خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
دینور، کرمانشاه و حلوان

شخصی به نام ابوشوک، که بر بعضی از نواحی غربی ایران سلطه داشت، دینور را با فرض حملهٔ ابراهیم ینال بدان شهر، ترک گفت و ابراهیم نیز با بهره‌گیری از فرصت موجود، بر دینور تاخت و آن را متصرف شد. ابراهیم اندک زمانی پس از بهبود اوضاع دینور، در تعقیب ابوشوک به سمت کرمانشاه لشکرکشی کرد، اما ابوشوک به سوی حلوان گریخت و ابراهیم ینال نیز پس از سلسله درگیری‌های خونبار با مدافعان کرمانشاه، در سال ۴۳۷ ه‍.ق توانست بر کرمانشاه تسلط یابد. ابراهیم در ادامه رهسپار حلوان شد و در طی مسیر خود بعضی از آبادی‌ها و دژهای موجود را به تصرف خویش درآورد تا سرانجام به حلوان رسید؛ اما پیش از آن، ابوشوک و مردم شهر، آنجا را ترک گفته بودند. بدین ترتیب ابراهیم بدون هیچ گونه مقاومت و درگیری، بدان شهر وارد شد و آن را غارت نمود.[۵۱]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیگر نزاع‌ها

مهلهل، برادر و جانشین ابوشوک پس از مرگ او در سال ۴۳۸ ه‍.ق، کارگزار ابراهیم ینال، بدر بن طاهر را — که بر کرمانشاه تسلط داشت — از آن ناحیه راند و خود بر آن شهر حاکم شد. محمد، فرزند مهلهل، نیز در همان سال بر دینور دست یافت و از آن پس مناطق مذکور در میان دستان سعدی، فرزند ابوشوک — که به ابراهیم ینال ملحق شده بود — و عموها و عموزادگانش جابجا می‌شد. از سوی دیگر، ابراهیم نیز در سال ۴۳۹ ه‍.ق، با بهره‌گیری از نزاع میان سعدی و سایر افراد خاندانش، دگرباره بر متصرفات قبلی خویش دست یافت و همچنین دژها و آبادی‌های دیگری را نیز بر متصرفاتش افزود که پس از تسلط او به شهرزور، وسعت قلمرواش بیش از گذشته افزایش یافت.[۵۲]

البته از ویژگی‌های نزاع‌های ابراهیم ینال با گردنکشان نواحی مختلف، غارتگری‌ها و اعمال ناپسند او در این راه را بیان می‌دارند، که به‌طور ویژه توسط غزهایی که او را همراهی می‌کردند، صورت می‌پذیرفت و این اعمال را جزو میراث این دسته و از سنت‌های رایج در جنگ‌های قبیله‌ای می‌دانند، که یادگاری از دوران صحرانشینی غزها بود و همچنان آنان را همراهی می‌کرد.[۵۳]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
استقرار پایتختی سلجوقیان در اصفهان

پس از پیروزی سلجوقیان در نبرد دندانقان، طغرل، فرامرز فرزند کاکو را مورد نوازش و الطاف خویش قرار داد و اطمینان برخورداری از حکومت ری و اصفهان را به او داد.[۵۴] اما همانگونه که پیشتر ذکر شد، ابراهیم ینال در سال ۴۳۳ ه‍.ق، فرامرز را از ری راند و بدین ترتیب فقط اصفهان تحت تصرف فرامرز باقی ماند. احتمال می‌رود فرامرز به علت ناراحتی و بغضی که از واگذاری اجباری ری به سلجوقیان پیدا کرده‌بود، رویهٔ خویش را تغییر داد و به مخالفت با طغرل پرداخت و نافرمانی پیشه نمود. طغرل نیز درصدد برآمد تا او را به اطاعت وادارد که به همین منظور، در سال ۴۳۴ ه‍.ق عده‌ای از نیروهای چریک را به اصفهان گسیل داشت و آنان نیز پس از غارت اطراف اصفهان، به ری مراجعت نمودند. سپس در همان سال طغرل با تظاهر به آماده‌سازی خویش برای لشکرکشی به اصفهان، از ری خارج شد. در نتیجهٔ این اقدامِ طغرل و با وقوف فرامرز به خروج طغرل، نامه‌نگاری با سلطان سلجوقی آغاز شد و با پرداخت مبالغی چند، فرامرز توانست طغرل را از حمله به اصفهان بازدارد.[۵۵] در محرم سال ۴۳۷ ه‍.ق، فرامرز به درگاه سلطان ابوکالیجار، جانشین سلطان جلال‌الدین بویه‌ای، اظهار اطاعت و بندگی کرد و به نام او در اصفهان و اطراف خطبه خواند. مدتی کوتاه پس از این واقعه و در سال ۴۳۸ ه‍.ق، طغرل اصفهان را به محاصره درآورد اما به دلیل ناکامی در ورود به شهر، راه ملایمت و سازش با فرامرز را در پیش گرفت و مواردی مقرر شد مبنی بر اینکه فرمانروای اصفهان علاوه بر مبالغی که به طغرل خواهد پرداخت، در اصفهان و اطراف به نام سلطان خطبه بخواند.[۵۶]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
در سال ۴۴۰ ه‍.ق، سلطان ابوکالیجار درگذشت و فرزندش سلطان رحیم جانشین او شد. در این دوران نیز، فرامرز در منصب حاکم اصفهان، گاهی نسبت به طغرل اظهار فرمانبرداری می‌کرد و زمانی نیز از سلطان رحیم فرمان می‌بُرد که بدین سبب سرانجام در سال ۴۴۲ ه‍.ق، طغرل به اصفهان لشکر کشید و آن شهر را تحت محاصره قرار داد. در مدت زمان یکسالهٔ محاصره اصفهان و در طی نبردهای متعددی که میان سپاهیان طغرل و فرامرز روی داد، طغرل تنها موفق به دستیابی به اطراف شهر شد. پس از طولانی شدن مدت محاصره و ویرانی بعضی از آبادی‌های اصفهان، بزرگان شهر با ارسال پیکی به نزد طغرل و ارائهٔ پیشنهادهایی همچون اطاعت از طغرل و پرداخت مبالغی به وی، درصدد جلب رضایت او برآمدند اما طغرل تصمیم به تصرف شهر داشت و هرگونه شرطی غیر از آن را رد نمود. اما در سمت دیگر، مردمان اصفهان که نایابی آذوقه و خواربار گریبانگیرشان شده بود و تاب پایداری را از آنان ربوده بود، به اطاعت از طغرل گردن نهادند و شهر را بدو تسلیم کردند. طغرل نیز پس از واگذاری مناطقی از سرزمین جبال به فرماندهان سپاه فرامرز تحت عنوان تیول، آنان را از اصفهان راند و علاوه بر آن، شهرهای یزد و ابرقو را به عنوان تیول به فرامرز واگذار کرد و با مردم اصفهان به نیکی رفتار نمود.[۵۷] بدین ترتیب طغرل پس از چیرگی بر اصفهان، در محرم سال ۴۴۳ ه‍.ق، وارد آن شهر شد.[۵۸] شهر اصفهان باب طبع سلطان سلجوقی قرار گرفت و در نتیجهٔ آن، این شهر به پایتختی برگزیده شد و اموال و جنگ‌افزارهای جنگی از ری به اصفهان منتقل شدند.[۵۹]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
نخستین ورود منظم سلجوقیان به آناتولی

از مدت‌ها قبل از سلطنت طغرل، ترکمانان حملات متعددی به سرزمین آناتولی یا روم شرقی، بیزانس، داشتند اما در دورهٔ سلطنت او و برای نخستین بار در سال ۴۴۰ ه‍.ق، ترکمانان به سرکردگی ابراهیم ینال، بخش‌هایی از روم شرقی را آماج حملات خود قرار دادند.[۶۰] زمانی که گروهی از غزها تصمیم گرفتند که به قلمرو ابراهیم ینال وارد شوند، ابراهیم به این بهانه که سرزمین‌های تحت تصرف او ظرفیت سکونت آنان را ندارد، غزها را در جهت کسب غنیمت و جهاد در راه خدا، برای حمله به روم شرقی تحریص و دعوت نمود و وعدهٔ همراهی خود در این راه را به آنان داد. در نتیجه غزها، به سمت سرزمین روم گسیل شدند و ابراهیم ینال نیز به دنبال آنان رهسپار آن نواحی شد. آنان پس از وصول بدان مناطق، در نبردهای سختی که با سپاهیان پرتعداد رومی و اهالی آبخاز در مناطقی همچون ملازگرد (منازکرت)، ارزن روم (ارزنه‌الروم)، قالیقلا و طرابوزان داشتند، پس از تحمل شکست‌ها و کسب پیروزی‌هایی، سرانجام به همراه ابراهیم ینال، موفق به کسب پیروزی نهایی شدند و در طی آن بسیاری از رومیان در این کارزار کشته، اسیر یا متواری شدند.[۶۱] در طی این نبردها، بسیاری از پاتریک‌ها در کنار قاریط، پادشاه آبخاز، به اسارت درآمدند.[۶۲] پس از این رخدادها، ابراهیم ینال با دست‌اندازی بر مناطق متعدد در سرزمین روم، توانست حتی تا فاصلهٔ پانزده روزه از پایتخت سرزمین روم یعنی قسطنطنیه، پیشروی کند. همچنین پس از نبردهای مذکور، مهاجمان توانستند مقدار زیادی از مردمان آن نواحی را به همراه چهارپایان، اموال و تجهیزات جنگی به چنگ آورند.[۶۳]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
تسلط بر آذربایجان و ارمنستان

طغرل در سال ۴۴۶ ه‍.ق، به منظور تسخیر آذربایجان به مرکزیت تبریز، بدان سامان — که در آن زمان تحت حکومت امیر ابومنصور وهسودان بن محمد روادی قرار داشت — لشکرکشی کرد. با شروع لشکرکشی طغرل، امیر ابومنصور علاوه بر ارسال هدایایی گرانبها به همراه پسرش به عنوان گروگان به نزد طغرل، به اطاعت از او گردن نهاد و به نام طغرل خطبه خواند و سکه ضرب کرد. طغرل در ادامهٔ لشکرکشی‌اش، به سمت جنزه (گنجه یا گنزه) حرکت نمود اما فرمانروای آن ناحیه که امیر اسوار (ابوالسوار) بود، نیز به اطاعت از طغرل تن داد و به نامش خطبه خواند. پس از آن، دیگر سران منطقهٔ آذربایجان نیز تحت فرمان طغرل درآمدند و طغرل با اخذ گروگان‌هایی از آنان، حکومت‌شان را تأیید کرد.[۶۴] او سپس به سوی ارمنستان روانه شد. لازم است ذکر شود که در این لشکرکشی، ابوالسوار شدادی نیز طغرل را همراهی می‌کرد. طغرل در جهت وصول به هدفش که تسخیر ملازگرد بود، بدان ناحیه رفت و آن شهر را که در قلمرو رومیان قرار داشت، به محاصره درآورد و همچنین شهر مجاورش را که حصینه نام داشت، غارت و تخریب کرد. طغرل به وسیلهٔ کشتار، غارت و اسارت تعداد زیادی از رومیان، موفق به ایجاد وحشت و هیبت خویش در آنان شد و توانست تا ارزن روم پیشروی کند اما موفق به تسخیر ملازگرد نشد و با آغاز زمستان به آذربایجان مراجعت نمود.[۶۵] او وانمود می‌کرد که با پایان زمستان، به منظور دستیابی به اهداف خویش، دگرباره به روم عزیمت می‌کند؛ اما مدتی بعد به ری بازگشت و بدین ترتیب قلمرو تحت سلطهٔ سلطان طغرل سلجوقی وسعت زیادی یافت.[۶۶]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
آغاز روابط جدی طغرل با خلافت عباسی

در سال ۴۴۷ ه‍.ق، حکومت سلجوقیان دور جدیدی از حیات نظامی، سـ*ـیاسی، اجتماعی و فرهنگی خویش را آغاز نمود و با گذر از مرزهای فلات ایران و ورود به عراق عرب، نقشی تعیین‌کننده در ادارهٔ امور خلافت پیدا کرد. در این سال به درخواست خلیفهٔ عباسی، القائم بامرلله، طغرل به بغداد لشکرکشی نمود و با دستگیری ملک رحیم بویه‌ای، سلسلهٔ آل بویه را — که بر عراق عرب تسلط داشت — از میان برداشت.[۶۷][۶۸] او علاوه بر آن، ارسلان بساسیری — که فرماندهی ترکان بغداد را بر عهده داشت — از آن مکان راند.[۶۹]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
تشریح نخستین حضور طغرل در بغداد

در محرم سال ۴۴۷ ه‍.ق، طغرل به قصد به جای آوردن حج و هموار کردن مسیر مکه و همچنین رهسپار شدن به شام و مصر در جهت برکناری المستنصر علوی، خلیفهٔ فاطمی، از ری به سمت همدان حرکت کرد و پس از پشت سر گذاشتن دینور و کرمانشاه، به حلوان رسید. از سمتی دیگر، سلطان رحیم بویه‌ای نیز با وقوف بر نزدیک شدن طغرل به بغداد، از واسط به سوی بغداد گسیل شد و در اواسط ماه رمضان همان سال به آنجا رسید. در این زمان طغرل بیک سلجوقی و ملک رحیم بویه‌ای به‌طور هم‌زمان نسبت به خلیفه اظهار اطاعت و فرمانبرداری کردند. همچنین در این میان فرماندهان سپاه سلطان رحیم در طی پیامی به طغرل، نسبت به او اظهار وفاداری کردند و متعهد به جاری کردن خطبه به نام او شدند و همچنین به فرمان خلیفه، خطیبان در بغداد به نام طغرل خطبه خواندند. بدین ترتیب در بیست و دوم رمضان سال ۴۴۷ ه‍.ق، برای نخستین بار به نام طغرل خطبه جاری شد و او را رکن‌الدوله ابوطالب طغرل بک محمد بن میکائیل لقب دادند.[۷۰] پس از نام طغرل نیز، القاب ملک رحیم ابونصر بن ابی‌الهیجاء سلطان‌الدوله ذکر می‌شد یا به روایتی از خطبه حذف شد. سپس طغرل از درگاه خلیفه، اجازهٔ ورود به بغداد را طلب کرد که با پاسخ مثبت دربار خلافت مواجه شد. در نهروان طغرل اطلاع یافت که وزیر خلیفه با مشایعت تعداد زیادی از صاحب‌منصبان همچون قاضیان، نقیبان، نژادگان، گواهان و همچنین دیگر افراد همچون چاکران به استقبال او شتافته‌اند و تعدادی از بزرگان سپاه سلطان رحیم هم آنان را همراهی می‌کنند. طغرل نیز متقابلاً وزیر خود، عمیدالملک کندری را به همراه تعدادی از فرماندهان سپاه، به پیشوازشان فرستاد. در طی دیدار وزیر خلیفه، ابوالقاسم مسلمه، با طغرل، وی نامه‌ای از جانب خلیفه به طغرل داد و از او برای خلیفه، سلطان رحیم و سالاران سپاه سوگند ستاند. پس از این رویدادها، طغرل در بیست و پنجم رمضان ۴۴۷ ه‍.ق وارد بغداد شد.[۷۱]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
اما پس از مدتی کوتاه و به بهانه‌ای کوچک، میان مردمان بغداد و لشکریان طغرل نبردی درگرفت که منجر به کشته و زخمی شدن و اسارت تعداد زیادی از طرفین شد و غزها نیز به غارت اموال بزرگان و آرامگاه خلفا مشغول شدند. طغرل با تصور نقش داشتن سلطان رحیم در شورش مردم بغداد، در طی نامه‌ای نکوهش‌آمیز، دستور خلیفه به سلطان رحیم در جهت حضور در نزد طغرل به دلیل رفع اتهام از او را، خواستار شد و همراه با این نامه، امان نامه‌ای برای سلطان رحیم و اطرافیانش در جهت کسب اطمینان‌شان ارسال نمود. در نتیجه سلطان رحیم و نزدیکانش به همراه تعدادی از فرستادگان خلیفه، به نزد طغرل رفتند اما تمامی‌شان توسط غزها غارت شدند و سلطان رحیم و یارانش نیز در پایان رمضان همان سال و به فرمان طغرل به اسارت درآمدند و مدتی بعد سلطان رحیم به دژ سیروان اعزام، و مجبور به اقامت در آن شد که در نتیجهٔ این رویدادها، حاکمیت آل بویه در عراق عرب پایان پذیرفت.[۷۲] خلیفه در واکنش به اقدامات طغرل و غزها، با ارسال نامه‌ای به طغرل و یادآوری ضمانت خود برای سلطان رحیم و نزدیکانش، طغرل را به ترک بغداد در صورت عدم آزادی آنان از اسارت، تهدید کرد. البته خلیفه در نامه‌اش اقدامات طغرل را در جهت پاسداشت حرمت خلافت ذکر کرده‌است. طغرل در پاسخ به درخواست خلیفه، جمعی از اسرا را رها کرد اما از آزاد کردن سلطان رحیم خودداری ورزید و علاوه بر آن، تیول او را هم تحت تصرف خود درآورد. پس از این رویداد، غزهای سلجوقی با پراکنده شدن در بغداد، به غارت آن پرداختند و بدین ترتیب شهر رو به ویرانی گذاشت اما به دستور طغرل، بغداد بازسازی، و بر وسعت آن نیز افزوده شد. لازم است ذکر شود که اقدام طغرل در جهت دستگیری سلطان رحیم، با رضایت ضمنی خلیفه همراه بود.[۷۳]

در جهت استواری روابط میان سلجوقیان و خلافت عباسی، در سال ۴۴۸ ه‍.ق/۱۰۵۶ م خلیفهٔ عباسی با ارسلان خاتون خدیجه، دختر چغری بیک، وصلت نمود و مراسم ازدواج نیز با حضور عمیدالملک کندری و عده‌ای از امرای محلی و فرماندهان لشکر طغرل، صورت پذیرفت.[۷۴] خطبهٔ عقد نیز توسط وزیر خلیفه و در حضور علما و قضات معتبر جاری شد.[۷۵]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقوع نخستین درگیری‌ها میان طغرل و ارسلان بساسیری

ذکر کوتاهی دربارهٔ ارسلان بساسیری

ارسلان بساسیری ملقب به ابوالحارث، یکی از غلامانِ ترک‌تبارِ بهاءالدوله بن عضدالدوله بود و به علت خدمت به فردی از اهالی فسا، بدان شهر منسوب بود. این شخص در زمان خلافت القائم بامرلله، فرماندهی نظامیان ترک را بر عهده داشت که با «سپهسالار لشکر بغداد» نامیدن وی در راحه الصدور و آیه السرور، می‌توان این موضوع را به‌طور روشن بیان نمود. در حقیقت این شخصیت با شحنگی بغداد، مقام حساسی را عهده‌دار بوده‌است. او علاوه بر شحنگی، حکومت بصره را نیز بر عهده داشت و بادوریا نیز جزو تیول او بود و در سال ۴۴۱ ه‍.ق نیز شهر انبار و سرزمین دزدار را متصرف شد.[۷۶]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا