خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

مجهول

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
2/4/22
ارسال ها
4
امتیاز واکنش
6
امتیاز
48
سن
24
زمان حضور
1 ساعت 23 دقیقه
رمان: به تلخی شکلات
نویسنده: ز.سالار
ژانر: طنز، پلیسی، عاشقانه.
ناظر: خودتون انتخاب کنید.
هاویر از بچگی توی رنج و سختی، کار و تلاش بزرگ شده. توی خانواده‌ای که هر چیزی توش پیدا میشه، اِلا محبت، توجه و مهربونی... .
هاویر ما بیست ساله میشه، و به رسم مسخره و قدیمی روستا، باید مستقل بشه. اونم از نوع تنهاش.
در این بین، توی خونه‌ای که هاویر واسه بیست سالگیش گرفته، اتفاقات ترسناک و خیلی خنده داری می‌افته، که امیدوارم لبخند روی لـ*ـبتون بیاره.
اما اصل داستان اون جایی شروع میشه که پای پسری به اسم حامین... .
اهم‌‌اهم! انتظار نداری کل داستان رو بگم که... ‌.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

مجهول

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
2/4/22
ارسال ها
4
امتیاز واکنش
6
امتیاز
48
سن
24
زمان حضور
1 ساعت 23 دقیقه
نام رمان: گزینه سوم
نام نویسنده: حسنا.م
ژانر: طنز، عاشقانه
ناظر: خودتون انتخاب کنید
خلاصه: حانیا یه دختر کاملا شیطونه که مادر و پدرش از دستش آسی شدن چون خانودشون پولدارن و باید اشرافی رفتار کنه ولی دست هرچی شیطون و مردم آزار رو از پشت بسته.
خب این دختر عاشق نمیشه. عاشق می‌کنه!
و شاید داره تاوان عاشق کردنش رو پس میده...
و البته گذینه سومی هم وجود داره!


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

مجهول

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
2/4/22
ارسال ها
4
امتیاز واکنش
6
امتیاز
48
سن
24
زمان حضور
1 ساعت 23 دقیقه
نام رمان: پشت خاکریز‌های عشق
نویسنده: ز.سالار
ژانر: طنز، پلیسی، عاشقانه.
ناظر خودتون انتخاب کنید.
خلاصه: پسری به اسم امیر طاها، به ظاهر با قلبی از جنس سنگ، دختری به اسم نازنین فاطمه، با دنیایی پر از شیطنت. امان از عشق، و اما؛ نازنین فاطمه یه رفیق شهید داره که به واسطه‌ی اون پای امیر طاها به زندگیشون باز میشه. اما خب از این ور سختی‌ها تمومی نداره. و یه اتفاق، یه حادثه‌، باعث به وجود اومدن ژانر پلیسی در رمان میشه!
و بعد از کلی سختی، پایان خوش:/


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و MaRjAn

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نام رمان: بچه سوسولِ کرواتی من
نویسنده: حسنا.م
ژانر: عاشقانه، طنز، پلیسی
ناظر: خودتون انتخاب کنید.
خلاصه: آیسان یه دختر شاد و شیطون هست که دید طنز آلودی به اتفاقات اطرافش و جامعه داره.
اون تک دختر خاندان پدریش هست ولی نه لوسه نه سوسول! نه از سوسک می‌ترسه نه از مارمولک! و... .
در این بین با پسری به اسم آیدین تهرانی آشنا میشه، یک پسر وسواسی و غیر قابل تحمل!
رمان: به تلخی شکلات
نویسنده: ز.سالار
ژانر: طنز، پلیسی، عاشقانه.
ناظر: خودتون انتخاب کنید.
هاویر از بچگی توی رنج و سختی، کار و تلاش بزرگ شده. توی خانواده‌ای که هر چیزی توش پیدا میشه، اِلا محبت، توجه و مهربونی... .
هاویر ما بیست ساله میشه، و به رسم مسخره و قدیمی روستا، باید مستقل بشه. اونم از نوع تنهاش.
در این بین، توی خونه‌ای که هاویر واسه بیست سالگیش گرفته، اتفاقات ترسناک و خیلی خنده داری می‌افته، که امیدوارم لبخند روی لـ*ـبتون بیاره.
اما اصل داستان اون جایی شروع میشه که پای پسری به اسم حامین... .
اهم‌‌اهم! انتظار نداری کل داستان رو بگم که... ‌.
نام رمان: گزینه سوم
نام نویسنده: حسنا.م
ژانر: طنز، عاشقانه
ناظر: خودتون انتخاب کنید
خلاصه: حانیا یه دختر کاملا شیطونه که مادر و پدرش از دستش آسی شدن چون خانودشون پولدارن و باید اشرافی رفتار کنه ولی دست هرچی شیطون و مردم آزار رو از پشت بسته.
خب این دختر عاشق نمیشه. عاشق می‌کنه!
و شاید داره تاوان عاشق کردنش رو پس میده...
و البته گذینه سومی هم وجود داره!
نام رمان: پشت خاکریز‌های عشق
نویسنده: ز.سالار
ژانر: طنز، پلیسی، عاشقانه.
ناظر خودتون انتخاب کنید.
خلاصه: پسری به اسم امیر طاها، به ظاهر با قلبی از جنس سنگ، دختری به اسم نازنین فاطمه، با دنیایی پر از شیطنت. امان از عشق، و اما؛ نازنین فاطمه یه رفیق شهید داره که به واسطه‌ی اون پای امیر طاها به زندگیشون باز میشه. اما خب از این ور سختی‌ها تمومی نداره. و یه اتفاق، یه حادثه‌، باعث به وجود اومدن ژانر پلیسی در رمان میشه!
و بعد از کلی سختی، پایان خوش:/
باسلام، ابتدا باید یکی از رمان‌هاتون توسط ناظر تایید یا رد بشه و سپس برای رمان دیگه‌اتون درخواست ناظر کنید.
ناظر شما خودم، منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,106
امتیاز واکنش
5,459
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نام رمان: من ربات نیستم
نام نویسنده: ستایش حسین زاده(تبسم)
ژانر: درام


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و MaRjAn

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نام رمان: من ربات نیستم
نام نویسنده: ستایش حسین زاده(تبسم)
ژانر: درام
باسلام، ناظر شما M O B I N A
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/11/21
ارسال ها
278
امتیاز واکنش
4,240
امتیاز
228
سن
16
محل سکونت
دنیا :)
زمان حضور
23 روز 7 ساعت 19 دقیقه
سلام و عرض خسته نباشید:rose:
نام رمان: برگِ ریحان
نویسنده: فَرواک (ثنا قاسمی)
ژانر: معمایی، جنایی_پلیسی، عاشقانه
خلاصه:
نمی‌دونم چی‌شد. اصلا چرا دعوا کردیم!
ما رفیق‌های چندین و چند‌ساله!
نمی‌دونم، ولی کل زندگی من رو به تنش انداخت.
الان کنارم نیستی. احساس بدی دارم.
واقعا من بودم؟ شاید یه توهم کودکانه بود.
هنوزم رد قرمزی روی سفیدی برفا یادمه.
جایی که تو افتاده بودی!
رفتنت خیلی چیزا رو تغییر داد.
شاید الان، با یه عالم دغدغه فکری، یه بغض تلخ و عذاب وجدان، قهوه‌ی تلخی مثل تقدیر تلخ خودم رو نمی‌خوردم.
هنوز امید دارم درست می‌شه.
امیدوارم ...
یه نفر هست که حس خوبی بهم می‌ده. کمکم می‌کنه.
مگه نه؟

ناظر انتخابی: MaRjAn :flirty8b:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
سلام و عرض خسته نباشید:rose:
نام رمان: برگِ ریحان
نویسنده: فَرواک (ثنا قاسمی)
ژانر: معمایی، جنایی_پلیسی، عاشقانه
خلاصه:
نمی‌دونم چی‌شد. اصلا چرا دعوا کردیم!
ما رفیق‌های چندین و چند‌ساله!
نمی‌دونم، ولی کل زندگی من رو به تنش انداخت.
الان کنارم نیستی. احساس بدی دارم.
واقعا من بودم؟ شاید یه توهم کودکانه بود.
هنوزم رد قرمزی روی سفیدی برفا یادمه.
جایی که تو افتاده بودی!
رفتنت خیلی چیزا رو تغییر داد.
شاید الان، با یه عالم دغدغه فکری، یه بغض تلخ و عذاب وجدان، قهوه‌ی تلخی مثل تقدیر تلخ خودم رو نمی‌خوردم.
هنوز امید دارم درست می‌شه.
امیدوارم ...
یه نفر هست که حس خوبی بهم می‌ده. کمکم می‌کنه.
مگه نه؟

ناظر انتخابی: MaRjAn :flirty8b:
باسلام، با ناظر پیشنهادیتون موافقت میشه:morningb:
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، Z.A.H.Ř.Ą༻ هم اد کنید:morningb:
موفق باشید:aiwan_light_king:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و ᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄

H_K

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/12/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
10
امتیاز
48
سن
15
محل سکونت
زیر آسمان شهر
زمان حضور
12 ساعت 49 دقیقه
سلام خسته نباشید:/
نام رمان:جیغ کشان
اثر: Hasti JBR
ژانر:ترسناک، تریلر، مذهبی
خلاصه:
تاریکی همه‌جا را فرا می‌گیرد، راهی برای فرار نیست. جیغ‌های بلند و خش‌داری را می‌شنود، ترس تمام وجودش را به رعشه می‌اندازد. یک لحظه سکوت و... نور! به نور نزدیک است، ولی اگر نرسد سرنوشتش هم همان‌جور تاریک می‌شود و او در سیاهی شب گم.
دگر امیدی برای ماندن نیست، مرگ! تنها کلمه‌ای که در گوشش زمزمه می‌شود:
«تو در این نبرد زنده نخواهی ماند... .»


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
سلام خسته نباشید:/
نام رمان:جیغ کشان
اثر: Hasti JBR
ژانر:ترسناک، تریلر، مذهبی
خلاصه:
تاریکی همه‌جا را فرا می‌گیرد، راهی برای فرار نیست. جیغ‌های بلند و خش‌داری را می‌شنود، ترس تمام وجودش را به رعشه می‌اندازد. یک لحظه سکوت و... نور! به نور نزدیک است، ولی اگر نرسد سرنوشتش هم همان‌جور تاریک می‌شود و او در سیاهی شب گم.
دگر امیدی برای ماندن نیست، مرگ! تنها کلمه‌ای که در گوشش زمزمه می‌شود:
«تو در این نبرد زنده نخواهی ماند... .»
باسلام، ناظر شما Z.A.H.Ř.Ą༻
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید:aiwan_light_king:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: H_K، ᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄ و Z.A.H.Ř.Ą༻
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا