- عضویت
- 11/4/21
- ارسال ها
- 58
- امتیاز واکنش
- 848
- امتیاز
- 203
- سن
- 19
- زمان حضور
- 5 روز 3 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت سی و نه:
ماشینو روبه روی کافه پارک کردم و پیاده شدم،همیشه میومدیم اینجا،کافه ی چوبی شیشه ای خوشگلی بود که همیشه جوونا میزو صندلیاشو پر میکردن.
از خیابون رد شدم و در چوبیه کافه رو کشیدم و رفتم داخل،کافه ی کوچیکی بود،همه جا پر شده بود از گلای کاکتوس ،نگاهمو بین میز های قهوه ای سوخته کافه چرخوندم،چشمم به نگار افتاد،روی یکی از میز...
ماشینو روبه روی کافه پارک کردم و پیاده شدم،همیشه میومدیم اینجا،کافه ی چوبی شیشه ای خوشگلی بود که همیشه جوونا میزو صندلیاشو پر میکردن.
از خیابون رد شدم و در چوبیه کافه رو کشیدم و رفتم داخل،کافه ی کوچیکی بود،همه جا پر شده بود از گلای کاکتوس ،نگاهمو بین میز های قهوه ای سوخته کافه چرخوندم،چشمم به نگار افتاد،روی یکی از میز...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان عشق متوازی | Tina.hosinpor کاربر رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com