درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

Ryhwn · 22/6/21

Shaghayegh_G گفت:
نام رمان:غرور بی انتها
خلاصه:
رمان درباره ی پسری مغرور و خودشیفته که به خاطر حفظ غرورش دست به هرکاری میزنه و حاضر نیست غرورشو کنار بزاره حتی در عشق....
از قرار معلوم این پسر مغرور رمانمون خواهری داره پر از شینطنت و کنجکاوی هایی که باعث میشه تو دردسر بیوفته اما عامل اصلی علاقه‌مند این کنجکاوی یکی دیگس...
اما پسر مغرورمون که اسمش رادمانه دختری وارد زندگیش میشه که باعث میشه زندگیش متحول بشه اما غرور جلوشو میگیره و رادمان این دخترو قربانی غرورش میکنه ‌.......

ژانر: #عاشقانه #طنز #کلکلی
نویسندگان:شقایق گل محمد و نیایش حمزه ئی
ث
درخواست ناظر دارم

‌

سلام. ناظر شما Z.A.H.Ř.Ą༻ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.

Ryhwn · 23/6/21

Maher گفت:
موضوع: روزی که باران می بارد
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، معمایی
نویسنده: ماهر
این داستان در مورد دختری به نام زهرا است که همراه مادر و خواهر بزرگ ترش رها زندگی می کند دختر شاد و بشاشی است و از تمام درگیری های جامعه خودشو جدا کرده و یک زندگی تخیلی به دور از مشکلات برای خودش درست کرده و در آن با خوشحالی زندگی می کنه اما این دنیا در نزدیکی تولد ۲۲ سالگیش فرو می ریزه و اتفاقاتی رقم می خوره که حول داستان رو تغییر میده.

سلام. ناظر شما *ELNAZ* . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.

Sohi · 23/6/21

باسلام

نام رمان ؛ دختر افتابی

ژانر ؛ عاشقانه

خلاصه
مانیا یح دختر جنوبیه که دانشگاه تهران قبول شده

وبه سختی تو نسته توی خوابگاه یه جا پیدا کنه

قراره تو ی دانشگاه با پسری اشنا بشه که هیچ ربطی بهش نداره

وخیلی از هم فاصله دارن

ولی دست سرنوشت قراره اونارو توراه هم قرار بده

Ryhwn · 24/6/21

Faezeh.hoseyni گفت:
••با نام پناه بی‌پناهان••

نام رمان: یغماگر
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
نویسنده: فائزه حاجی حسینی

خلاصه:
وقتی بدنامی، گریبانگیر دختری بی‌گنـ*ـاه می‌شود که نقشی در سرنوشت شومی که برایش رقم خورده ندارد و تنها زاده‌‌ی یک اشتباه است.
تنهایی‌ها و تهمت‌ها به مرور زمان پررنگ‌تر می‌شوند و ارمغانی نمی‌آورند جز درد. وقتی خودش این تولد را نخواسته پس چرا باید تاوان پس بدهد؟!
با این سوال او هر روز لبریز می‌شود از خلاء‌های عاطفی، شکستگی‌های روحی و آرزوهایی محال. ذهنی که اجازه ندارد به پرواز دراید و زبانی که نباید حرف از استقلال بزند.
در این زندگی مشمئز کننده، افسوس، او دل در گرو کسی دارد که تمام دنیایش را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
اما خب، این تمام ماجرا نیست! او از رازهای بزرگ پشت پرده، ‌بی‌خبر است!
***

* نام رمان به معنی تاراج‌ کننده و دزد است.
* شهر دیراق، یک شهر کاملاً خیالیست که اطراف استان همدان در نظر گرفته شده است‌.

سلام. ناظر شما *ELNAZ* . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.

Ryhwn · 24/6/21

Mirhossyni گفت:
نام رمان: بیمارستان پر ماجرا

نویسندگان رمان: ز.میرحسینی، ف.باقری، ف.مهدی‌زاده

ژانر: عاشقانه، طنز

خلاصه

ماجرای داستان ما از این قرار است که سه تا پرستار دختر، در یک بیمارستان با امکانات بسیار کار می‌کنند؛ اما حقوقشان کفاف زندگی خود و خانواده‌شان را نمی‌دهد.

این سه دختر سخت در حال کار کردن هستند که با پیشنهادی که سه نوه‌ی رییس بیمارستان به آنها می‌دهند، در بین دو راهی قرار می‌گرند و اتفاقات تلخ وشیرینی برایشان رقم می‌خورد‌.

مقدمه

بد و بدتر

شک و یقین

گاهی وقت‌ها مجبوری توی زندگیت بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنی.

بعضی موقع‌ها که عقل و دلت با هم یکی هستن، تصمیمت می‌شه بد و بعضی موقع‌ها که دلت با عقلت یکی نیست، تصمیمت می‌شه بدتر….

شک و یقین هم در این ماجرا بی‌اثر نیست؛ شک و یقین!…

به مانند دولبه‌ی تیغه‌ایه که اگر کمی بلغزی، یا به درون پرتگاه پرت می‌شی یا می‌تونی به هدفت برسی؛ ماجرا همین است!

دختران قصه‌ی ما با انتخاب بد یا بدتر یکی با شک و دیگری با یقین، سرنوشت خود را رقم می‌زنند.

سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.

Ryhwn · 24/6/21

p1.2.3.4.d گفت:
خلاصه: داستان زندگی دختری که تصمیم میگیره به مدت ۶ماه غیب شه و بعد از۶ماه با تغییرات زیاد برگرده

سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.

Mans · 24/6/21

.
.
سلام و وقت بخیر

نام رمان: مالهوم: سرزمین آینده

ژانر: پادآرمان‌شهر، اپرای فضایی (علمی- تخیلی رمانتیک)

خلاصه:
در دنیایی که هر کس به هر طریقی، زمین نفرین شده را برای سکونت در سیاره‌های دیگر ترک کرده است، شوکا زاده شده تا عقب بماند و پیشرفت بقیه را تماشا کند. اجداد او شورش کردند تا بر آسمان ها سلطنت کنند، اما زمین خوردند به قعر زباله‌دانی‌ها تبعید شدند.
شوکای دروگر، از نژاد آرنیا، روی زمینی ویرانی، تقاص جاه‌طلبی‌های اجدادش را پس می‌دهد. تا این‌که مردی را ملاقات می‌کند، مردی که به او تنها فرصت زندگی‌اش را هدیه می‌دهد و آن حق شرکت در آزمون طبابت روباتیک است.
شوکا تمام تلاشش را می‌کند تا آن مرد را دوباره پیدا کند و دینش را با خدمت به او، ادا کند.
اما سرنوشت او را به بدترین جای دربار پنج سیاره می‌فرستد. به مریخ، به قلب سلطنت بادیه نشین‌های شمشیر زن.
به قلمرو شاه فیصل و هفت پسرش...

ناظر: به صلاحدید مدیریت

RAZ · 24/6/21

نام رمان: دلیلی برای زندگی
نویسنده: راضیه چراغی
ژانر: عاشقانه
خلاصه :
داستانی درباره عشق
عشقی در دوران کودکی
عشقی در میدان خطر با اتفاق هایی مهیج
که خواندنش خالی از لطف نیست

مقدمه:

رهی پر پیچ و خم است این کوی... .
دلی پر غصه و غم است این کوی... .

ناظر پیشنهادی : به صلاح دید مدیریت!

Ryhwn · 24/6/21

Mans گفت:
.
.
سلام و وقت بخیر

نام رمان: مالهوم: سرزمین آینده

ژانر: پادآرمان‌شهر، اپرای فضایی (علمی- تخیلی رمانتیک)

خلاصه:
در دنیایی که هر کس به هر طریقی، زمین نفرین شده را برای سکونت در سیاره‌های دیگر ترک کرده است، شوکا زاده شده تا عقب بماند و پیشرفت بقیه را تماشا کند. اجداد او شورش کردند تا بر آسمان ها سلطنت کنند، اما زمین خوردند به قعر زباله‌دانی‌ها تبعید شدند.
شوکای دروگر، از نژاد آرنیا، روی زمینی ویرانی، تقاص جاه‌طلبی‌های اجدادش را پس می‌دهد. تا این‌که مردی را ملاقات می‌کند، مردی که به او تنها فرصت زندگی‌اش را هدیه می‌دهد و آن حق شرکت در آزمون طبابت روباتیک است.
شوکا تمام تلاشش را می‌کند تا آن مرد را دوباره پیدا کند و دینش را با خدمت به او، ادا کند.
اما سرنوشت او را به بدترین جای دربار پنج سیاره می‌فرستد. به مریخ، به قلب سلطنت بادیه نشین‌های شمشیر زن.
به قلمرو شاه فیصل و هفت پسرش...

ناظر: به صلاحدید مدیریت

سلام. ناظر شما ~حنانه حافظی~ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.

seti_n · 24/6/21

سلام درخواست ناظر دارم.
نام رمان:دختر خوب پسر بد

نویسنده:ستایش نوشادی

ژانر:#عاشقونه#هیجانی#کمی طنز

خلاصه:

پرنیان دختر شیطون و مهربونیه معنی
عشقو نمیفهمه فقط به فکر خوش
گذرونیه.تا تاکه تو یه حادثه کل
خانوادشو از دست میده.تنها میشه ولی
با ورود یه پسر به زندگیش مسیر

زندگیش عوض میشه، پسر مغروری که
ذهن هر کسیو میتونه درگیر کنه،پسر

رازهای عمیقی داره پرنیان کنجکاو
میشه سر از کار این کوه غرور دربیاره
غافل از گذشته شوم پسر...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو تازه وارد انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین