خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۲۹
حق با پیتر بود؛ موضوعی که حتی برایم خودم هم غیر قابل باور بود، برای دیگران هم احمقانه بود، نباید چیزی به پیتر می‌گفتم تا الان شبیه انسان‌های کودن جلوه نکنم. مثل این بود که موجود منفور و بد بویی به من چسبیده و مدام آزارم می‌داد ولی کسی متوجهش نبود، اگر اعتراض می‌کردم خودم مورد سرزنش قرار می‌گرفتم اگر هم سکوت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، MaRjAn و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۰

کرالن از صبح هزاران بار دورتادور مدرسه را به دنبال لنز هایش گشت! حسابی شرمنده بودم و خب کاری هم از من نمی‌آمد، احتمالا لنز ها حالا وسط اتاق افتاده و حسابی کثیف شده بودند! کرالن حسابی ناراحت و من حسابی کلافه بودم. اصلا مگر رنگ چشم های خودش چه عیبی داشت؟ عموما مردم سانتاکلارا چشم های رنگ سبز و آبی با موهای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، MaRjAn و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۱

باز همه چیز مخالف آنچیز که پیش بینی می‌کردم و موافق با چیزی که می‌خواستم پیش رفت. چهار روز از تصمیمم برای ایجاد صمیمیت با دیگران می‌گذشت و من همچنان تنها در زیر سایه‌ی درخت نشسته بودم؛ بدتر از همه‌ی آنها تلاش مادربزرگ برای تنها نبودن من بود که واقعا دیگر کلافه کننده بود! از خانم رز شروع شد و به تک تک...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، MaRjAn و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۲

قد بلند و نسبتا لاغری داشت، کفش های پاشنه بلندی هم که پوشیده بود به بلندی قدش کمک می‌کرد. کت و دامن شیری رنگ به تن کرده و موهای مشکی بلند و صافش که تا کمرش می‌رسید آزادانه اطرافش رها کرده بود. در دست راستش پوشه‌ی آبی رنگی بود که همیشه دست خانم آوانس بود، پوشه را روی میز قرار داد و بعد از نشستن پشت میز با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، MaRjAn و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۳

مدرسه تعطيل شده و به دلیل ازدهام جمعیت همهمه‌ای برپا بود! از مدرسه که خارج شدم، متوجه صدایی که مرا مخاطب قرار داده بود، شدم، به سمت صدا که بازگشتم چهره‌ی پیتر را در میان ازدهام بچه‌ها دیدم؛ دیگر آن آدم افسانه‌ای و دوست داشتنی‌ای که فکر می‌کردم نبود! او هم مانند دیگران بود فقط کمی دیر تر رنگ واقعی‌اش را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، MaRjAn و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۴

بیشتر تعجبم از این بود که پیتر آنقدر ها هم مرا بی اهمیت ندیده و به دنبال حرف‌هایم تحقیق کرده؛ شاید آن لحظه یکی از شاد ترین لحظات زندگی‌ام بود ولی حالا وقت شادی کردن نبود، چون پیتر ترسیده و آشفته بود! خیره نگاهش می‌کردم و او کلافه نفس عمیق کشید و دستش را میان موهایش فرو برد، که موهایش حسابی بهم ریخته شد. فکر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، MaRjAn و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۵

نگاهش دقیق و تیز بود:
_کی می‌دونه الان خاله‌ی راهبه بی‌کر در چه وضعیه؟
_نمی‌دونم، هیچکس، اصلا اهمیت نداره!
_چرا استر اهمیت داره، خاله‌ی راهبه بی‌کی مرده! و سال پیش به دلیل کهولت سن در سن نود و چهار سالگی مرده، یعنی وقتی الیزابت به دنیا میاد اون خاله هشتاد و دو سالش بوده؛ به نظرت یه پیرزن تو اون سن می‌تونه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، MaRjAn و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۶

سکوت کرد و من هم به این سکوت دامن زدم تا هردو به حرف های زده شده کمی فکر کنیم! پس از مدتی سوالی که به شدت ذهنم را درگیر کرده بود بیان کردم:
_پیتر! تو چطور به این اطلاعات دسترسی پیدا کردی؟ چطور تو اینهارو فهمیدی ولی بقیه همچنان در جاهلی به سر می‌برن؟!!
_چون بقیه خودشون می‌خوان که در جاهلی به سر ببرن!
متعجب...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، دونه انار و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۷

تمام راه اخم‌هایش در هم و متفکر بود، تا به حال پیتر را اینقدر جدی ندیده بودم! شاید برای من که تمام عمرم عجیب و طرد شده خوانده می‌شدم اتفاقات اخیر کمی قابل تحمل تر بود ولی پیتر که تک پسر جیمز بزرگ بود و در آرامش بزرگ شده اتفاقات اخیر حسایی کلافه‌اش کرده بود.
هین پیاده شدن از ماشین اسمم توسط پیتر خطاب شد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، دونه انار و 6 نفر دیگر

N*M*M

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/21
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
951
امتیاز
163
سن
20
زمان حضور
15 روز 9 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت۳۸
بی حوصله برگه‌ی امتحانی را روی میز گذاشته و از کلاس خارج شدم. امروز امتحان داشتم ولی خب طبق معمول بدون ذره‌ای درس خواندن و فقط با اتکا به دانسته‌های سر کلاس‌ام امتحان را به خوبی پاسخ دادم؛ و این واقعا برای من یک امتیاز بزرگ بود، چرا که احساس می‌کردم به هیچ عنوان حوصله‌ی درس خواندن را نداشتم! جلوی در مدرسه به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بازماندگان لاماستو | N*M*M و Malekpour کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Reyhan.t، دونه انار و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا