دلایل شما موجه و وقت فرد آزاد بود ناظر پیشنهادی شما تایید می‌شود.
دقت داشته باشید که ناظر پیشنهادی شما قطعی نیست و مدیر ارشد یا مربوطه ناظر قطعی را در همین تاپیک نقل قول خواهد کرد.

پس از تایید ناظر، شما باید پست ابتدایی خود را به خصوصی (گفتگو) ناظر مشخص شده ارسال کنید. (این گفتگو توسط خود ناظر زده خواهد شد.) و پس از ویرایش‌های لازم و تایید ناظر حق ایجاد تاپیک رمان را دارید.
+شما حق تغییر ناظر خود را ندارید! در صورت جواب ندادن پس از ۵ روز، به مدیر یا سرپرست بخش اطلاع دهید.

ناظر، از پست ابتدایی تا آخرین کلمه‌ی رمان را همراه نویسنده است. نظر داده و حتی در مواردی رمان را ویرایش می‌کند و نویسنده باید با ناظر در ارتباط بوده و تذکرهایش را جدی بگیرد. پس در انتخاب ناظر دقت کنید.

اسامی ناظرها(به ترتیب حروف الفبا) و ژانر مربوطشان:
1. Narín✿: جنایی-مافیایی، جنایی_پلیسی، تراژدی، معمایی، طنز, عاشقانه، اجتمایی، ترسناک، مذهبی، فانتزی
2. Ryhwn : عاشقانه، اجتماعی، تراژدی، معمایی {~~مرخصی~~}
3. Vahide.s.shefakhah : عاشقانه، اجتماعی، تراژدی فانتزی، علمی-تخیلی، مذهبی
4. Mahla_Bagheri عاشقانه، معمایی، اجتماعی، جنایی-پلیسی، جنایی_مافیایی {~~مرخصی~~}
5. Matiᴎɐ✼ : عاشقانه، اجتماعی، جنایی پلیسی، طنز، معمایی
6. فاطمه بیابانی : عاشقانه، جنایی_پلیسی، جنایی_مافیایی، اجتماعی، تراژدی، طنز، ترسناک {~~مرخصی}~~
7. دونه انار: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی، جنایی_مافیایی، جنایی_پلیسی
8. Z.A.H.Ř.Ą༻ : ،عاشقانه، اجتماعی، مذهبی، طنز، تراژدی جنایی_پلیسی، جنایی-مافیایی، معمایی، فانتزی، علمی-تخیلی، ترسناک، تاریخی
9. ~حنانه حافظی~ : عاشقانه، تراژدی، فانتزی، جنایی_مافیایی، معمایی، تاریخی، اجتماعی، ترسناک، علمی-تخیلی، جنایی-پلیسی، مذهبی {~~مرخصی~~}
10. MaRjAn : فانتزی، مذهبی، اجتماعی، تراژدی، عاشقانه، طنز، جنایی-مافیایی، ترسناک
11. M O B I N A :عاشقانه، اجتماعی، تاریخی، فانتزی، علمی_تخیلی، تراژدی، ترسناک، طنز جنایی-پلیسی، جنایی-مافیایی، معمایی

سعی کنید از انتخاب ناظرهایی با ژانرهای داخل پرانتز کم تر استفاده کنید:)
قلمتان مانا

● ° • تیم مدیریت سایت رمان ۹۸ • ° ●

سلام
نام رمان: برادر بسیجی
نویسنده: ایناز رستمی تبار
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، مذهبی

خلاصه:

رعنا چهارسال پیش به دلیل فوت مادرش از پدر و خاله‌ای که از گذشته عاشق پدرش بوده فاصله می‌گیرد و دل به دوستانی می‌بندد که همه‌ی زندگی را در خوشگذرانی و بی‌قیدی می‌بینند.
تا اینکه پدرش اجازه رفتن با اکیپ‌اش را به ترکیه نمی‌دهد و رعنا...

MaRjAn · 26/4/22

مْاهاُ گفت:
سلام
نام رمان: برادر بسیجی
نویسنده: ایناز رستمی تبار
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، مذهبی

خلاصه:

رعنا چهارسال پیش به دلیل فوت مادرش از پدر و خاله‌ای که از گذشته عاشق پدرش بوده فاصله می‌گیرد و دل به دوستانی می‌بندد که همه‌ی زندگی را در خوشگذرانی و بی‌قیدی می‌بینند.
تا اینکه پدرش اجازه رفتن با اکیپ‌اش را به ترکیه نمی‌دهد و رعنا...