خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرهنگ

بنیادگذاری مدارس نظامیه، در بغداد، بلخ، نیشابور، اصفهان و ایجاد کتابخانه‌ها و خانقاه‌ها و مدارس گوناگون از کوشش‌های فرهنگی این دوره‌است.

نویسندگان و مشاهیری مانند: امام فخر رازی، امام محمد غزالی، ابوالفرج بنجوزی، شیخ شهاب الدّین سهروردی، امام الحرمین جوینی و امثال آنان نیز در این روزگار می‌زیستند.[۳۶]

زبان فارسی در این دوره رواج کامل یافت و بیشتر پادشاهان سلجوقی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی و سخن فارسی و تشویق و ترغیب شعرا و نویسندگان فارسی‌زبان کوشش فراوان کردند.

پادشاهان سلجوقی برخی خود شعر می‌سرودند، چنان‌که ملکشاه سلجوقی هم اشعار فارسی حفظ داشت و هم خود به فارسی شعر می‌گفت و همچنین طغرل سوم آخرین پادشاه این سلسله شاعر فارسی گوی بوده‌است.[۳۷]

گروهی از شاعران این دوره هم‌چون امیرالشعرا معزی، انوری و خاقانی و نظامی در شمار استادان و پیشکسوتان بزرگ شعر و ادب فارسی قرار گرفتند و سخن‌سرایان و نویسندگان دیگری که در این دوره از پشتیبانی شاهان و وزیران سلجوقی برخوردار بودند عبارتند از: ابوالفضل بیهقی، خواجه عبدالله انصاری، اسدی طوسی، حکیم ناصر خسرو، عمر خیام، سنایی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و دیگران… شعر فارسی در این روزگار پیشرفت‌هایی کرد و سبک ویژه‌ای به نام سبک عراقی در آن پدید آمد.[۳۷]

هم‌چنین در دوران سلجوقی آثاری چون کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» در داروشناسی و مفردات دارو «زادالمسافرین» ناصرخسرو در حکمت نظری و «کیمیای سعادت غزالی در حکمت عملی به فارسی نوشته شدند؛ ولی کسانی چون زَمَخشَری و شهرستانی، نیز در این دوره کتب فراوانی به زبان عربی که در واقع زبان دینی به‌شمار می‌رفت تألیف کردند.[۳۷]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنر در دوران سلجوقیان

نوشتار اصلی: هنر در دوران سلجوقیان
نوآوری‌های معماران ایرانی در این دوره از هند تا آسیای صغیر، نتایج و پی‌آمدهای وسیعی دربرداشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعی از هنرها، شامل نساجی و سفالگری، عاج کاری، فلزکاری با ویژگی‌های منطقه‌ای آثار ماندگاری را خلق کردند.


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
منابع

رضایی، عبدالعظیم. تاریخ ده هزار ساله ایران. جلد سوم.
جی.آ. بویل، تهران، تاریخ ایران کمبریج، انتشارات امیر کبیر، جلد پنجم.
تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران، آن لمبتن، ترجمه یعقوب آژند، نشر نی
دیوان سالاری در عهد سلجوقی، کارلا کلوزنر ، انتشارات امیر کبیر


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
طغرل‌بیگ

اولین سلطان سلجوقی و مؤسس سلسلهٔ سلجوقیان
طغرل بیک ابوطالب محمد بن میکائیل (۴۵۵–۳۸۵ هجری قمری/۱۰۶۳–۹۹۳ میلادی) اولین سلطان سلجوقی و مؤسس سلسلهٔ سلجوقیان است. او به مدت ۲۶ سال بر قلمرویی مشتمل بر خراسان بزرگ، فلات ایران و سرزمین‌های همجوار همچون قفقاز جنوبی، بخشی از آناتولی، عراق، شام و قسمتی از ارمنستان بزرگ حکومت کرد و سرانجام در سن ۷۰ سالگی در طجرشت درگذشت و در ری مدفون شد.

سلاجقه پس از مرگ رهبران خود اسرائیل و میکائیل، به فرمان طغرل درآمدند و تحت رهبری او و چغری بیک به گسترش قلمرو خویش پرداختند. طغرل در سال ۴۲۹ ه‍.ق/۱۰۳۷ م، از سوی بزرگان سلجوقی به عنوان سلطان برگزیده شد و به نام او خطبه جاری شد. پس از مرگ محمود غزنوی و قدرت‌گیری سلطان مسعود، سلجوقیان به رهبری طغرل، در چندین مرحله با غزنویان به نبرد پرداختند. سرانجام با پیروزی سلجوقیان در نبرد دندانقان به سال ۴۳۱ ه‍.ق، طومار غزنویان در خراسان و نواحی اطراف پیچیده شد و سلجوقیان به عنوان قدرت جدیدی وارد فلات ایران شدند. در این میان طغرل با حکومت بر عراق عجم و جبال و استقرار در نیشابور به عنوان پایتخت، به بسط و گسترش سرزمین خود به کمک برادر و خویشانش مشغول شد و سلسلهٔ سلجوقیان را پایه‌گذاری نمود. طغرل پس از نبرد دندانقان، با همراهی با سران سلجوقی در ارسال نامه‌ای به نزد القائم بامرالله، خلیفهٔ عباسی، و درخواست منشور حکومت و دریافت پاسخ مساعد خلیفه، آغازگر رابـ*ـطه‌ای مهم میان دو حکومت شد. او در فاصله سال‌های ۴۴۶–۴۳۲ ه‍.ق، با توسل بر لشکرکشی و اعمال زور و یاری ابراهیم ینال، مناطق وسیعی از سرزمین ایران را به تصرف خویش درآورد و در پی فتح ری و بازسازی آن، این شهر را پایتخت خویش قرار داد؛ اما پس از تسخیر اصفهان در سال ۴۴۳ ه‍.ق، آن شهر را به پایتختی خویش برگزید. او سپس با حمله به آذربایجان، آن سرزمین را تحت فرمان خویش درآورد و در ادامه با لشکرکشی به ارمنستان بیزانس و سرزمین‌های روم شرقی، قلمرو خویش را وسعت بخشید.


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
طغرل در سال ۴۴۷ ه‍.ق، با قبول دعوت خلیفه و وزیرش برای سفر به بغداد، صفحهٔ جدیدی در روابط سلجوقیان و عباسیان را گشود و با سلسله اقداماتش در آن مکان، جایگاهی رفیع را کسب نمود. وی در فاصله سال‌های ۴۵۱–۴۴۷ ه‍.ق، با به بند کشیدن ملک رحیم بویه‌ای، حکومت آل بویه در عراق را برانداخت و خطبه نیز به نامش در آن مناطق جاری شد. وی سپس به بازسازی بغداد همت گماشت و با ازدواج دختر چغری بیک با خلیفه، روابط حکومتش را با خلافت عباسی مستحکم کرد. سپس تکریت، موصل، دیاربکر و سنجار را نیز تصرف نمود. او طغیان دوبارهٔ ابراهیم ینال را با شکست و قتل او در نبرد، درهم کوبید و ارسلان بساسیری، وزیر حامی خلافت فاطمیان، را نیز سرکوب نمود. طغرل در فاصله سال‌های ۴۵۵–۴۵۲ ه‍.ق، به ازدواج با دختر خلیفه با وجود مخالفت‌های خلیفه اقدام نمود، که با اتفاقات و مشکلات فراوان انجام پذیرفت و سرانجام طغرل در سال ۴۵۵ ه‍.ق بدون داشتن جانشین، وفات یافت و سرزمینی پهناور را برای آیندگان به میراث گذاشت. طغرل را شخصیتی مذهبی و باایمان معرفی کرده‌اند، که به ساخت بناهای متعدد از جمله مسجد و مدرسه همت فراوانی گماشت و با تعصبی که در مذهب حنفی داشت، به همراه وزیرش عمیدالملک کندری، عرصه را بر دیگر مذاهب اسلامی تنگ کرده‌بود. برخی منابع او را دارای شخصیتی عادل و بیزار از خون‌ریزی معرفی نموده‌اند، اگرچه در تعدادی از منابع نیز به اعمال ظالمانه و ناشایست او و سپاهیانش اشاره دارند. لازم است ذکر شود که یکی از عوامل موفقیت طغرل، شخصیت عمیدالملک کندری بود که با ارائهٔ راهنمایی و ایده‌های ایرانشهری خویش، سهم فراوانی در پیشرفت طغرل داشت.

میراث طغرل ایدهٔ حکومتی اوست که از ترکیب نظام سـ*ـیاسی ترکان با نظام ایرانشهری پدید آمده‌بود و با معرفی یک تن به عنوان قدرت مطلق و برتر، منجر به پدیدار شدن مقام سلطان در قالبی جدید، با اختیار و اقتدار فوق‌العاده بود که حتی بر قدرت دنیوی خلیفه سایه انداخته و تنها زعامت روحانی او را به رسمیت می‌شناخت. تأثیر این اقدام طغرل در تصمیم‌گیری‌ها و درخواست‌های مرتبط با خلیفه قابل مشاهده است، که خلیفه را به علت محدودیت قدرت و وابستگی به طغرل، به قبول تمام خواسته‌های وی مجاب می‌کرد و قدرت مخالفت را از وی سلب می‌نمود که این امر را می‌توان به علت وجود دیوانیان و وزیر ایرانی در دستگاه حکومتی طغرل دانست.


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیشینهٔ نیاکان طغرل

پرچم سلجوقیان
تاریخ سـ*ـیاسی و نظامی ترکان سلجوقی با ورود سَلجُک (سلجوق) به درگیری‌های سـ*ـیاسی و نظامی در سرزمین‌های واقع در شمال شرق دریای خزر و شمال ماوراءالنهر در نیمهٔ دوم سدهٔ چهارم ه‍.ق آغاز شد.[۱]

پس از سلجوق پسرانش، اسرائیل، موسی یبغو و میکائیل به همراه فرزندان میکائیل که طغرل‌بیک و چغری‌بیک بودند، وارد چرخهٔ نزاع‌ها و درگیری‌هایی که در ماوراءالنهر و خوارزم در جریان بود، شدند[۲] و در خدمت کسانی مانند سامانیان که به آنان اطمینان برخورداری از مراتع برای احشام‌شان را می‌دادند، درمی‌آمدند و حتی در برابر دیگر ترکان پایداری می‌کردند.[۳] در اواخر دورهٔ سامانیان وقایعی روی داد و عده‌ای از ترکان برای جنگ با دیگر ترکان، در ابتدا به امیر سامانی یاری رسانده و دشمنانش را شکست دادند، اما در ادامهٔ راه به سامانیان خیـ*ـانت کرده و از آنان روی گردانیدند؛ بحث‌هایی پیرامون نقش خاندان سلجوق و دیگر ترکان در این زمینه شکل گرفته که در بعضی انگشت اتهام به سمت سلجوقیان دراز شده و در برخی دیگر آنان را تبرئه کرده‌اند. پس از گذر از دورهٔ سامانیان، سلجوقیان به اطاعت از قراخانیان روی آوردند و در خدمت آنان درآمدند و به زندگی کوچ‌نشینی خود ادامه داده و قدرت خود را افزایش دادند. آل سلجوق با شخصی از قراخانیان به نام علی تگین همکاری کردند و او را در تصرف بخارا در سال ۴۱۱ ه‍.ق، یاری رساندند و سپس یکی از بزرگان سلجوقیان به وصلت با دختر علی تگین اقدام نمود که به دریافت جایگاهی ممتاز در حکومت علی تگین منجر شد.[۴]

از سمت دیگر، محمود غزنوی با بهره‌گیری از اغتشاشاتی که در قلمرو قراخانیان در جریان بود و به بهانهٔ رهایی بخشیدن ستم‌دیدگان از ظلم علی تگین و در حقیقت با محقق نمودن آرزوی خویش و حضور در آن سوی جیحون و سرکوب علی تگین که بر بخارا و سمرقند تسلط داشت، به آن ناحیه لشکرکشی نمود، که با ورود او به ماوراءالنهر، علی تگین به بیابان‌ها گریخت و متحدش اسرائیل بن سلجوق نیز پنهان شد.[۵] بر اساس روایات مختلف، اسرائیل با اطلاع یمین الدوله از مخفیگاهش دستگیر شد و به سوی غزنین و سپس به سمت هند فرستاده شد و تا پایان عمر در آنجا بود. اما بنابر دیگر روایات موجود، محمود یکی از برادران را برای حضور در بارگاهش دعوت نمود که اسرائیل به علت تقدم و ارشد بودن، به این دعوت رفت و در آغاز نیز محمود با او به گرمی و مهربانی و با احترام برخورد نمود و لشکریان فراوانش را نیز بازگرداند؛ اما با اطلاع بر قدرت روزافزون سلجوقیان و تعداد پرشمار آنان، او را که رهبر سلجوقیان بود، به همراه یارانش دستگیر نمود و در قلعه‌ای در هند جای داد، که اسرائیل در همان‌جا جان سپرد.[۶] محمود برای جلوگیری از شورش و قیام سلجوقیان، به آنان اطمینان داد که این واقعه تصادفی و موقتی است و به زودی رفع می‌شود. خاندان سلجوقی نیز در ابتدا قصد خروج بر علیه محمود را داشتند، اما به واسطهٔ پیام او و همچنین قدرت و هیبت محمود غزنوی از این کار منصرف شدند.[۷]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
ورود سلجوقیان به خراسان و تصاحب قدرت

ترکان سلجوقی از سلطان محمود غزنوی درخواست نمودند تا به آنان اجازه دهد در خراسان ساکن، و از امکانات محیطی آن بهره‌مند شوند، زیرا در مکانی که حضور داشتند، از تنگی چراگاه و ستم امیران وابسته به حکومت‌های مختلف در عذاب بودند. محمود نیز به واسطهٔ لشکر قدرتمند خویش، غرور خود و تصور منهدم شدن قدرت سلاجقه با مرگ رهبرشان، نصایح و مشورت‌های اطرافیانش را نادیده گرفت و به ترکمانان اجازهٔ حضور در خراسان را ابلاغ نمود.[۸] آنان به واسطهٔ این اجازه از رودخانهٔ جیحون عبور نمودند و در بیابان سرخس، فراوه و باورد سکونت گزیدند.[۹] روایتی نیز اقامت آنان میان نسا و ابیورد را مطرح می‌کند.[۱۰] یکی از مخالفان سرسختِ این تصمیمِ محمود، ارسلان جاذب امیر طوس بود که به مخالفت علنی با این تصمیم پرداخت، اما محمود به هشدارهای او وقعی ننهاد و او را سختگیر خواند. عده‌ای نیز نیروی قابل اتکای ترکمانان و درآمد حاصل از حضورشان در خراسان را از دلایل موافقت سلطان محمود با این امر بیان می‌دارند. بدین ترتیب ترکمانان در خراسان اسکان یافتند و از چراگاه‌های گسترده و نعمت‌های فراوان آن بهره جستند، اما پس از مدتی به چپاول و طغیان اقدام نمودند. مردم از آنان شکایت به سلطان محمود بردند و سلطان نیز ارسلان جاذب را فرمان به سرکوب آنان داد، اما او نتوانست بر اوضاع مسلط شود در نتیجه سلطان در نامه‌ای دیگر او را سرزنش نمود، اما ارسلان خواستار حضور سلطان محمود در آنجا جهت سرکوب ترکمانان شد و محمود نیز با آزردگی و خشم فراوان در سال ۴۱۹ ه‍.ق به سمت طوس حرکت کرد. سلطان پس از دیدار با ارسلان در جریان مشکلات و وقایع قرار گرفت و نیرویی فراوان را در اختیار ارسلان قرار داد تا سلجوقیان را سرکوب نماید و ارسلان نیز در نبردی در نزدیکی رباط فراوه، آنان را شکست داد. در جریان این شکست عده‌ای از آنان کشته و عده‌ای اسیر شدند و بقیه نیز به سوی بلخان و دهستان[کدام؟] گریختند.[۱۱] ترکمانان با وجود این شکستِ سخت، کاملاً از میان نرفتند و در انتظار نشستند، تا بار دیگر به سرزمین‌های گذشته بازگردند.[۱۲] پس از مرگ سلطان محمود، سلجوقیان امیدوار شدند که به خراسان بازگردند و در این راه با نامه‌نگاری‌هایی به سلطان مسعود و قبول تعهداتی، وارد آن سرزمین‌ها شدند. آنان پس از مدتی اقدامات خود را از سر گرفتند و به تاخت و تاز و غارت در خراسان پرداختند. یکی از مواردی که موجب پیشرفت کار آنان شد، عدم توجه کافی سلطان مسعود به خطر واقعی آنان و تمرکز مسعود بر روی هند بود که در پایان موجب شکست سنگین مسعود و مرگ او شد. ترکان سلجوقی در چندین جنگ در ایالات مختلف به رویارویی با مسعود پرداختند و هر بار او یا عاملانش را دچار هزیمت نمودند.[۱۳]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
آغاز کار طغرل و درگیری با مسعود غزنوی

نخستین ردپای طغرل در تاریخ سـ*ـیاسی سلجوقیان را می‌توان در نگارش نامه‌ای از طغرل به همراه یبغو و داوود، به ابوافضل سوری دانست، که در آن با تقاضای میانجیگری بین آنان و سلطان مسعود و شرح وضعیت ناگوار خود، ولایت نسا و فراوه را در ازای ارسال یکی از سران خود به عنوان گروگان، از مسعود غزنوی درخواست نمودند.[۱۴] آنان همچنین متعهد شدند که جلوی تاخت و تاز ترکمانان عراقی و خوارزمی را گرفته و از سربرآوردن شورشیان در بلخان کوه، دهستان، اطراف خوارزم و جیحون جلوگیری نمایند. پس از انجام این نامه‌نگاری و مجموعه حوادث و جنگی که در واکنش مسعود به درخواست سلجوقیان به سال ۴۲۶ ه‍.ق/۱۰۳۴ م در نزدیکی نسا رخ داد، این شهر به نام طغرل قرار گرفت.[۱۵] عده‌ای نیز این سال را مصادف با فتح نیشابور و سرخس توسط طغرل و چغری می‌دانند.[۱۶] در سال ۴۲۹ ه‍.ق/۱۰۳۷ م، نبرد دیگری میان قوای سلجوقی و غزنوی در نزدیکی سرخس رخ داد که به شکست سخت غزنویان، برتری نظامی سلجوقیان در خراسان و انحطاط لشکر غزنوی در برابر آنان منجر شد.[۱۷] پس از این واقعه، سلجوقیان در سال ۴۲۹ ه‍.ق/۱۰۳۷ م طغرل را به ریاست خویش برگزیدند و به نام او به عنوان نخستین سلطان سلجوقی خطبه خوانده شد.[۱۸] ابراهیم ینال، برادر ناتنی طغرل، نیشابور را به وسیلهٔ دویست سوار و انجام رایزنی‌هایی، فتح کرد و در نخستین جمعهٔ پس از ورود به نیشابور، در مسجد جامع، به نام طغرل خطبه خواند و مدتی بعد نیز، طغرل در میان استقبال بزرگان نیشابور وارد آن شهر شد و پس از اقامت در باغ شادیاخ، بر تـ*ـخت سلطنت مسعود غزنوی تکیه زد.[۱۹][۲۰] برخی نیز تاریخ این حوادث را مصادف با سال ۲۹–۱۰۲۸ م می‌دانند.[۲۱] لازم به ذکر است که چغری‌بیک قصد غارت نیشابور را پس از فتح آن داشت، اما طغرل با استناد بر درخواست خلیفه از سلجوقیان مبنی بر عدم کشتار و غارت آن شهر و با اتکا به مقام ارشد خویش در میان سلجوقیان، با پرداخت چهل هزار دینار به چغری‌بیک، رضایت وی را در جهت چشم‌پوشی از نیتش جلب کرد.[۲۲] پس از وقوع دو جنگ — که هر کدام از طرفین درگیر، توانستند در یکی از آن‌ها پیروز شوند — مسعود پس از تجهیز و آماده‌سازی نیروهای خود در هرات به سال ۴۳۱ ه‍.ق به منظور مقابله با ترکمانان، این شهر را ترک گفته و در تعقیب طغرل، به نواحی طوس، باورد و نسا رفت اما طغرل موفق به فرار شد. سلطان مسعود، زمستان سال ۴۳۱ ه‍.ق را در نیشابور سپری کرد و سپس در جهت دستیابی به طغرل از آن شهر خارج شد. شدیدترین و مهم‌ترین نبرد طرفین در دندانقان و در سال ۴۳۱ ه‍.ق صورت گرفت که در طی آن لشکر غزنوی به علل مختلف از جمله غرور مسعود و بی‌توجهی به مشورت اطرافیان، برکنار نمودن خدمتگزاران وفادار، پیوستن عده‌ای از سپاهیان به سلجوقیان و ترغیب دیگر سپاهیان به فرار توسط آنان و علل متعدد دیگر، شکست سختی را متحمل شد و با این شکست کار غزنویان در برابر سلجوقیان به پایان رسید و سلطان مسعود نیز مدتی پس از این واقعه، کشته شد.[۲۳] پس از پیروزی در دندانقان، طغرل به همراه دیگر سران سلجوقی همچون چغری بیک، موسی یبغو و دیگران، با ارسال نامه‌ای به خلیفهٔ عباسی، القائم بامرلله، با بیان سابقهٔ خدمات خویش و همچنین ذکر مشکلات و احوالی که توسط سلطان محمود بر آنان گذشت و بدگویی از سلطان مسعود و همچنین ذکر پیروزی بزرگ خود در برابر سلطان مسعود، منشور سلطنت را از درگاه خلیفه — که دارای قدرت معنوی زیادی بود — درخواست کردند.[۲۴]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
آغاز سلطنت طغرل و تأسیس سلجوقیان

سلجوقیان پس از قدرت‌گیری و آغاز حکومت خود در ایران، تحت تأثیر فرهنگ سـ*ـیاسی ایران، سیاستی مبنی بر اقتدار حکومت مرکزی و جانشینی فرزند ارشدِ سلطانِ متوفی را برخلاف سنت و عرف ترکان، دنبال کردند که در آینده موجب رویارویی و نزاع بزرگان این خاندان با یکدیگر شد و پیامدهایی ناخوشایندی را به همراه داشت. بر اساس سیستم نخستین امپراتوری ترکان، قلمرو و سرزمین‌های امپراتوری، تحت سلطهٔ دو عضو ارشد خاندان حکومتی، با عناوین خاقان و یبغو قرار گرفت که بر همین اساس طغرل بیک و چغری بیک داوود، نقش رهبری و هدایت‌کنندهٔ اصلی را بر عهده گرفتند و نام هردو به صورت هم‌زمان در خطبه‌ها ذکر شد و بر سکه‌ها نقش بست. یکی از آنان در نیشابور و دیگری در مرو اسکان داشت. پس از پایان نبرد دندانقان، بزرگان سلجوقی سلطنت طغرل را به رسمیت شناختند و بر اساس سیستم سـ*ـیاسی ترکان، طغرل مقام خاقان را به چنگ آورد و چغری نیز تحت عنوان یبغو، با وجود اختیار در حوزهٔ قدرت خویش، سروری و حاکمیت سلطان طغرل را قبول کرده و به اطاعت از او گردن نهاد. برخی نیز موقعیت آنان را یکسان می‌دانند.[۲۵] سلجوقیان پس از ورود به ایران، بر اساس سنت خویش، مناطق مفتوحه را به عنوان اقامتگاه‌های بزرگ، میان بزرگان خویش و فرمانبران‌شان، تقسیم نمودند که پس از تعیین حوزهٔ قدرت هرکدام از بزرگان، افراد به جایگاه‌های خویش گسیل شدند. بر همین اساس هریک از سران سلجوقی و برادران و برادرزادگان، نواحی تحت سلطهٔ خود را دریافت کردند و طغرل در این میان، مالک عراق عجم (مرکز ایران) شد.[۲۶]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
ورود ترکمانان به ایران را تنها منحصر به فتوحات، غارت و کسب ثروت نمی‌دانند بلکه معتقدند که آنان برای اقامت دائمی، به ایران و سرزمین‌های حاصلخیز آن قدم گذاشتند و پس از آن نیز با آشنایی با اوضاع سـ*ـیاسی، نظامی و اجتماعی حاکم بر ایران زمین، محدودهٔ آمال خویش را از خراسان فراتر برده و سرزمین‌های ورای مرزهای ایران را در نظر گرفتند.[۲۷] یکی از برهان‌هایی که برای این سخن بیان می‌دارند، برگزیدن لقب سلطان معظم توسط طغرل برای خود است، که نشان از اهداف بلندپروازانهٔ او و تفکراتی داشت که پیاده‌سازی تدریجی آنان را در نظر می‌پروراند.[۲۸] طغرل به این علت که سرزمین‌های مختلف را بین اعضای خاندان خود تقسیم کرده بود و از امنیت آن مناطق با وجود نیروهای قابل اعتماد و اتکا، آسوده‌خاطر بود و همچنین اقوامی آماده همچون ابراهیم ینال، نابرادری‌اش، یاقوتی و آلب ارسلان، فرزندان چغری و قتلمش، پسرعمویش و فرزند اسرائیل را در رکاب خویش داشت، در جهت نیل به اهدافش، تصرف مناطق مورد نظر خود را، کانون توجه خویش قرار داد.[۲۹]


سلجوقیان

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا