- عضویت
- 13/7/20
- ارسال ها
- 87
- امتیاز واکنش
- 2,265
- امتیاز
- 203
- محل سکونت
- تهران
- زمان حضور
- 8 روز 9 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
اخمی مصنوعی کرد و گفت:
-دیگه نبینم تشکر کنیها، تو لیاقتت بیشتر از اینهاست!
سرم رو به طرفین تکون دادم و هیچی نگفتم.
بعد از چند دقیقه یک پسر بچه ۱۶ ساله اومد و سفارشات ما رو گرفت.
من کیک شکلاتی و با قهوه سفارش دادم.
فرزین هم شیر موز سفارش داد.
توی سکوت بهم دیگه خیره شده بودیم که گوشی فرزین زنگ خورد...
-دیگه نبینم تشکر کنیها، تو لیاقتت بیشتر از اینهاست!
سرم رو به طرفین تکون دادم و هیچی نگفتم.
بعد از چند دقیقه یک پسر بچه ۱۶ ساله اومد و سفارشات ما رو گرفت.
من کیک شکلاتی و با قهوه سفارش دادم.
فرزین هم شیر موز سفارش داد.
توی سکوت بهم دیگه خیره شده بودیم که گوشی فرزین زنگ خورد...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان آهیر | فاطمه عطایی و زینب شیری کاربران انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com