- عضویت
- 9/8/18
- ارسال ها
- 1,639
- امتیاز واکنش
- 12,858
- امتیاز
- 373
- سن
- 21
- محل سکونت
- Ahvaz
- زمان حضور
- 9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
غرب و مرکز ایران در عصر ورود نخستین سلجوقیان
در سال ۴۳۱ ه.ق/۱۰۴۰ م، سرزمین ایران در حال گذران دورهٔ «میان پردهٔ دیلمی» به روایت مینورسکی بود. در این زمان، دودمانهای دیلمینسب، تحت رهبری شاخههای گوناگون آلبویه بر کوههای شمال و شمال غرب ایران فرمان میراندند و حتی بر نواحی دوردست جنوب همچون عراق و کرانههای خلیج فارس نیز تسلط داشتند. گروهی از امرای کرد نیز به این دودمانها پیوستند که از آن جمله بنیعناز شاهنجانی میباشد که از جانشینان بنیحسنویه در حلوان و کرمانشاه بودند. دیگر کردها نیز در مناطقی همچون کردستان، لرستان و مناطق شرقی فارس دارای نفوذ و قدرت بودند که میتوان در این میان به کردان شبانکاره و بنیمروان اشاره کرد. اگرچه پس از مرگ نصرالدوله، حاکم بنی مروانی، این حکومت تحت نفوذ سلجوقیان قرار گرفت. هنگامی که طغرل از مسیر خراسان عازم مغرب شد، آلبویه عصر انحطاط خود را میگذراند. آلبویه به علت ساختار حکومتی خود که بر سه امیرنشین استوار بود، از وحدت سـ*ـیاسی و جغرافیایی برخوردار نبود و قدرت در میان سه منطقه پراکنده بود، اما همبستگی خانوادگی میان اعضای مؤسس سلسله و کفایت آنان منجر به پیوند حکومتشان با یکدیگر شد. پس از مرگ عضدالدوله، میراث یکپارچه و متحدی که دستاورد دوران حیات وی بود، در اثر جدایی اعضای خاندان آلبویه، فرو پاشید و بدین طریق نسل بعدی خاندان با طرحها و تصورات عضدالدوله به ستیز برخاستند. آلبویه در آغاز کار بر پیادگان دیلمی هموطن خویش تکیه داشتند و بعدها با بکارگیری سواران ترک، نیروهای خویش را تقویت کردند، اما در قرن پنجم، استخدام دیلمیان به دلایل نامشخص و به تدریج کاهش یافت و این امر موجب وابستگی کامل امیران بویهای بر مزدوران ترک شد که با شورشهای پیاپی خویش، از سلطهٔ این امیران خارج شدند و بدین طریق شیرازهٔ امور از دستان امرا خارج شد. در کنار آن، گرایش آلبویه به علویان و آموزههای شیعیان امامیه که قسمتی از قدرت آنان را تأمین میکرد، دیگر کارساز نبود، زیرا تشیع سـ*ـیاسی در کسب قدرت مشرق زمین ناکام ماندهبود و اسماعیلیان نیز تصرفات محدودی داشتند. ظهور ترکان نیز مزید بر علت شد و خلافت قائم نیز تجدید دوبارهٔ قسمتی از قدرت خلفا در عراق را به دنبال داشت. در سال ۴۲۱ ه.ق/۱۰۳۰ م متصرفات آلبویه همچنان گسترده بود، اما آنان با تهاجماتی جدی در شمال و مرکز ایران موجه بودند. شهرها و سرزمینها حکومت قدرتمندی نداشتند و یا شیرازهٔ امور در دستان افراد ناتوان بود. بعضی از نواحی نیز به دست کاکویان افتادهبود که دارای اصل و نسب دیلمی بودند و روابط نزدیکی با آلبویه داشتند، اما این سلسله نیز تنها قادر به اعمال قدرت زیاد در مرکز ایران به صورت ناپایدار و زودگذر بودند. گسترش دامنهٔ اقتدار ترکمانان عراقی در شمال و مرکز ایران و توجه آنان به ری و همدان، بر خیالات حاکمانی چون ابن کاکویه سایه انداخت و سرانجام منجر به دستنشاندگی آلکاکویه شد. به هر صورت، پیروزی اغزها در ایران، موجب درهم شکسته شدن مقاومت غزنویان و آلبویه شد و این امر پای تعدای زیادی از ترکمانهای آسیای میانه را به ایران باز کرد.[۳۰]
در سال ۴۳۱ ه.ق/۱۰۴۰ م، سرزمین ایران در حال گذران دورهٔ «میان پردهٔ دیلمی» به روایت مینورسکی بود. در این زمان، دودمانهای دیلمینسب، تحت رهبری شاخههای گوناگون آلبویه بر کوههای شمال و شمال غرب ایران فرمان میراندند و حتی بر نواحی دوردست جنوب همچون عراق و کرانههای خلیج فارس نیز تسلط داشتند. گروهی از امرای کرد نیز به این دودمانها پیوستند که از آن جمله بنیعناز شاهنجانی میباشد که از جانشینان بنیحسنویه در حلوان و کرمانشاه بودند. دیگر کردها نیز در مناطقی همچون کردستان، لرستان و مناطق شرقی فارس دارای نفوذ و قدرت بودند که میتوان در این میان به کردان شبانکاره و بنیمروان اشاره کرد. اگرچه پس از مرگ نصرالدوله، حاکم بنی مروانی، این حکومت تحت نفوذ سلجوقیان قرار گرفت. هنگامی که طغرل از مسیر خراسان عازم مغرب شد، آلبویه عصر انحطاط خود را میگذراند. آلبویه به علت ساختار حکومتی خود که بر سه امیرنشین استوار بود، از وحدت سـ*ـیاسی و جغرافیایی برخوردار نبود و قدرت در میان سه منطقه پراکنده بود، اما همبستگی خانوادگی میان اعضای مؤسس سلسله و کفایت آنان منجر به پیوند حکومتشان با یکدیگر شد. پس از مرگ عضدالدوله، میراث یکپارچه و متحدی که دستاورد دوران حیات وی بود، در اثر جدایی اعضای خاندان آلبویه، فرو پاشید و بدین طریق نسل بعدی خاندان با طرحها و تصورات عضدالدوله به ستیز برخاستند. آلبویه در آغاز کار بر پیادگان دیلمی هموطن خویش تکیه داشتند و بعدها با بکارگیری سواران ترک، نیروهای خویش را تقویت کردند، اما در قرن پنجم، استخدام دیلمیان به دلایل نامشخص و به تدریج کاهش یافت و این امر موجب وابستگی کامل امیران بویهای بر مزدوران ترک شد که با شورشهای پیاپی خویش، از سلطهٔ این امیران خارج شدند و بدین طریق شیرازهٔ امور از دستان امرا خارج شد. در کنار آن، گرایش آلبویه به علویان و آموزههای شیعیان امامیه که قسمتی از قدرت آنان را تأمین میکرد، دیگر کارساز نبود، زیرا تشیع سـ*ـیاسی در کسب قدرت مشرق زمین ناکام ماندهبود و اسماعیلیان نیز تصرفات محدودی داشتند. ظهور ترکان نیز مزید بر علت شد و خلافت قائم نیز تجدید دوبارهٔ قسمتی از قدرت خلفا در عراق را به دنبال داشت. در سال ۴۲۱ ه.ق/۱۰۳۰ م متصرفات آلبویه همچنان گسترده بود، اما آنان با تهاجماتی جدی در شمال و مرکز ایران موجه بودند. شهرها و سرزمینها حکومت قدرتمندی نداشتند و یا شیرازهٔ امور در دستان افراد ناتوان بود. بعضی از نواحی نیز به دست کاکویان افتادهبود که دارای اصل و نسب دیلمی بودند و روابط نزدیکی با آلبویه داشتند، اما این سلسله نیز تنها قادر به اعمال قدرت زیاد در مرکز ایران به صورت ناپایدار و زودگذر بودند. گسترش دامنهٔ اقتدار ترکمانان عراقی در شمال و مرکز ایران و توجه آنان به ری و همدان، بر خیالات حاکمانی چون ابن کاکویه سایه انداخت و سرانجام منجر به دستنشاندگی آلکاکویه شد. به هر صورت، پیروزی اغزها در ایران، موجب درهم شکسته شدن مقاومت غزنویان و آلبویه شد و این امر پای تعدای زیادی از ترکمانهای آسیای میانه را به ایران باز کرد.[۳۰]
سلجوقیان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com