- عضویت
- 29/6/20
- ارسال ها
- 2,811
- امتیاز واکنش
- 8,659
- امتیاز
- 358
- سن
- 24
- محل سکونت
- ~Dark World~
- زمان حضور
- 57 روز 4 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
Death, you shouted angrier than ever! I packed my suitcase and headed for the door! The photo frame whispered, do not worry! I was not worried, spring was coming tomorrow. At that time, the soil gave me back my heart.
***
مرگ خشمگین تر از همیشه فریاد میکشید
چمدانم را بستم ...
به سمت در هولم داد!
قاب عکس زمزمه کرد نگران نباش
نگران نبودم
فردا بهار می آمد
آن وقت خاک دلم را به من پس میداد...
***
مرگ خشمگین تر از همیشه فریاد میکشید
چمدانم را بستم ...
به سمت در هولم داد!
قاب عکس زمزمه کرد نگران نباش
نگران نبودم
فردا بهار می آمد
آن وقت خاک دلم را به من پس میداد...
Kamelia Parsa | Season of Dementia کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com